شناسهٔ خبر: 76316775 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

نگاهی به مستند «آبراه کوچکی در میان هور»؛ روایتی از سکوت، آب و حماسه

وقتی تصاویر کهنه، زبانِ گویای تاریخ می‌شوند

تهران- ایرنا- ​در هیاهوی جشنواره‌های سینمایی، جایی که اغلب، زرق‌وبرق‌های بصری و تکنیک‌های پیچیده تدوین و فیلمبرداری تلاش می‌کنند تا نگاه داوران و مخاطبان را بربایند، گاهی آثاری متولد می‌شوند که قدرت خود را نه از فریاد، بلکه از «سکوت» و «اصالت» می‌گیرند.

صاحب‌خبر -

نوزدهمین جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت»، میزبان اثری است که مصداق بارز این رویکرد است: مستند «آبراه کوچکی در میان هور» ساخته‌ی مرتضی پایه‌شناس. این فیلم، فراتر از یک گزارش جنگی، یک سند تاریخیِ هنرمندانه است که استانداردهای استفاده از آرشیو در سینمای مستند ایران را ارتقا داده است.

استخوان‌بندی روایت بر مدار آرشیو

بزرگترین جسارت پایه‌شناس در این مستند، وفاداری مطلق به «ماده خام» است. در سینمای مستند جنگ (به‌ویژه دفاع مقدس)، سال‌هاست که شاهد گرایشی به سمت «داکیودرام» (Docudrama) یا بازسازی‌های نمایشی هستیم. فیلمسازان برای پر کردن حفره‌های تصویری، دست به دامن بازیگر و میزانسن‌های ساختگی می‌شوند. اما «آبراه کوچکی در میان هور» در برابر این وسوسه مقاومت کرده است.

این فیلم اثبات می‌کند که اگر فیلمساز به آرشیو نه به‌عنوان «تصویر تزیینی»، بلکه به‌عنوان «خودِ واقعیت» نگاه کند، نتیجه چقدر تکان‌دهنده خواهد بود. تصاویر گرین‌دار، لرزان و گاهی مبهمِ آن سال‌ها، حامل حسی از اضطراب و زندگی هستند که هیچ دوربین دیجیتال پیشرفته‌ای قادر به بازتولید آن نیست. فیلمساز با هوشمندی، آرشیو را تبدیل به استخوان‌بندی و ستون فقرات روایت کرده است. این تصاویر هستند که قصه را جلو می‌برند، نه نریشن‌های تحمیلی. همین وفاداری مطلق به سندیت، اثری خلق کرده که می‌تواند به‌عنوان یک کلاس درس مستند آرشیوی مورد استفاده قرار گیرد.


تفکیک زمانی؛ مرز میان دیروز و امروز

یکی از ظریف‌ترین نکات فرمال در این مستند، که نشان از تسلط کارگردان بر مدیوم سینما دارد، تفکیک زمانی هوشمندانه است. فیلمساز با یک قرارداد نانوشته اما واضح با مخاطب پیش می‌رود: گذشته متعلق به آرشیو است و حال متعلق به دوربینِ امروز.

وقتی تصاویر کهنه، زبانِ گویای تاریخ می‌شوند

حذف چهره‌ها؛ تقدیسِ عمل به‌جای فرد

شاید مهمترین تصمیم پایه‌شناس در این اثر، حذف تصویر مصاحبه‌شوندگان باشد. ما صدای آن‌ها را می‌شنویم اما گویندگان را تا انتها نمی‌بینیم.

این تمهید، بار معنایی عمیقی دارد که مستقیماً با سوژه فیلم در ارتباط است. مردان «قرارگاه نصرت»، مردانی بودند که در دلِ هور، در سکوت، خفا و استتار کامل، راه‌ها را باز می‌کردند. ماهیت کار آن‌ها «دیده نشدن» بود. فیلمساز با حذف چهره‌ی آن‌ها در زمان حال، به این ماهیت وفادار مانده است. این کار باعث می‌شود تا مخاطب به‌جای تمرکز بر چهره‌ی پیر شده‌ی یک فرمانده یا رزمنده، بر روی «عمل» و «روایت» تمرکز کند. عملیاتِ روایت‌شده، به‌جای آن‌که تبدیل به خاطره‌گویی فردی شود، به یک تلاش جمعی بدل می‌شود؛ تلاشی که به دلیل ماهیت سری و حساسش، سال‌ها بیرون از روایت‌های رسمی مانده بود. این حذف، نه تنها از روایت کم نمی‌کند، بلکه بار معنایی و حس اعتماد فیلم را سنگین‌تر می‌سازد.


نجابت در محتوا، مظلومیت در جشنواره

مستند «آبراه کوچکی در میان هور»، ادای دینی نجیبانه به مردانی است که پذیرفتند کار درست را انجام دهند، حتی اگر کسی آن‌ها را نبیند. این فیلم نه ادعایی دارد و نه شعاری می‌دهد، بلکه از دل محدودیت‌های تصویری یک ساختار تمیز و شفاف بیرون کشیده است.


کلام آخر

«آبراه کوچکی در میان هور» یک کلاس درس فشرده برای مستندسازان است تا بیاموزند چگونه می‌توان با دستان بسته (محدودیت آرشیو)، یک فیلم خوب خلق کرد. این فیلم به ما یادآوری می‌کند که گاهی برای دیدن حقیقت، باید چشم‌ها را بست و تنها به صدای تاریخ گوش داد که از میان آبراه‌های هور به گوش می‌رسد؛ صدایی که مرتضی پایه‌شناس با مهارت تمام آن را به تصویر کشیده است. این مستند، ادای احترامی درخور به مردان بی‌ادعایی است که کاری که پذیرفته بودند را «درست» انجام دادند.

*منتقد سینما