شناسهٔ خبر: 76349307 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

میثاق نخبگان در قلب دانشگاه فردوسی؛ گامی بلند به سوی تمدن نوین اسلامی

به مناسبت سالروز تاریخی وحدت حوزه و دانشگاه، فضای علمی دانشگاه فردوسی مشهد شاهد رویدادی به یادماندنی و سرنوشت‌ساز بود.

صاحب‌خبر -

به مناسبت سالروز تاریخی وحدت حوزه و دانشگاه، فضای علمی دانشگاه فردوسی مشهد شاهد رویدادی به یادماندنی و سرنوشت‌ساز بود. در این گردهمایی باشکوه که نشان از عزم راسخ فرزانگان برای اعتلای ایران اسلامی داشت، شخصیت‌های برجسته و استوانه‌های علمی خراسان در فضایی سرشار از صمیمیت گرد هم آمدند. حضور ارزشمند و الهام‌بخش آیت‌الله مروی، تولیت اندیشمند آستان قدس رضوی در کنار جمعی از نخبگان تراز اول دانشگاهی و حوزوی، وزانت و اعتباری ویژه به این محفل بخشیده بود. این نشست که نمادی درخشان از همبستگی عمیق نهاد علم و دین به شمار می‌رود، فراتر از تعارفات معمول اداری، به عرصه‌ای ناب برای تلاقی اندیشه‌های دلسوزانه تبدیل شد. بزرگان حاضر در این جلسه، با نگاهی بلند و تمدنی، زیر سقف دانشگاه به گفت‌وگو نشستند تا با تحکیم پیوندهای برادری، مسیر حل مسائل جامعه را هموارتر کنند. در ادامه، گزیده‌ای از دیدگاه‌های راه‌گشا و ارزشمند سخنرانان این نشست فاخر را می‌خوانید.

سیر تحول علوم از وحدت به کثرت و ضرورت بازگشت به نگاه یکپارچه

دکتر عبدالرضا جوان جعفری بجنوردی، ریاست دانشگاه فردوسی و مقام ارشد آموزش عالی استان واقعیت تاریخی نشان می‌دهد در دوران شکوفایی تمدن اسلامی، علومی همچون فلسفه، ریاضیات و پزشکی در یک نظام یکپارچه مطالعه می‌شدند، اما از دوره رنسانس و به‌ویژه قرن بیستم، حجم انباشت داده‌ها و ابزارهای نوین، دانشگاه‌ها را به سمت تفکیک و تخصصی شدن سوق داد. این روند که ابتدا ابزار بود، خود به غایت تبدیل شد و علم را از پرسش‌های بنیادین دور کرد؛ چنان‌که پرسش از «مدرک و تخصص» جای شنیدن محتوا را گرفت و نوعی تخصص‌گرایی افراطی بر فضای علمی حاکم شد. خوشبختانه نهاد علم به‌تازگی متوجه شد «تخصص» لزوماً مترادف با «حل مسائل» جامعه نیست، زیرا چالش‌هایی مانند محیط‌زیست، فقر یا هوش مصنوعی ابعاد فرهنگی و اخلاقی دارند که با نگاه تک‌بعدی حل نمی‌شوند. همین درک عمیق سبب پیدایش رشته‌های میان‌رشته‌ای و احیای رویکرد «لیبرال آرتس» شد تا دانشجویان پیش از تخصص‌گرایی، با مبانی علوم انسانی آشنا شوند و مدیران آینده، زبانی مشترک برای مفاهمه داشته باشند.
این بازگشت آگاهانه از تخصص‌گرایی افراطی به نگاه جامع‌نگر، نیازمند بستری برای گفت‌وگو است و ما امروز در مشهدالرضا(ع) از موهبتی بی‌بدیل برخورداریم. وجود مبارک امام رضا(ع) که به مناظرات علمی و گفت‌وگوهای آزاد با ادیان و مکاتب مختلف شهره‌اند، الگویی تمدنی پیش روی ما نهاده است. این ظرفیت عظیم معنوی به ما اجازه می‌دهد در سایه حمایت‌های آستان قدس رضوی، فارغ از مرزبندی‌های خشک علمی، باب گفت‌وگوهای بنیادین را بگشاییم. هدف این است با بهره‌گیری از این فضای معنوی، به فهمی مشترک از دردهای جامعه برسیم و راهکارهایی ارائه دهیم که نه فقط فنی، بلکه جامع و انسان‌مدار باشند؛ مسیری که علم را دوباره به بطن نیازهای واقعی مردم بازمی‌گرداند.

‏بیانیه «حوزه پیشرو»؛ نقشه راه گذار از شعار وحدت به تمدن‌سازی نوین

حجت‌الاسلام والمسلمین خیاط، مدیر عالی حوزه‌های علمیه استان خراسان ‏در بحث وحدت حوزه و دانشگاه، سند راهبردی «حوزه پیشرو و سرآمد» که از سوی رهبر معظم انقلاب ابلاغ شده، نه صرفاً یک توصیه، بلکه چراغ راهی برای تبیین ظرفیت‌های بنیادین این پیوند است. امروز پرسش اصلی فراتر از ضرورت وحدت است؛ مسئله این است براساس این بیانیه، فقه و دانش دینی برای پاسخ‌گویی به نیازهای معاصر نمی‌تواند نسبت به دستاوردهای علوم انسانی و تجربی بی‌تفاوت بماند و دانشگاه منبعی ضروری برای شناخت دقیق موضوعات نوپدید است. از سوی دیگر، دین که مأمور به ساماندهی حیات اجتماعی در عرصه‌های اقتصاد، سیاست و فرهنگ است، نیازمند تعامل با علوم دانشگاهی است تا از ساحت فردی فراتر رود. این سند همچنین حوزه را به نگاهی نقادانه و محققانه نسبت به تمدن غرب فرامی‌خواند که بدون ارتباط هوشمندانه با دانشگاه ممکن نیست؛ خروجی این تعامل، تربیت انسان مطلوبی است که هم متدین باشد و هم توانمند در اداره جامعه؛ ویژگی‌هایی که به تنهایی در یکی از این دو نهاد محقق نمی‌شود.
فراتر از ظرفیت‌ها، این سند مأموریت‌های مشخصی را نیز بر دوش وحدت حوزه و دانشگاه می‌گذارد که مهم‌ترین آن‌ها، تولید دانش دینی روزآمد برای پاسخ به پرسش‌های پیچیده انسان معاصر است؛ پرسش‌هایی که بدون تحلیل‌های علمی و اجتماعی قابل فهم نیستند. این وحدت باید پل ارتباطی میان ارزش‌های اسلامی و سازوکارهای عملی اداره جامعه باشد، چراکه تنظیم نظامات اجتماعی بدون شناخت دستاوردهای بشری ناممکن است. همچنین در میدانی که نبرد اصلی بر سر اندیشه است، وحدت این دو نهاد باید جبهه‌ای منسجم برای صیانت فرهنگی جامعه ایجاد کند. در نهایت، این همگرایی ابزاری راهبردی برای تحقق «تمدن نوین اسلامی» است که در آن علم، دین و عقلانیت اجتماعی در کنار هم قرار می‌گیرند. ما موظفیم این وحدت را از سطح شعار به یک مسئولیت تاریخی ارتقا دهیم تا به موتور محرک پیشرفت علمی و فرهنگی نظام اسلامی تبدیل شود.

ضرورت تمرکز بر ظرفیت‌های بومی مشهد و پرهیز از نهادسازی‌های موازی

دکتر وحید ارشدی، رئیس پژوهشگاه مطالعات انسانی دانشگاه به برکت وجود حضرت رضا(ع) شهر مشهد ظرفیت‌های بسیار زیادی دارد. اگر بگوییم همه چیز حول حرم مطهر و حضرت رضا(ع) می‌گردد، اغراق نکرده‌ایم. اما نهادهای علمی متکثر ما پاسخگوی نیازهایی که این شهر به واسطه این مزیت ایجاد کرده، نبوده‌اند. مثلاً ما چقدر در مورد اقتصاد زیارت و وقف تولید ادبیات کرده‌ایم؟ چقدر در مورد جامعه‌شناسی وقف و زیارت، معماری شهر زیارتی یا حسابداری وقف و رشته‌هایی که باید براساس این مزیت شکل می‌گرفت، کار کرده‌ایم؟ به نظرم هم حوزه و هم دانشگاه در این مسیرها کم‌کار بوده‌اند و امروز بسیاری از مسائل به خاطر این است که این بنیان‌های نظری شکل نگرفته تا سیاست‌گذار بتواند بر اساس آن قدم بردارد. استان خراسان و شهر مشهد بسیار متفاوت از استان‌های دیگر است؛ بیشترین منابع برون‌زا وارد شهر می‌شود، مثل نفت که وارد ایران می‌شود، اما نتوانسته‌ایم این منابع را درست مدیریت کنیم تا آسیب‌های اجتماعی امروز شهر کنترل شود. قاعدتاً ما باید ادبیات جدیدی، به‌خصوص در حوزه علوم انسانی تولید کنیم.
نکته دوم اینکه نهادهای متعددی در حوزه و دانشگاه به اسم پیوند شکل گرفته، اما متولی‌ای نبوده که این‌ها را به هم پیوند دهد. چه نهادهایی که ذیل آستان قدس رضوی شکل گرفته، چه در دانشگاه‌های بزرگ و چه نهادهای خصوصی. مهم این است یک متولی از بالا آمده و آن ساماندهی را انجام دهد. به نظرم آستان قدس رضوی با توجه به امکانات لجستیکی و مالی‌اش می‌تواند در این راستا کمک کند تا پیوند این نهادها شکل بگیرد، بدون اینکه نهادسازی جدیدی ایجاد شود. متأسفانه ما برای حل مسائلمان مدام می‌رویم نهادسازی جدید انجام می‌دهیم، بدون اینکه کارآمدی نهادهای موجود را پیگیری کنیم.

ارائه مدل‌های عملیاتی حوزه برای پاسخ به نیازها و پیشنهاد ایجاد آزمایشگاه‌های مشترک

حجت‌الاسلام والمسلمین واسطی، پژوهشگر و رئیس کمیسیون تخصصی هوش مصنوعی حوزه علمیه خراسان مطالبه‌ای که از حوزه‌ها وجود دارد این است که نظر خداوند را در پاسخ به سؤال‌ها و مسئله‌ها بتوانیم ارائه دهیم. خروجی حوزه علمیه، عبد صالح است؛ کسی که هم بداند و هم اجرا کند. این‌ها همه مدل می‌خواهد. گزارشی از فضای حاضر حوزه‌های علمیه عرض کنم؛ هفت مرحله را به لطف خداوند جلو برده‌ایم و محصولات آن قابل ارائه است: ۱. بسته‌بندی پارادایمی مبانی به صورت تطبیقی، ۲. روش تحقیق برای نیازها (این‌ها همه منشورات قابل ارجاع دارد). ۳. قواعد نظریه‌پردازی و مدل‌سازی. ۴. شبکه مسائل و مدل نیازها که بسته‌بندی و نشر پیدا کرده است. ۵. نظریه‌های راهنما (متا تئوری‌ها) و فلسفه‌های مضاف. ۶. سازوکارهای پژوهشی برای مدل‌های منجر به محصول. ۷. ارائه نمونه محصولات «اسلام‌بنیان» در همه رشته‌های علوم انسانی.
دو مسیر رو به آینده که به این جلسه مربوط می‌شود این است ابتدا نیاز به آزمایشگاه‌هایی داریم که با همدیگر حول پروژه‌های مسئله‌محور شکل بگیرند تا قدم به قدم برای تولید محصول کار کنند. دیگری چت‌بات‌های هوشمند در علوم دینی و علوم انسانی. هم آنتولوژی(هستی‌شناسی) سؤالات آماده است و هم مدل‌های عملیاتی آن. این‌ها نیاز به فراوری دینی محتوای اصلی ما دارند.

ضرورت ساختارسازی برای پیوند عملی و ارائه پیشنهادهای مشخص

دکتر راد، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد حوزه باید خود را بیشتر در معرض نیازهای نظری و عملی قرار دهد. در علوم پزشکی، ما هم در بحث‌های فکری و هم در مباحث عملی مانند پیوند اعضا، نازایی و منشور اخلاق، نیازهای جدی داریم. شاهد مثال ما امثال شهید مطهری و شهید بهشتی هستند که بزرگان حوزه بودند اما در کنار دانشگاه و دانشجویان حضور داشتند. به نظر می‌رسد ما نیازمند ساختاریم. اگر بهترین گنج‌ها در دل زمین باشد اما راهی به آن پیدا نشود، پنهان می‌ماند. اشکال به ساختار ارتباطی برمی‌گردد.
به همین منظور و در این فرصت دو پیشنهاد مشخص ساختاری دارم. همان‌طور که در دانشگاه دفتر نهاد مقام معظم رهبری را داریم، مشخصاً باید یک اتاق فکر یا اتاق اندیشه‌ورز برای همکاری میان دانشگاه و حوزه در حوزه‌های علمیه ما هم شکل بگیرد و افرادی به صورت سالانه یا دوسالانه در این اتاق‌ها حضور داشته باشند. ما در علوم پزشکی به‌شدت به این ارتباط نیاز داریم. پیشنهاد دیگر ایجاد اندیشکده‌های بین‌رشته‌ای بین حوزه و دانشگاه به صورت ساختاری است، مثلاً اندیشکده دین و سلامت. این‌ها باید هدفمند و پروژه‌محور وارد مسائل شوند.

۴ پرسش بنیادین در باب دانش، نخبگان، دین و بومی‌سازی

حجت‌الاسلام والمسلمین مجتبی الهی خراسانی، استاد سطوح عالی حوزه و رئیس کمیسیون تخصصی اجتماعی و سیاسی شورای عالی حوزه علمیه خراسان با توجه به فرصت کم، چهار پرسش ساده را که اغلب دغدغه استادان دانشگاه و حوزه است، مطرح می‌کنم.‏
۱. پرسش از دانش و دگرگونی: چرا دانش‌های ما در دانشگاه و حوزه کمتر به دگرگونی اجتماعی منجر می‌شود؟ فاصله‌ای میان تولید علم و اثر اجتماعی وجود دارد. چرا خود عالمان (علوم اسلامی، انسانی، طبیعی و ریاضی) تلاش نمی‌کنند علم را به زندگی مردم برگردانند؟ چگونه علمِ بی‌مسئولیت در این نهادها شکل گرفته است؟
‏۲. پرسش از تربیت نخبگان: آیا ما مشغول تربیت عالم و نخبه «مسئله‌فهم» هستیم یا دانش‌آموختگانی با «انباشت معلومات»؟ مدل ارزیابی ما، سرفصل‌ها و انتظاراتی که در حوزه ارتقا وجود دارد، بیشتر ما را به سمت تربیت عالمی سوق می‌دهد که مسئله حل کند یا صرفاً در جریان اصلی علم جهانی حضور داشته باشد و مقاله با سایتیشن بالا تولید کند؟
‏۳. پرسش از دین و پرسشگری: در تلقی کلاسیک، دین پاسخ می‌دهد. اما آیا دین صرفاً در موضع پاسخگو است یا می‌تواند در موضع پرسشگر هم قرار گیرد؟ آیا دین نمی‌تواند سؤال‌های عمیق‌تر اجتماعی و انسانی عرضه کند که علوم (از جمله خود علوم اسلامی) به آن بپردازند؟ آیا وقت آن نرسیده از تصویر «دینِ پاسخگو» به «دینِ افق‌ساز» فکر کنیم؟
‏۴. پرسش از دانش بومی: همه ما طرفدار دانش بومی هستیم، نه بازگشت به گذشته و نه تقلید از غرب. اما آیا درباره اینکه «دانش بومی چه چیزی نیست» توافق داریم؟ خصلت جهان‌وطنی علم چگونه با دانش بومی سازگار است؟ آیا علم در کشورهایی که توسعه پیدا کرده‌اند، بدون پیوند با فرهنگ، فلسفه و الهیاتشان به کارآمدی رسیده؟ اگر نه، چرا ما تصور می‌کنیم بدون این پیوند موفق خواهیم شد؟ به نظر بنده، وحدت حوزه و دانشگاه یعنی طرح این پرسش‌های مشترک و تلاش برای پاسخ به آن‌ها.

هم‌افزایی علم و معنویت؛ الگوی نوین تربیت معلم تراز

دکتر علیه رضاداد، عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان دانشگاه فرهنگیان به عنوان مرکز ثقل تربیت معلم در کشور، برای پرورش معلمانی در تراز انقلاب اسلامی نیازمند تقویت بنیان‌های معنوی و علمی از طریق همکاری ساختاریافته با آستان قدس رضوی و حوزه‌های علمیه است. در این راستا، پیشنهاد می‌شود با افتتاح «باشگاه معنوی-تربیتی» در حرم مطهر رضوی و تشکیل «اتاق فکر مشترک پژوهشی» بستری غنی برای بهره‌مندی دانشجومعلمان از اساتید شاخص، خدمات مشاوره‌ای و تولید محتوای آموزشی مبتنی بر سبک زندگی رضوی و روان‌شناسی اسلامی فراهم شود تا تلفیقی کارآمد از علم و معنویت شکل گیرد. از سوی دیگر، اختصاص شعبه‌ای از کانون‌های تخصصی خدمت رضوی به این دانشگاه، زمینه فعالیت اساتید و دانشجویان را به عنوان «خادمیار تعلیم و تربیت» مهیا می‌کند. این هم‌افزایی سه‌جانبه میان دانشگاه، حوزه و آستان قدس، نه‌تنها به ساخت الگویی پیشرو برای تربیت معلمانی اندیشمند، معتقد و عمل‌گرا می‌انجامد، بلکه مدلی قابل تسری برای ارتقای نظام تعلیم و تربیت در سراسر کشور خواهد بود.

پیوند علم و حکمت؛ حلقه مفقوده تولید ثروت

دکتر سعید بلوچیان، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد ‏همه قبول داریم که پژوهش موتور محرکه کشور است، اما با وجود سطح بالای پژوهشگران ایرانی، هنوز در تبدیل علم به ثروت و فناوری ناتوانیم؛ چنان‌که ۸۰ درصد تولیدات علمی ما توسط دیگران تجاری‌سازی شده و به خودمان فروخته می‌شود. ریشه این مشکل نه صرفاً در کمبود بودجه و تجهیزات، بلکه در فقدان ارتباط ارگانیک میان حوزه و دانشگاه است. اگر بینش وسیع حوزوی در کنار تخصص دانشگاهی قرار گیرد، پژوهش‌ها جهت‌گیری اخلاقی یافته و از فضای نظری محض به کف جامعه و حل مشکلات واقعی هدایت می‌شوند. در واقع علم بدون پیوست دینی و عملی ناقص است و برای ترمیم این حلقه مفقوده، نهادهای حوزوی با بدنه اجتماعی خود می‌توانند تسهیلگر کاربردی‌سازی آن ۲۰ درصد دانشِ عملیاتی باشند.
برای عبور از این بن‌بست، نیازمند تربیت نسلی از پژوهشگران هستیم که هم بر روش‌های نوین علمی مسلط باشند و هم پرسش‌های غایتمندانه زندگی را فراموش نکنند؛ امری که نیازمند یک انقلاب نرم در تفکر پژوهشی و اتحاد واقعی این دو نهاد است. کشور امروز بیش از هر زمانی به عقلانیت و خرد جمعی این دو قطب نیاز دارد تا با تشکیل میزهای مشترک علمی و دوری از جدایی‌ها، پروژه‌های ملی را پیش ببرند. همان‌طور که رهبر معظم انقلاب نیز تأکید داشته‌اند، حل مشکلات اجتماع در گرو همین هم‌افزایی است تا علم تولید شده، در خدمت تعالی و پیشرفت حقیقی کشور قرار گیرد.