شناسهٔ خبر: 76358309 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: تسنیم | لینک خبر

یادداشت | آرایش رسانه‌ای؛ نبرد بر سر قلب‌ها و ذهن‌ها

محسن ردادی جامعه‌شناس سیاسی، آرایش رسانه‌ای مورد تأکید رهبر انقلاب را معادل یک استراتژی نظامی در فضای رسانه‌ای می‌داند و معتقد است دشمن پس از ناکامی نظامی، تمرکز خود را بر تسخیر ذهن و احساسات مردم گذاشته است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، محسن ردادی جامعه‌شناس سیاسی، با تبیین مفهوم «آرایش رسانه‌ای» مورد تأکید رهبر انقلاب، معتقد است دشمن پس از ناکامی در میدان نظامی، تمرکز خود را بر تسخیر ذهن و احساسات جامعه ایران گذاشته و این تغییر میدان، رسانه‌ها را ناگزیر به بازتعریف نقش و شیوه کنشگری کرده است.

محسن ردادی در این یادداشت آورده است: رهبر انقلاب در بیانات اخیر خود بر لزوم اتخاذ آرایش رسانه‌ای در برابر دشمن تأکید کردند. این تعبیر ناظر به شرایطی است که دشمن پس از شکست در دستیابی به اهداف نظامی و عقب‌نشینی از حمله مستقیم، تلاش می‌کند کشور را در وضعیت التهاب نگه دارد و از جبهه‌های دیگر، به‌ویژه جبهه رسانه‌ای و فرهنگی، شکست خود را جبران کند. 

در این فضا، دشمن به این جمع‌بندی رسیده که نتوانسته دل‌ها و ذهن‌های مردم ایران را تسخیر کند و اکنون این نقطه را به میدان اصلی نبرد تبدیل کرده است.

آرایش رسانه‌ای، به تعبیر رهبر انقلاب، مشابه آرایش نظامی است. در میدان نظامی، نیروها متناسب با نوع حمله دشمن و موقعیت او مستقر می‌شوند تا مانع نفوذ شوند. 

در عرصه رسانه نیز نخستین گام، شناخت دقیق موقعیت دشمن و شیوه حمله اوست. وقتی مشخص می‌شود هدف اصلی دشمن، قلب‌ها و مغزهای مردم است، رسانه‌ها باید استحکامات دفاعی خود را دقیقاً در همین نقاط مستقر و تقویت کنند.

نکته دوم در آرایش رسانه‌ای، شناسایی نقاط ضعف و قوت خودی است. تجربه سال‌ها فعالیت رسانه‌ای نشان داده است که در برخی موارد موفق عمل شده و در برخی موارد نیز به دلیل خطاهای رفتاری، زمینه سوءاستفاده دشمن فراهم شده است.

مواقعی که رفتار نادرست رسانه‌ای، به بازی گرفتن احساسات مردم یا تزریق اطلاعات نادرست کمک کرده، باید به‌عنوان نقاط ضعف شناخته شود و آرایش جدید رسانه‌ای بر اساس این تجربه‌ها اصلاح شود.

رهبر انقلاب همچنین تأکید دارند که هدف دشمن، تخریب معارف شیعه، معارف اسلام و معارف انقلاب اسلامی است. بنابراین، آرایش رسانه‌ای باید به‌گونه‌ای طراحی شود که حفاظت فعال از این معارف را در اولویت قرار دهد.

بزرگ‌نمایی رفتارهای احساسی و نادرست معدودی از مداحی‌ها، بخشی از این پروژه بود. با این حال، هوشیاری رسانه‌ها، مداحان و علما باعث شد این عملیات نیز به نتیجه نرسد و این خود نشانه‌ای از آرایش رسانه‌ای درست در برابر تغییر تاکتیک دشمن بود.

آرایش رسانه‌ای جدید با فعالیت رسانه‌ای معمول تفاوت اساسی دارد. در این فضا، صرفاً ارائه یک‌طرفه مطالب یا تکرار الگوهای گذشته کافی نیست. رسانه‌ها باید زمینه گفت‌وگوی عقلانی، نقد، مناظره و تضارب آرا را فراهم کنند. بدون این عناصر، نمی‌توان از آرایش رسانه‌ای مؤثر سخن گفت.

همچنین رسانه‌ها باید همواره آماده تغییر تاکتیک دشمن باشند؛ چراکه دشمن پس از هر ضربه، بلافاصله بازی را عوض می‌کند.

یکی از آسیب‌های جدی در این میدان، همراهی برخی رسانه‌های اصلاح‌طلب با جریان دشمن به دلیل منافع جناحی است. این رسانه‌ها، خواسته یا ناخواسته، با هدف ضربه زدن به رقیب سیاسی، به تقویت روایت دشمن کمک می‌کنند. در آرایش رسانه‌ای، منافع جناحی نباید باعث ریختن آب به آسیاب دشمن شود؛ چراکه این رفتار مستقیماً به تضعیف جبهه انقلاب منجر می‌شود.

نکته مهم دیگر آن است که امروز کل فعالیت رسانه‌ای باید به‌عنوان یک جبهه دیده شود؛ جبهه‌ای که در آن، جبهه انقلاب و جبهه استکبار در حال تقابل دائمی هستند.

 پذیرش این واقعیت به این معناست که صرف دفاع کافی نیست. آرایش رسانه‌ای باید علاوه بر دفاع، جنبه هجومی نیز داشته باشد. تمرکز صرف بر دفاع، در نهایت به فرسایش و شکست منجر می‌شود، اما حمله هوشمندانه به نقاط ضعف دشمن، امکان برتری در این میدان را فراهم می‌کند.

نمونه‌ای از فرصت‌های از دست‌رفته در این زمینه، ماجرای اخراج شیرین سعیدی، استاد دانشگاه در آمریکا، به دلیل یک توییت در آرزوی سلامتی برای رهبر انقلاب است. فشار لابی صهیونیستی منجر به حذف این استاد باسابقه شد، بی‌آنکه رسانه‌های ما بتوانند این موضوع را به‌صورت منظم، هدفمند و قانع‌کننده برای افکار عمومی، به‌ویژه جامعه دانشگاهی، بازتاب دهند.

این موضوع می‌توانست نمونه‌ای روشن از نقض آزادی بیان در غرب باشد و به‌عنوان یک حمله رسانه‌ای مؤثر مورد استفاده قرار گیرد، اما به دلیل ضعف در آرایش رسانه‌ای، این فرصت به‌خوبی به کار گرفته نشد.

در مجموع، تأکید رهبر انقلاب بر آرایش رسانه‌ای، تذکری به‌جا و ناظر به کاستی‌های جدی در این حوزه است. تا زمانی که رسانه‌ها میدان را یک نبرد واقعی ندانند، هم‌زمان دفاع و هجوم را جدی نگیرند و از تجربه‌های گذشته درس نگیرند، نمی‌توان انتظار داشت که در نبرد بر سر قلب‌ها و ذهن‌ها، دست بالا را داشته باشند.

انتهای پیام/