شناسهٔ خبر: 76320688 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

از «فقیه‌یار» تا اجتهاد ماشینی؛ امکان و چالش‌های فقهی هوش مصنوعی

مصطفی شاکری، پژوهشگر فقه و حقوق، با تأکید بر اینکه هوش مصنوعی فقط یک امکان نظری نیست، بلکه به‌طور بالفعل وارد حوزه دین شده است، گفت: امروز سامانه‌های مبتنی بر هوش مصنوعی در تفسیر، حدیث و پاسخ‌گویی دینی فعال شده‌اند، باید امکان و اعتبار اجتهاد ماشینی را در چارچوب فقه امامیه و اهل‌سنت بررسی کرد، چراکه به نظر می‌رسد فقه اهل‌سنت ظرفیت بیشتری برای پذیرش این پدیده نوظهور دارد.

صاحب‌خبر -

پرسش از امکان اجتهاد فقهی هوش مصنوعی

به گزارش ایکنا، مصطفی شاکری، پژوهشگر فقه و حقوق دانشگاه بین‌المللی مذاهب اسلامی، در نشست علمی «امکان اجتهاد هوش مصنوعی در فقه امامیه و اهل‌ سنت»، که صبح امروز 25 آذرماه به صورت مجازی برگزار شد، به ضرورت ورود فقهی به مسئله هوش مصنوعی پرداخت و اظهار کرد: پرداختن به اجتهاد مبتنی بر هوش مصنوعی نه یک بحث شتاب‌زده، بلکه پاسخی ضروری به پدیده‌ای است که اکنون مصادیق عینی آن در حوزه دین و دانش در حال ظهور است.

در این نشست مصطفی شاکری پژوهشگر فقه و حقوق از دانشگاه بین‌المللی مذاهب اسلامی با اشاره به پژوهشی که در رساله دکتری خود داشت به ضرورت طرح این مسئله پرداخت. همچنین دبیری نشست را حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدمسلم موسوی، پژوهشگر فقه اسلامی در مؤسسه مذاهب اسلامی، برعهده داشت. 

مصطفی شاکری به عنوان مقدمه به طرح این موضوع با توجه به ضرورت اجتماعی و زندگی اشاره کرد و پرداختن به اجتهاد مبتنی بر هوش مصنوعی را نه یک بحث شتاب‌زده، بلکه‌ پاسخی ضروری به پدیده‌ای دانست که اکنون مصادیق عینی آن در حوزه دین و دانش در حال ظهور است.

وی با اشاره به شرایط تصدی منصب اجتهاد در فقه اسلامی گفت: در سالهای اخیر، به جهت بروز هوش مصنوعی، این مسئله بیشتر مورد توجه قرار گرفته و در نگاه اول، ممکن است بر اوصاف و ویژگی‌های انسانی و غیرقابل انطباق بر ماشین تصور شود؛ اما در نگاه دقیق‌تر، باید هر یک از شرایط را به طور مجزا، نسبت به غرض و مقصود شارع، مورد واکاوی قرار داد.

هوش مصنوعی دیگر یک مسئله نظری نیست

شاکری با اشاره به سابقه پژوهشی‌ خود در این حوزه گفت: رساله دکتری بنده ارتباط مستقیم با موضوع اجتهاد و هوش مصنوعی داشته و از همین رو، نخستین پرسش این است که چرا باید امروز به این مسئله بپردازیم. در سال‌های اخیر، توجه به مسائل نوپدیدی همچون متاورس، رمز ارزها و هوش مصنوعی در حوزه‌های علمیه افزایش یافته و همین امر، گاه این شائبه را ایجاد کرده که حوزه دچار شتاب‌زدگی شده است.

وی با توضیح اینکه در مورد هوش مصنوعی نمی‌توان از شتاب‌زدگی صحبت کرد، گفت: دیگر با یک امکان صرف یا فرضیه نظری مواجه نیستیم، بلکه حدود چهار تا پنج سال است که مصادیق واقعی هوش مصنوعی در حوزه‌های مختلف، از جمله مطالعات دینی، ایجاد شده و در حال گسترش است.

ورود هوش مصنوعی به تفسیر و حدیث

 این پژوهشگر با اشاره به نمونه‌های عینی کاربرد هوش مصنوعی در حوزه دین اظهار کرد: امروز سامانه‌هایی طراحی شده‌اند که امکان گفت‌وگو با تفاسیر قرآن را فراهم می‌کنند. برای مثال، سامانه‌ای که از سوی مرکز تحقیقات رایانه‌ای علوم اسلامی نور طراحی شده، به کاربر امکان می‌دهد پرسش‌های تفسیری خود را مطرح کند و پاسخ‌هایی مبتنی بر منابعی همچون «المیزان» یا «تفسیر نمونه» دریافت کند.

شاکری ادامه داد: سامانه‌های مشابهی نیز در حوزه احادیث در حال توسعه است و در کنار آن، پروژه‌هایی با محوریت فقه و اجتهاد، چه در ایران و چه در برخی کشورهای اسلامی از جمله امارات، آغاز شده است. این روند نشان می‌دهد که در آینده‌ای نه‌چندان دور با سامانه‌هایی روبه‌رو خواهیم بود که مدعی پاسخ‌گویی مستقیم به پرسش‌های شرعی هستند.

«فقیه‌یار» یا جانشین فقیه؟

وی با اشاره به ادبیات رایج در این حوزه تصریح کرد: برخی از این پروژه‌ها با عنوان «فقیه‌یار» معرفی می‌شوند؛ یعنی قرار است هوش مصنوعی در مقام ابزار کمکی، فرایند اجتهاد را برای فقیه تسهیل کند، نه اینکه جایگزین او شود. از نظر فنی، تحقق چنین سامانه‌هایی کاملاً امکان‌پذیر است و نمونه‌های ابتدایی آن نیز هم‌اکنون در دسترس قرار دارد. با این حال، مسئله این است که این ابزارها در عمل می‌توانند به سطحی از استقلال برسند که عملاً نقش مفتی را ایفا کنند و همین امر، پرسش‌های جدی فقهی را پیش روی ما قرار می‌دهد.

دلایل استقبال اجتماعی از فتوای ماشینی

شاکری در ادامه به دلایل استقبال احتمالی جامعه از سامانه‌های هوش مصنوعیِ پاسخ‌گوی مسائل دینی اشاره کرد و گفت: سرعت دسترسی و سهولت استفاده، مهم‌ترین عامل اقبال عمومی به این ابزارهاست. کاربر در کوتاه‌ترین زمان ممکن پاسخ خود را دریافت می‌کند و نیازی به مراجعه به نهادهای سنتی ندارد.

وی اظهار کرد: افزون بر این، در سال‌های اخیر نوعی دینداری جدید در حال شکل‌گیری است که می‌خواهد دین‌دار باشد، اما ارتباط مستقیمی با نهاد روحانیت برقرار نکند. در چنین فضایی، رجوع به سامانه‌ای غیرانسانی که ظاهراً عاری از پیش‌داوری تلقی می‌شود، برای بخشی از جامعه جذاب خواهد بود؛ خواه این نگاه را درست بدانیم یا نادرست.

نقد روش تطبیق مستقیم نصوص بر پدیده‌های نوپدید
 
این پژوهشگر با نقد رویکردهای رایج در فقه معاصر تصریح کرد: به نظر می‌آید، تلاش برای تطبیق مستقیم آیات و روایات بر پدیده‌هایی که سابقه تاریخی ندارند، راهگشا نیست. پدیده‌هایی مانند هوش مصنوعی، ذیل ساختارهای معرفتی و اجتماعی کاملاً جدیدی شکل گرفته‌اند و نمی‌توان صرفاً با استخراج یک حکم جزئی به آنها پاسخ داد.
 
وی پیشنهاد کرد: چنین مسائلی باید در قالب گفتمان‌ها و پارادایم‌های فقهی تحلیل شوند. در پژوهش انجام‌شده، مسئله اجتهاد هوش مصنوعی ذیل گفتمان‌هایی مانند «تصویب و تخطئه» بررسی شده است؛ گفتمان‌هایی که پیامدهای معرفتی و اجتماعی گسترده‌ای دارند و هنوز به‌طور کامل واکاوی نشده‌اند.
 
شرط حیات؛ اصلی‌ترین مانع فقهی
 
شاکری با اشاره به شرایط مجتهد در فقه امامیه و اهل‌ سنت گفت: شروطی مانند علم، اجتهاد، ایمان و عدالت در هر دو مذهب مطرح است، اما در میان شروط اختلافی، شرط حیات نقش کلیدی در بحث اجتهاد هوش مصنوعی دارد؛ چراکه هوش مصنوعی فاقد حیات است.
 
وی افزود: در فقه امامیه، دیدگاه مشهور بر عدم جواز تقلید ابتدایی از میت تأکید دارد، در حالی که در فقه اهل‌ سنت، تقلید از فقیه میتِ اعلم جایز دانسته شده است. همین تفاوت، ظرفیت بیشتری برای پذیرش اجتهاد هوش مصنوعی در فقه اهل‌سنت ایجاد می‌کند.
 
نسبت مراجعه به کتب فقها با اجتهاد ماشینی
 
این پژوهشگر با طرح این سؤال که اگر تقلید از میت جایز نیست، این پرسش مطرح می‌شود که فلسفه تألیف آثار فقهی و استفاده نسل‌های بعد از آنها چیست؟ گفت: وقتی امروز به کتب فقهای گذشته مراجعه می‌کنیم، در واقع با نوعی رجوع به اندیشه فقهیِ فاقد حیات مواجهیم؛ وضعیتی که شباهت قابل توجهی با استفاده از سامانه‌های هوش مصنوعی دارد.
 
بازخوانی شروط اجتهاد در نسبت با هوش مصنوعی
 
شاکری در پایان مباحث فقهی، شروط اجتهاد را به چهار دسته تقسیم کرد و گفت: برخی از شروط مانند علم و اعلمیت، دست‌کم به‌طور نظری قابل تحقق در هوش مصنوعی‌اند؛ برخی شروط مانند بلوغ و ذکورت اساساً به دلیل غیرانسان بودن هوش مصنوعی، از موضوع خارج‌اند؛ برخی شروط مانند عدالت، محل بحث و تأمل‌اند؛ و برخی دیگر مانند ایمان، با محدودسازی منابع و مبانی سامانه قابل تنظیم هستند. بنابراین، اگرچه در فقه امامیه اهلیت اجتهادی هوش مصنوعی، بخاطر فقدان ایمان و حیات مرجع، مورد تردید است اما طبق مبانی اهل سنت، فتاوای حاصل از هوش مصنوعی قابل اعتنا و حجّیت شرعی است.
انتهای پیام