شناسهٔ خبر: 76330842 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

فناوری فنادهنده لذت‌های کوچک

تهران- ایرنا- فناوری‌ها حاصل فعالیت و سوخت و ساز مغز آدمی هستند که در طول زمان و به تدریج تکامل و بهبود یافته‌اند و نتیجه این تکامل و بهبود در بیشتر موارد پر رنگ شدن آسایش و رنگ باختگی آرامش آدم‌ها بوده است.

صاحب‌خبر -

ذهن‌ها آنقدر جوشیده و کوشیده‌اند تا دنیای مدرن امروزی شکل گرفته و راحتی زندگی پدیدار شده است. هرچه دانش آدمی افزایش یافت و مغز پرکارتر و خلاق‌تر شد، روند تغییر و دگردیسی فناوری‌ها و اثرگذاری آن در سبک زندگی مردمان نیز سرعت بیشتری گرفت و چهره سیاره زمین دگرگون شد به گونه‌ای که در زمانی، هزاره‌ها با هم متفاوت می‌شدند، در زمانی دیگر سده‌ها، بعد دهه‌ها و در سال‌های اخیر هر سال نسبت به سالِ قبل چهره مکان‌ها و شرایط جوامع عوض می‌شود به‌طوری که اگر یک انسان زیست‌کننده حدود دویست سال قبل سر از گور بردارد و شرایط و چهره شهر و روستاهای کنونی را ببیند از شدت تعجب دچار ایست قلبی یا سکته مغزی شده و در گور خود فرو می‌افتد. واقعیت آن است که مغز فسفر می‌سوزاند تا با آفرینش وسایل و روش‌های مدرن، زندگی را راحت‌تر کند، اما زندگی مدرن با دور کردن آدم از طبیعت و سادگی، از لطافت روح و جان انسان کاسته است.

در این فرآیند مستمر و پیچیده، پیشرفت فناوری‌ها به تدریج لذت‌های کوچک زندگی را از بین برده و با رخت بربستن لطافت و کم شدن ترشح دوپامین، مغز به آشفتگی دچار می‌شود و چه بسا افول تمدن‌ها همه از بیش‌فعالی مغزها بوده باشد.

فناوری و دستاوردهای مغزی انسان در مسیر پیشروی خود گام‌های خود را بلند و بلندتر برداشته، اما کام‌های انسانی را شیرین‌تر نساخته و تاکنون هیچ منبعی نتوانسته ثابت کند فناوری عامل خوشبختی بوده است. تاریخ دور و دراز فناوری همواره از سهولت و سرعت بیشتر و دقت بالاتر حکایت می‌کند، اما در چرخش ماشین‌وار خود لذت‌های کوچک‌های زیبا و لذت‌بخش را نادیده انگاشته و گاه زیر پای خود خرد کرده است.

فرهنگ و هنر که همیشه بخشی از معنای زندگی مردمان مختلف به شمار می‌آمده، در دهه‌های اخیر در مواجهه با فناوری‌ به لرزش افتاده است. پیشرفت در صنعت عکاسی و ظهور دوربین‌های دیجیتال، با حذف فرآیند زمانبرِ ظهور فیلم و چاپ عکس، لذت عمیق عکس گرفتن و انتظار شیرین برای دیدن نتیجه آن را از بین برده و با ایجاد فرصت عکس گرفتنِ بی‌شمار و امکان انتخاب و حذف تصاویر، عکاسی را به فعالیتی لحظه‌ای و آنی و پیشِ پا افتاده بدل کرده است. تلفن‌های همراه با داشتن قابلیت‌های پیشرفته و لنز و حافظه قوی، شوق بر دوش انداختن بند دوربین بر شانه مشتاقان عکس و عکاسی را زایل گردانده و در پشت شات‌های متوالی، لذت دیدن و احساسِ عمیقِ سوژه گم شده است. ذخیره تصاویر در گالری‌های تلفن همراه یا رایانه، آلبوم عکس را از قفسه خانه‌ها حذف کرده و اسکرول کردن صفحه شیشه‌ای جای ورق زدن برگ‌های آلبوم را گرفته است.

فناوری‌های مدرن در ابتدا به شکوفایی همه‌جانبه صنعت نشر و چاپ کمک می‌کرد، اما حاکمیت گسترده صفر و یک و دیجیتال‌سازی کلمات در قالب کتاب‌های الکترونیک و صوتی چون موریانه‌ای بر جان مطبوعات کاغذی افتاد و با کاهش انتشار فیزیکی روزنامه و کتاب، عطر و رایحه کاغذ و جوهرِ چاپ کمتر و کمتر از بینی فرهنگ دوستان بالا رفت. با سر بلند کردن وب‌سایت‌های خبری و شبکه‌های اجتماعی جدید، روزنامه‌ها و مجلات کاغذی از رونق سابق خود افتادند و بیم آن می‌رود لذت تماشای اخبار صفحات اول روزنامه‌ها روی پیشخوان دکه‌ها در حافظه و گذشته فرهنگ جای بگیرد.

لذتِ پر کردن فرم اشتراک و انتظار آمدن پیک و پستچی برای آوردن روزنامه صبح و تورق صفحات آن و استشمام بوی جوهر و کاغذِ نو دیری است در زندگی‌روزانه شهرها کمرنگ‌تر شده و بریدن ستون و نوشته‌های روزنامه‌ای به بایگانی پیوسته‌ است. ‌ وقتی فناوری دست دوستی به روزنامه‌ها می‌داد هیچ روزنامه‌نگاری تصور نمی‌کرد که این رفاقت، دوستی خاله‌خرسه از آب درآید و استحاله مطبوعاتی رقم بخورد.

شاید ما آخرین نسلی باشیم که برگه‌های روزنامه‌ها را ورق می‌زنیم و لذت کتابگردی، کتاب خریدن از کتابفروشی شهر و لمس فیزیکی و حس کردن کتاب را تجربه‌ می‌کنیم. فناوری قرار است بی‌رحمانه‌تر و بی‌احساس‌تر به پیش بتازد و با دامن زدن به بی‌شعوری توسط هوش‌مصنوعی، قصد آن دارد تا بعد از اینکه کتاب و قفسه‌ کتاب‌ها را به‌طور کامل در گوشی تلفن همراه جای داد آن را به وسیله میکرو چیپ‌های الکترونیکی در مغز آدم‌ها جای بدهد.

با این کار شاید در آنی از لحظه دانش و مطالب کتاب‌ها به کاسه سر انتقال یابد، اما لذت در دست گرفتن کتاب و خواندن و یادگیری حاصل از آن از جامعه رخت برمی‌بندد و فناوری‌ بر تعداد قربانیان خود از بین لذت‌های کوچک زندگی می‌افزاید و در این میان لطافت و پویایی مغز به نقصان می‌گراید. خوشبختی یک رضایت درونی بوده و از مغز می‌جوشد. فناوری و زندگی مدرن نه تنها آدمی را خوشبخت و سعادتمند نکرده است، بلکه با ایجاد راحتی و تن‌آسایی روزافزون و منفعل کردن مغز باعث شده تا انسان روز به روز از اندیشه عمیق فاصله گرفته و لذت‌های کوچک زندگی را فراموش کند؛ همان لذت‌هایی که با لمس و مزه کردن آن می‌توان به طراوت و تراوش کردن و پویایی ذهن کمک کرد.

مغزها کار می‌کنند تا فناوری خلق کنند و همین فناوری‌ها بی‌روح و نابخردانه به کار می‌افتند تا فعالیت و طراوت مغز را آرام کرده و آن را از کار بیندازند. تمدن‌ها بارها به اوج رفته و به حضیض افتاده‌اند و شاید در زمانِ اوج، مغزهای بشری ناخواسته به خستگی و پیری حاصل از خشونت فناوری دچار شده تا آدم با دست خود تیشه بر ریشه تمدنی خود بزند. در شتاب دیوانه‌وار فناوری، انسان باید به خود آید و با مدیریت مغز خود میدان بیشتری را به عشق و احساسات بدهد و تمدن‌ هم پیش از آنکه گور خود را حفر کند و برای آمرزش خود فاتحه‌ای از آیندگان بطلبد باید مهاری بر گردنِ فناوری‌های ساخت خود بیندازد و زندگی بشر را به گونه‌ای پایدار و بخردانه تداوم بخشد.

منبع: روزنامه اعتماد، ۲۶ آذر ۱۴۰۴