شناسهٔ خبر: 76328861 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

نظر و گذری بر «یادداشت‌های بی‌تاریخ» درباره تاریخ‌نگری و تاریخ‌نگاری

یادگار‌هایی از «چهل سال همسایگی با تاریخ»

اثری که هم اینک در معرفی آن سخن می‌رود، مجموعه‌ای از مقالات کوتاه هدایت‌الله بهبودی تاریخ‌نگار معاصر است که در مقوله تاریخ‌پژوهی به نگارش درآمده است

صاحب‌خبر -

جوان آنلاین: اثری که هم اینک در معرفی آن سخن می‌رود، مجموعه‌ای از مقالات کوتاه هدایت‌الله بهبودی تاریخ‌نگار معاصر است که در مقوله تاریخ‌پژوهی به نگارش درآمده است. این دفتر از سوی مؤلف تنظیم شده و انتشارات سوره مهر، آن را روانه بازار کتاب کرده است. تارنمای ناشر در باب موضوع و مضمون «یادداشت‌های بی‌تاریخ» به نکات پی آمده اشارت برده است: «یادداشت‌های بی‌تاریخ درباره تاریخ‌نگری و تاریخ‌نگاری، دربردارنده ۳۵ مقاله کوتاه درباره نسبت تاریخ با سیاست، جامعه، ادبیات، فرهنگ، فضای مجازی و انقلاب اسلامی و تألیف هدایت‌الله بهبودی است. تاریخ، در‌های کوچک و بزرگ فراوانی دارد. با گشودن هر کدام، چراغی فرا راه آدمی روشن و راهی نوین هویدا می‌شود. رسیدن به این پرتوی راهگشا، نه یک نیاز گروهی یا صنفی، بلکه نیازی همگانی و عمومی است. برخی با درک این حقیقت ناب و هرزمانی، نگاه خود را به روشنای راهی که تاریخ افروخته است، می‌دوزند و به‌سوی آینده گام بر می‌دارند و برخی نیز با ضمیری خفته به‌سوی ابهام روبه‌رو قدم می‌گذارند. اگر یاد جامعه از فروغ تاریخ روشنی گرفته باشد، سمت آینده آکنده از آگاهی را نشانه خواهد رفت و هر اندازه از این دانش بی‌بهره باشد، با خاطری ناآسوده به فردا خواهد نگریست و بیشتر از آنچه در برابر اوست، غافل خواهد ماند. از این روست که انسان، سهمی از نگاه خود را به گذشته می‌دهد تا آینده را دریابد....» 
هدایت‌الله بهبودی در میزگردی درباره «یادداشت‌های بی‌تاریخ» درباره ۴۰ سال مؤانست خویش با تاریخ چنین گفته است: «من از سال ۱۳۶۵، به یک معنا با این رشته محشور شدم و قریب ۴۰ سال است با تاریخ عشق می‌کنم و گاهی هم تألیفی داشته‌ام. من خودم را گزارشگر تاریخ می‌دانم. در هر کاری، اگر کسی ۴۰ سال پایداری به خرج دهد، دانستنی‌هایی پیدا خواهد کرد. چند سال که از تحصیلم گذشت، خودم را تحت‌تأثیر عبدالحسین زرین‌کوب و سپس عبدالهادی حائری دیدم و به دلیل بینشی که به تاریخ دارم، به آنها احساس دین می‌کنم. این کتابچه هم خالی از این گرایش نیست. من از روی کتاب‌های دیگر، دست به نگارش این جزوه نزدم. به یاد دارم که روزی کتاب سفر به قبله را به نادر ابراهیمی دادم تا مطالعه کند. او رک بود و حرف‌ها را بی‌حاشیه می‌زد. گفت ادای جلال آل احمد را درآوردی و مرا نواخت! این در حالی بود که من حتی خسی در میقاتِ آل احمد را نخوانده بودم که بخواهم از او تقلید کنم. دانشگاه زمینه رشد من است و خوشبختانه توانستم با شاگردی بزرگانی همچون باستانی‌پاریزی و منصوره اتحادیه، چگونه نگاه کردن به تاریخ را بیاموزم و در این عرصه به تمرین بپردازم. من مشق روزنامه‌نگاری کرده بودم، پس با تلفیق نگارش تاریخی، نظر استادان را به خود جلب کردم و تشویق شدم. شناخت من از دانشگاه شروع شد، اما با تأسیس ادبیات انقلاب اسلامی عمق پیدا کرد و اکنون از مرز شناخت تا حدودی به مرز مهارت رسیده‌ام، اما هنوز به مرز تخصص نرسیده‌ام. این کتاب محصول فهم من است که در این ۴۰ سال همسایگی من با تاریخ اندوخته شده است. شاید کسانی را که درصدد گام نهادن به این عرصه‌اند، مفید و مؤثر افتد....»