شناسهٔ خبر: 76318718 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: وزارت علوم، تحقیقات و فناوری | لینک خبر

همایش «آینده جمعیت ایران در نگاه صاحب‌نظران علوم اجتماعی» در دانشگاه تبریز

همایش «آینده جمعیت ایران در نگاه صاحب‌نظران علوم اجتماعی» با حضور دستیار اجتماعی رئیس جمهوری، معاون وزیر ورزش و جوانان، رئیس انجمن جامعه شناسی ایران، مسئولان استانی و جمع کثیری از اساتید، پژوهشگران و فعالان حوزه جمعیت و فرزندآوری در تالار وحدت دانشگاه تبریز برگزار شد.

صاحب‌خبر -

به گزارش روابط عمومی وزارت علوم به نقل از دانشگاه تبریز، دکتر مرتضی محمدزاده طی سخنانی در ابتدای این همایش، جمعیت را پایه و اساس توسعه هر کشور دانست و گفت: تحولات جمعیتی ایران از دهه ۱۳۳۰ به بعد با فراز و فرودهای متعددی همراه بوده و امروز کشور با مسئله‌ای جدی تحت عنوان حرکت سریع به سمت سالمندی جمعیت مواجه است؛ روندی که در آینده، ساختار جمعیتی کشور را به‌سرعت و به‌شدت دستخوش تغییر خواهد کرد.

معاون سیاسی و اجتماعی استاندار آذربایجان شرقی با اشاره به برگزاری این همایش گفت: گردهمایی امروز با هدف همفکری و هم‌افزایی برای آینده جمعیتی کشور برگزار شده است تا با نگاه کارشناسی، راهکارهای مواجهه با این تحولات مورد بررسی قرار گیرد.

دکتر محمدزاده با بیان این‌که تغییر در ساختار جمعیتی تابع چند عامل اساسی است، تصریح کرد: نخستین عامل، ارتقای شاخص‌های سلامت و دانش سلامت در کشور است. در دهه‌های اخیر، خوشبختانه امید به زندگی در ایران افزایش قابل توجهی داشته و امروز میانگین امید به زندگی در میان مردان و زنان به حدود ۷۵ تا ۷۶ سال رسیده است. این دستاورد مثبت موجب کاهش نرخ مرگ‌ومیر شده و در عین حال، جمعیت کشور را به سمت سالمندی سوق داده است.

وی، کاهش نرخ باروری و افت زاد و ولد را دومین عامل تأثیرگذار بر آینده جمعیتی کشور دانست و افزود: این روند با سرعت زیادی در حال پیشرفت است. در دهه ۱۳۶۰، به ازای هر مادر به‌طور متوسط حدود شش فرزند متولد می‌شد، اما امروز این عدد به حدود ۱.۷ کاهش یافته است؛ رقمی که حتی با سطح جانشینی نیز فاصله دارد، در حالی که برای حفظ تعادل جمعیتی، نرخ باروری باید به ۲.۱ تولد به ازای هر مادر برسد.

دکترمحمدزاده با اشاره به مسئله مهاجرت خاطرنشان کرد: هرچند حجم مهاجرت در کشور بالا نیست، اما به دلیل ترکیب خاص جمعیتی مهاجران، این موضوع نیز می‌تواند بر ساختار جمعیت اثرگذار باشد و نیازمند تدبیر و برنامه‌ریزی سریع است.

وی همچنین افزایش سن جمعیت را یکی از دغدغه‌های مهم دانست و اظهار کرد: با توجه به سالمند شدن جمعیت و افزایش امید به زندگی، این پرسش جدی مطرح است که آیا شهرها و روستاهای ما از نظر کالبدی، محیطی و سیاست‌گذاری آمادگی پذیرش این جمعیت را دارند یا خیر. همچنین باید بررسی شود که آیا بستر لازم برای انتقال تجربیات و اندوخته‌های ارزشمند نسل‌های سالمند به نسل‌های جدید فراهم شده است یا نه.

معاون سیاسی ـ اجتماعی استاندار آذربایجان شرقی تأکید کرد: مجموعه این دغدغه‌ها ایجاب می‌کند که با سرعت، دقت و اتکای به کار کارشناسی، در سیاست‌های جمعیتی کشور بازنگری شود.

وی افزود: اصلاح سیاست‌های جمعیتی فرآیندی ساده نیست و نیازمند توجه به انگاره‌های فرهنگی، اجتماعی و مشوق‌های مختلف است.

دکترمحمدزاده در خاتمه با بیان این‌که اگر گفته شود تحولات جمعیتی آینده کشور را تهدید می‌کند، اغراق نکرده‌ایم، گفت: به همین دلیل در این همایش گرد هم آمده‌ایم تا با گفت‌وگو و تبادل نظر، برای این مسئله مهم چاره‌اندیشی کنیم.

سالمندی؛ دگرگونی عمیق در ساختار اجتماعی یک کشور

دکتر شیرین احمدنیا نیز طی سخنانی با تأکید بر این‌که سالمندی جمعیت یک تغییر ساختاری و نه یک پدیده مقطعی است، گفت: از منظر جامعه‌شناسی، سالمندی جمعیت صرفاً یک مسئله زیستی یا پزشکی نیست، بلکه دگرگونی عمیق در ساختار اجتماعی یک کشور و یک جامعه محسوب می‌شود.

رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران با اشاره به تحولات جمعیتی چند دهه اخیر ایران گفت: ایران طی دهه‌های گذشته یکی از سریع‌ترین گذارهای جمعیتی جهان را تجربه کرده است. کاهش شدید نرخ باروری، افزایش امید به زندگی و کوچک شدن بعد خانوار موجب شده جامعه‌ای که زمانی جوان تلقی می‌شد، با سرعت به سمت جمعیتی سالخورده حرکت کند؛ آن هم پیش از آن‌که به سطحی پایدار از رفاه اقتصادی و نظام تأمین اجتماعی فراگیر دست یافته باشد.

وی خاطرنشان کرد: این وضعیت منشأ بسیاری از مخاطرات آینده خواهد بود که یکی از مهم‌ترین آن‌ها، فشار بر نهاد خانواده و فرسایش سرمایه حمایتی سنتی است. در جامعه ایران، خانواده همواره اصلی‌ترین نهاد حمایت‌کننده سالمندان بوده، اما تغییرات اساسی مانند کاهش تعداد فرزندان، افزایش اشتغال زنان، گسترش مهاجرت‌های داخلی و خارجی و تغییر ارزش‌ها از خانواده‌محوری به فردمحوری، موجب تضعیف الگوی سنتی «فرزندِ مراقب سالمند» شده است.

دکتراحمدنیا با بیان این‌که از منظر جامعه‌شناسی این روند به معنای فرسایش سرمایه اجتماعی درون خانواده است، تصریح کرد: اگر جایگزین نهادی و سیاستی مناسبی برای این نوع حمایت وجود نداشته باشد، سالمندان با خطر تنهایی، انزوای اجتماعی و بی‌پناهی روبه‌رو خواهند شد.

وی با اشاره به تجربه‌های جهانی اظهار کرد: هرچند الگوهای سنتی مراقبت از سالمندان طی دهه‌ها وجود داشته، اما همان‌گونه که تجربه بین‌المللی نشان می‌دهد، با تغییر ساختار جمعیتی، نیازمند اندیشیدن به الگوهای جدید حمایت در چارچوب جوامع مدرن هستیم.

رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران با انتقاد از نگاه همگن به سالمندان در سیاست‌گذاری‌ها گفت: سالمندان یک گروه یکپارچه و همسان نیستند و یکی از خطاهای رایج، نادیده گرفتن نابرابری‌های طبقاتی، جنسیتی و منطقه‌ای در میان سالمندان است. سالمندان روستایی در مقایسه با سالمندان شهری، زنان سالمند به‌ویژه زنان بیوه، و سالمندانی که فاقد اشتغال رسمی و سابقه بیمه هستند، بیش از دیگران در معرض فقر، محرومیت و طرد اجتماعی قرار دارند.

وی افزود: زمانی که سالمندی با فقر همراه شود، با پدیده‌ای مواجه می‌شویم که جامعه‌شناسان از آن با عنوان «سالمندی آسیب‌پذیر» یاد می‌کنند؛ پدیده‌ای که می‌تواند به بحران‌های اخلاقی و اجتماعی گسترده، چالش‌های اقتصادی و تنش‌های پنهان اما جدی بین‌نسلی منجر شود.

دکتراحمدنیا افزایش جمعیت سالمند را به معنای کاهش نسبت جمعیت فعال و شاغل دانست و گفت: در این شرایط، گروه‌های وسیعی از سالمندان تحت تکفل جمعیت محدودی از افراد فعال در میانه هرم سنی قرار می‌گیرند که پیامدهای مهمی همچون فشار بر صندوق‌های بازنشستگی، افزایش هزینه‌های درمان و مراقبت و کاهش توان تولیدی جامعه را در پی دارد. این وضعیت می‌تواند به شکل‌گیری تنش‌های بین‌نسلی منجر شود؛ جایی که نسل جوان سالمندان را مصرف‌کننده منابع می‌بیند و سالمندان، نسل جوان را نسبت به ارزش‌های گذشته بی‌مسئولیت تلقی می‌کنند.

وی تأکید کرد: اگر این شکاف به‌درستی مدیریت نشود، همبستگی اجتماعی جامعه آسیب خواهد دید.

رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران یکی از مخاطرات کمتر دیده‌شده سالمندی را مسئله معنای زندگی و احساس مفید بودن سالمندان دانست و اظهار کرد: بسیاری از سالمندان پس از بازنشستگی دچار نوعی حذف نمادین از جامعه می‌شوند؛ حذف از بازار کار، نادیده گرفتن تجربه و دانش آن‌ها و بازنمایی سالمندی به‌عنوان بار اجتماعی، می‌تواند به افسردگی، کناره‌گیری اجتماعی و حتی افزایش تمایل به مرگ در میان سالمندان منجر شود.

وی افزود: جامعه‌ای که نتواند برای سالمندان خود نقش اجتماعی معنادار تعریف کند، در واقع بخشی از سرمایه فرهنگی خود را از دست خواهد داد و اگر امروز در این زمینه نیندیشیم، فردا دیر خواهد بود.

دکتراحمدنیا با تأکید بر این‌که از منظر جامعه‌شناسی، سالمندی جمعیت نه یک بحران ناگهانی بلکه بحرانی تدریجی و انباشتی است، گفت: مخاطره اصلی نه خود سالمندی، بلکه بی‌توجهی نهادی و سیاستی به این مسئله است. جامعه ایران نیازمند بازتعریف نقش سالمندان در حیات اجتماعی است؛ همان‌گونه که جوامع توسعه‌یافته با طرح مفاهیمی چون سالمندی فعال، سالمندی سالم و سالمندی مثبت، تلاش کرده‌اند سیاست‌گذاری‌های مناسبی در این حوزه اتخاذ کنند.

وی در خاتمه تصریح کرد: جامعه ایران نیازمند بازتعریف نقش سالمندان در حیات اجتماعی، تقویت سیاست‌های حمایتی و بین‌نسلی، توسعه خدمات اجتماعی محلی و تغییر نگرش فرهنگی نسبت به سالمندی است. سالمندان مسئله جامعه نیستند، بلکه آینه‌ای هستند که کیفیت توسعه اجتماعی ما را نشان می‌دهند و نحوه مواجهه ما با سالمندی جمعیت مشخص خواهد کرد که جامعه ایران به سمت همبستگی، عدالت و پایداری حرکت می‌کند یا به سوی شکاف، انزوا و بحران‌های اجتماعی.

ضرورت رصد دقیق تغییرات اجتماعی

دکتر علیرضا رحیمی نیز با اشاره به هشدار مراکز آینده‌پژوهی کشور در حوزه جمعیت، گفت: امروز در شرایطی قرار داریم که مراکز آینده‌پژوهی به‌صورت جدی درباره وضعیت جمعیت کشور اعلام خطر می‌کنند.

معاون امور جوانان وزیر ورزش و جوانان و دبیر شورای عالی جوانان و نوجوانان کشور با ارائه آمارهای جمعیتی گفت: در سال ۱۳۴۰، نرخ باروری کل کشور ۷.۲ بوده است که این رقم در سال ۱۴۰۰ به ۱.۷ کاهش یافته و در سال ۱۴۰۳ به ۱.۶ رسیده است. این روند کاهش، نشان‌دهنده ضرورت بازنگری جدی در سیاست‌های جمعیتی کشور است.

وی با اشاره به پیشینه سیاست‌های جمعیتی کشور تصریح کرد: قانون تنظیم خانواده در سال ۱۳۷۳ به تصویب مجلس شورای اسلامی و تأیید شورای نگهبان رسید و در سال ۱۳۹۳ با ابلاغ سیاست‌های کلی جمعیت از سوی مقام معظم رهبری، شاهد یک تغییر پارادایمی در نگاه به موضوع جمعیت بودیم.

دکتررحیمی تأکید کرد: اگر نتوانیم رصد دقیقی از تغییرات اجتماعی داشته باشیم، سیاست‌گذاری‌های ما نیز صحیح نخواهد بود. اگر آینده‌پژوهی درست و درک دقیقی از تغییرات جمعیتی داشتیم، شاید اساساً نیازی نبود که در دهه ۱۳۷۰ وارد بحث کنترل جمعیت شویم.

وی با بیان این‌که کشور امروز بیش از هر زمان دیگری به عقلانیت، علم، سیاست‌گذاری مبتنی بر شواهد و نگاه آینده‌نگر نیاز دارد، اظهار کرد: اگر نتوانیم وضعیت ۱۰ سال آینده را پیش‌بینی کنیم، تربیت نیروی انسانی در نظام آموزش متوسطه و آموزش عالی نیز به‌درستی انجام نخواهد شد.

دبیر شورای عالی جوانان و نوجوانان کشور ادامه داد: امروز دانشجویانی در رشته‌های تخصصی تربیت می‌شوند، بدون آن‌که مشخص باشد این رشته‌ها بر اساس چه نیازی ایجاد شده‌اند و آیا دانش‌آموختگان آن‌ها با توجه به موج تغییرات تکنولوژیک و جمعیتی، در ۱۰ سال آینده امکان اشتغال مرتبط یا برخورداری از دانش به‌روز را خواهند داشت یا خیر؛ این موضوع یکی از مهم‌ترین چالش‌های پیش روی کشور است.

دکتررحیمی با اشاره به ضرورت افزایش نرخ رشد جمعیت گفت: اگرچه افزایش نرخ رشد جمعیت به‌درستی به‌عنوان یک ضرورت مطرح می‌شود، اما در عین حال نباید آنچه را امروز در اختیار داریم از دست بدهیم. متأسفانه دانشگاه‌ها بر اساس نیازهای واقعی کشور تنظیم نشده‌اند و سند جامعی وجود ندارد که مشخص کند ۱۵ سال آینده، با توجه به تحولات جهانی، کشور به چه تعداد نیروی متخصص در حوزه‌هایی مانند حقوق، اقتصاد، پزشکی، مهندسی عمران و سایر رشته‌ها نیاز دارد تا بر اساس آن، نظام آموزش عالی و کیفیت آموزش مبتنی بر مهارت و حل مسئله تنظیم شود.

وی خاطرنشان کرد: فارغ از اختلاف‌نظرهای سیاسی و تفاوت دیدگاه‌ها، کشور نیازمند مراکزی تصمیم‌ساز است که توان دیدن آینده و برنامه‌ریزی مبتنی بر آن را داشته باشند.

معاون امور جوانان وزیر ورزش و جوانان با اشاره به اقدامات انجام‌شده در حوزه رصد جمعیت گفت: در حوزه جمعیت، سال ۱۴۱۳ برای کل کشور و بر اساس نرخ‌های رشد فعلی و گروه‌های جمعیتی پیش‌بینی شده است. در همین راستا، مرکز رصد تأسیس شده و نزدیک به ۶ هزار لایه اطلاعات مکانی تدوین شده است که نشان می‌دهد در هر منطقه کشور چه ترکیب جمعیتی وجود دارد، وضعیت بیکاری و آسیب‌های اجتماعی چگونه است و این داده‌ها امکان مقایسه و ارزیابی اثربخشی اقدامات عملیاتی آینده را فراهم می‌کند.

دکتررحیمی در پایان تأکید کرد: امروز در حساس‌ترین مقطع زمانی خود در حوزه جمعیت قرار داریم و اگر نتوانیم نرخ رشد جمعیت را به میزان کافی افزایش دهیم، یک فرصت تاریخی را از دست خواهیم داد. در این صورت، آینده ایران، با هر سلیقه سیاسی حاکم، از منظر توسعه پایدار در حوزه منابع انسانی با چالش‌های جدی مواجه خواهد شد؛ از جمله افزایش فشار بر صندوق‌های بازنشستگی، کاهش منابع ورودی این صندوق‌ها، افزایش بار نظام سلامت و ضرورت حمایت از سالمندان تنها.

وی در پایان با ابراز امیدواری نسبت به آینده کشور گفت: با وجود سبک زندگی در حال تغییر و فشارهای متعدد، ما به آینده این کشور امیدواریم، به هوش تاریخی مردم ایران ایمان داریم و معتقدیم با وجود همه دشواری‌ها، باید حول ایران، حول جوانان و فرزندانمان و برای آینده‌ای بهتر، متحد باقی بمانیم.

سیاست‌های جمعیتی کشور؛ فاقد پشتوانه آینده‌نگرانه و دانش اجتماعی

دکتر علی ربیعی نیز با اشاره به تحولات عمیق جمعیتی کشور، تأکید کرد: ایران امروز تنها با تغییرات عددی جمعیت مواجه نیست، بلکه با نوعی دگرگونی چندلایه روبه‌روست که سیاست‌گذاری‌های موجود هنوز به‌درستی آن را درک نکرده‌اند که این تحولات شامل تغییر در کمیت جمعیت، دگرگونی‌های کیفی در نسل‌ها و جایگاه زنان به‌عنوان یک سرمایه انسانی نوظهور است.

دستیار اجتماعی رئیس جمهوری با بیان این‌که سیاست‌های جمعیتی کشور طی سه دهه گذشته فاقد پشتوانه آینده‌نگرانه و دانش اجتماعی بوده‌اند، افزود: چه در دوره کاهش فرزندآوری و چه در دوره سیاست‌های افزایش جمعیت، تصمیم‌گیری‌ها بیشتر واکنشی و کوتاه‌مدت بوده و همین امر باعث شده اهداف مورد انتظار محقق نشود. به اعتقاد ربیعی، اصلاح سیاست‌ها بدون نقد جدی سیاست‌گذاری‌های گذشته ممکن نیست.

وی با اشاره به لایه نخست تغییرات جمعیتی توضیح داد: کاهش نرخ تولد و افزایش سهم سالمندان، ایران را وارد مرحله جدیدی کرده است؛ به‌گونه‌ای که برای نخستین بار تعداد تولدهای سالانه به زیر یک میلیون نفر رسیده و کشور در مسیر سالمندی قرار گرفته است.

دکتر ربیعی خاطرنشان کرد که این روند در همه استان‌ها یکسان نیست و در حالی که برخی مناطق مانند گیلان الگوی سالمندی را تجربه می‌کنند، استان‌هایی همچون سیستان و بلوچستان همچنان دارای ساختار جمعیتی جوان هستند.

وی ادامه داد: ایران به لحاظ جمعیتی به کشوری تبدیل شده که هم‌زمان با پدیده جوانی و سالمندی روبه‌روست و اگر سیاست‌ها نتوانند این دو وضعیت متفاوت را توأمان ببینند، مدیریت آینده جمعیت با چالش جدی مواجه خواهد شد.

دستیار اجتماعی رئیس جمهوری همچنین به وضعیت پوشش بیمه‌ای اشاره کرد و گفت: میلیون‌ها نفر از جمعیت کشور فاقد بیمه پایدار تأمین اجتماعی هستند و این موضوع می‌تواند در آینده، سالمندی بدون پشتوانه را به یک مسئله اجتماعی جدی تبدیل کند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود، به لایه دوم تغییرات جمعیتی یعنی دگرگونی نگرش‌ها و سبک فرزندگزینی در دهه‌های اخیر پرداخت و تصریح کرد: نسل‌های جدید با منطق متفاوتی نسبت به زندگی، ازدواج و فرزندآوری تصمیم می‌گیرند، اما سیاست‌گذاری‌ها همچنان بر ابزارهای کمّی مانند تسهیلات مالی متمرکز است. این در حالی است که بی‌توجهی به تغییرات کیفی جمعیت، سیاست‌ها را در آینده با بن‌بست روبه‌رو خواهد کرد.

دکترربیعی با اشاره به وضعیت جوانان گفت: حدود سه میلیون نفر از افراد ۱۵ تا ۲۴ ساله نه در حال تحصیل هستند و نه شاغل، که این امر به معنای از دست رفتن پنجره جمعیتی و معلق ماندن روایت زندگی یک نسل است.

به گفته وی، بدون گفت‌وگو و درک عمیق این وضعیت، نمی‌توان صرفاً با شعار فرزندآوری یا ارائه وام به نتایج مطلوب دست یافت.

دکترربیعی تأکید کرد: مدیریت تغییرات کمّی جمعیت بدون فهم تحولات نسلی امکان‌پذیر نیست.

وی سپس به لایه سوم دگرگونی جمعیتی، یعنی نقش زنان، اشاره کرد و افزود: زنان یکی از تعیین‌کننده‌ترین متغیرهای آینده ایران هستند؛ سرمایه‌ای انسانی که طی دهه‌های گذشته به‌ویژه در حوزه آموزش عالی رشد چشمگیری داشته، اما هنوز جایگاه آن در سیاست‌گذاری‌های کلان به‌درستی تعریف نشده است.

دستیار اجتماعی رئیس جمهوری گفت: از دهه ۱۳۷۰ به بعد، افزایش حضور زنان در آموزش عالی یکی از عمیق‌ترین تحولات اجتماعی منطقه بوده، اما نرخ پایین مشارکت اقتصادی زنان نشان می‌دهد که این سرمایه انسانی به‌خوبی به کار گرفته نشده است. ربیعی خاطرنشان کرد که بی‌توجهی به این موضوع، پیامدهای بلندمدتی برای توسعه کشور خواهد داشت.

وی در جمع‌بندی سخنان خود، دو عامل اقتصاد و امید به آینده را از مهم‌ترین دلایل کاهش ازدواج و فرزندآوری دانست و افزود: سیاست جمعیتی بدون توجه به زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی و ارتباطی، سیاستی ناقص خواهد بود. در جامعه‌ای که جوان به آینده امیدوار نیست، سالمند احساس اثرگذاری نمی‌کند و زنان به حاشیه رانده می‌شوند، نمی‌توان انتظار سیاست‌گذاری موفق داشت.

دکترربیعی همچنین با اشاره به پیشینه تاریخی و فرهنگی ایران و نقش شخصیت‌های فکری و تمدنی، بر اهمیت سرمایه انسانی و فرهنگی کشور تأکید کرد و به‌طور ویژه از جایگاه تبریز به‌عنوان خاستگاه عقلانیت انتقادی، نهادسازی و گفت‌وگوی فلسفی در تاریخ ایران یاد کرد.

گفتنی است در پایان این همایش، از جمعی از پیشکسوتان حوزه علوم اجتماعی و همچنین دستگاه‌های برتر فعال در عرصه جمعیت تقدیر شد.