به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ روز یکشنبه ۲۳ آذرماه، رسانههای جهان از وقوع یک حمله خونین در جریان مراسم جشن «حنوکا» یهودیان در ساحل بوندی سیدنی استرالیا خبر دادند. در ساعات اولیه، برخی منابع از کشتهشدن بیش از ۲۰ نفر از جمله یک خاخام صهیونیست خبر دادند، اما آمارهای رسمی بعدی تعداد جانباختگان را ۱۶ نفر و شمار مجروحان را نزدیک به ۱۰۰ نفر اعلام کرد.
ساعاتی پس از حادثه، هویت مهاجمان اعلام شد؛ ساجد اکرم و پسرش نوید اکرم، پدر و پسری با تابعیت استرالیایی. ساجد در تبادل آتش با پلیس کشته شد و نوید بهشدت مجروح و بازداشت شد. آنچه معادلات رسانهای را بههم زد، کشف پرچم داعش از خودروی مهاجمان بود؛ نشانهای که بهسرعت مسیر پرونده را تغییر داد.
گزارش ABC و رد پای داعش
شبکه ABC استرالیا به نقل از منابع امنیتی اعلام کرد نوید اکرم از سالها پیش برای سازمان اطلاعات و امنیت استرالیا (ASIO) چهرهای شناختهشده بوده است. ASIO از سال ۲۰۱۹ به دلیل ارتباط او با هستهای وابسته به داعش در سیدنی، تحقیقات چندماههای انجام داده بود. هرچند در آن زمان، ارزیابی نهایی این بود که وی «تهدید مستمر» محسوب نمیشود.
بر اساس یافتههای تیم مشترک مبارزه با تروریسم استرالیا، مهاجمان پیش از حمله با داعش بیعت کرده بودند. با این حال، مقامات رسمی استرالیا تأکید کردهاند هیچ شواهدی دال بر ارتباط این حادثه با دولت یا کشور ثالث، از جمله ایران، وجود ندارد.
ضعف امنیتی سؤالبرانگیز
یکی از ابعاد بحثبرانگیز این حمله، تأخیر عجیب نیروهای پلیس در مداخله است. به گفته شاهدان، مهاجمان حدود ۹ دقیقه آزادانه تیراندازی کردند، در حالی که هزار نفر در یک رویداد عمومی حضور داشتند. حتی برخی بازماندگان گفتهاند مأموران پلیس در محل حضور داشتند اما واکنش مؤثری نشان ندادند؛ موضوعی که از سوی کارشناسان اسرائیلی نیز «نقص امنیتی جدی» توصیف شده است.
مظلومنمایی و جنگ روایتها
در شرایطی که افکار عمومی جهان، بهویژه در اروپا و آمریکا، بهشدت تحت تأثیر جنایات رژیم صهیونیستی در غزه قرار دارد، بسیاری از تحلیلگران معتقدند این حادثه میتواند در راستای پروژه قدیمی مظلومنمایی اسرائیل مورد بهرهبرداری قرار گیرد. رسانههای عبری بلافاصله حادثه را در چارچوب «یهودستیزی جهانی» برجسته کردند و تلاش داشتند آن را به جبهه مقاومت و حتی ایران نسبت دهند.
تحلیلگرانی مانند «جیمی دور» و «علی الأعور» این خط رسانهای را بخشی از یک عملیات «پرچم دروغین» میدانند؛ عملیاتی که هدف آن انحراف افکار عمومی از نسلکشی در غزه و بازسازی چهره مخدوش اسرائیل است.
مانور مشکوک پیش از حادثه
بر ابهامات موجود، گزارش روزنامه «تایمز آو اسرائیل» نیز سایه انداخته است؛ گزارشی که نشان میدهد تنها سه هفته پیش از حادثه سیدنی، وزارت مهاجرت رژیم صهیونیستی مانوری را شبیهسازی کرده بود که دقیقاً سناریویی مشابه این حمله را دربر میگرفت: وقوع حادثهای ضدیهودی در کشوری با جمعیت بالای یهودیان و مهاجرت دستهجمعی آنان به سرزمینهای اشغالی.
این همزمانی، در کنار سابقه تاریخی صهیونیسم در بهرهبرداری از فضای ناامن برای تشویق مهاجرت یهودیان، پرسشهای جدی درباره اهداف پشت پرده این حادثه ایجاد کرده است.
ناکامی اسلامهراسی و ایرانهراسی
برخلاف انتظار طراحان جنگ روانی، پروژه اسلامهراسی نیز بهسرعت با شکست مواجه شد؛ چراکه رسانههای استرالیایی اعلام کردند یک مسلمان ۴۳ ساله به نام احمدالاحمد با خلع سلاح یکی از مهاجمان، جان دهها نفر را نجات داده است. حتی ادعای نتانیاهو مبنی بر «قهرمان یهودی» بودن فرد نجاتدهنده، با واکنشهای انتقادی گسترده مواجه شد.
در حوزه ایرانهراسی نیز، با روشنشدن ارتباط مهاجمان با داعش، ادعاهای رسانههای صهیونیستی بیپایهتر از گذشته جلوه کرد؛ تا جایی که حتی برخی مقامات و کارشناسان سابق موساد نیز صراحتاً اعلام کردند این حمله «الگوی عملیاتهای منتسب به ایران» را ندارد.
مجموع شواهد میدانی، گزارشهای رسمی استرالیا و تناقضهای موجود در روایتهای صهیونیستی نشان میدهد تلاش برای متهمسازی ایران، بیش از آنکه مبتنی بر واقعیت باشد، بخشی از یک جنگ روانی هدفمند است. در مقابل، نقش داعش، ضعفهای امنیتی محلی و احتمال بهرهبرداری سیاسی اسرائیل از این فاجعه، همچنان پرسشهای بیپاسخی هستند که افکار عمومی جهان منتظر روشنشدن آنهاست؛ پرسشهایی که پاسخ به آنها میتواند ابعاد پنهان یکی از بحثبرانگیزترین حوادث امنیتی ماههای اخیر را آشکار کند.