مرتضی مکی کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه در گفتوگو با ایلنا، در رابطه با ارزیابی خود از سیاست ایران در منطقه غرب آسیا برای مقابله با تهدیدات فرامنطقهای و نوع نگرش کشورهای منطقه به راهبردهای تهران در سالهای اخیر، گفت: متأسفانه، ما در چند دهه گذشته، فهم درستی از مفهوم امنیت، توسعه، اعتماد و همکاری با کشورهای منطقه و جهان نداشتهایم. ما تصور می کردیم با ترکیب مولفههای امنیتی و قدرت امنیتی ایران و نفوذ در پایتختهای چند کشور عربی، به حوزه امنیتی فراتر از مرزهای خود پیش برویم و از این طریق تأمین امنیت کنیم. انتقادهایی به نوع همکاریهای ایران با سوریه، لبنان و حتی قطر پیش از عملیات هفته اکتبر وجود داشت. همواره به این نکته تأکید میکردند که اگر در زمان فعالیت داعش در سوریه و لبنان نمیجنگیدیم، باید در کنار مرزها وارد جنگ میشدیم. این فهم درستی از مفهوم امنیت و توسعه نبود.
ایران میتوانست از موقعیتهایی که داشت در جهت تامین امنیت منطقه استفاده کند
سطح بازدارندگی ایران تغییر کرده است
وی ادامه داد: متأسفانه، رویدادها و تحولات منطقه، از جمله حمله ایالات متحده به طالبان و افغانستان و عراق و همچنین دستاوردهای حزبالله پس از خروج نظامی اسرائیل از خاک لبنان، باعث شد که ما در مسیری قرار بگیریم که از فرصتهایی که برای ایران و منطقه ایجاد شده بود و میتوانست در جهت تامین امنیت منطقه و بهبود شرایط اقتصاد ایران باشد، بهخوبی استفاده نکردیم. تصور میکردیم که با همکاریهای امنیتی و محور قرار دادن اسرائیل بهعنوان دشمن مشترک و متمرکز شدن بر مقابله با اسرائیل، میتوانیم اهداف سیاسی و امنیتی خود را پیش ببریم. اما تحولات دو سال گذشته، بهویژه عملیات اکتبر، بسیاری از متغیرها را تغییر داد.
این کارشناس مسائل غرب آسیا با اشاره به تحولات پس از عملیات هفت اکتبر، تصریح کرد: تحولات قابل توجهی در چند ماه گذشته در غزه رخ داده است. همچنین تحولات پس از ترور سید حسن نصرالله و سقوط اسد، تمامی متغیرهای امنیتی را دچار تغییر کرده است. سیاست امنیتی آمریکا تغییر کرده، بسیاری از تابوها شکسته شده و سطح بازدارندگی ایران تغییر کرده است، اما ما همچنان با متغیرهای امنیتی قبل از عملیات اکتبر، منطقه را تحلیل میکنیم و هنوز آمادگی تنظیم مناسبات سیاست خارجی و امنیتی خود را بر اساس شرایط پس از جنگ ۱۲ روزه نداریم. شرایطی خاصی در سوریه، لبنان و غزه از بیش از یک سال گذشته ایجاد شده است.
بهای حضور در NPT را پرداخت میکنیم اما شرایط بهرهبرداری از مزایای عضویت در این نظام بینالمللی را نداریم
مکی با تاکید بر اینکه باید توجه داشت که امنیت و همکاریهای منطقهای نیازمند اعتمادسازی است، اظهار کرد: ما این اعتمادسازی را ایجاد نکردهایم. وقتی کشورهای منطقه برای مواجهه با ایران به سمت وحدت و همپیمانی با اسرائیل پیش میروند، این یک خطر برای ما محسوب میشود اما هیچگاه این خطرات را نپذیرفتیم. هیچ وقت سیاستهای اعتمادساز و سیاستهایی در جهت مقابله با ایرانهراسی در پیش نگرفتیم. به همین دلیل، همچنان در یک دوره باطل گرفتار هستیم و بهای هستهای شدن را پرداخت میکنیم اما امتیازات جهانی هستهای شدن را نداریم. بهای حضور در NPT را پرداخت میکنیم اما شرایط بهرهبرداری از مزایای عضویت در این نظام بینالمللی را نداریم.
وی افزود: اینها عواملی هستند که متأسفانه، وقتی شما این چنین سیاستگذاری کنید، نمیتوانید در سطح منطقه میوه اعتمادسازی را بچینید. اولین ابتکار عملی که میتوانیم پس از این تحولات منطقهای انجام دهیم، این است که سیاست امنیتی کشور را با توجه به تغییراتی که در هستههای مختلف داخل ایران در مورد برنامههای هستهای رخ داده، تنظیم کنیم و بتوانیم از این شرایط انسداد و بنبست سیاسی که ایجاد شده، خارج شویم. متأسفانه ما در حکمرانی به این درک نرسیدهایم که موضوع بنبست وجود ندارد و باید راهی پیدا کرد. راههایی وجود دارد و نیازمند شجاعت در تصمیمگیری و اصلاح است.
درگیری قدرتهای بزرگ برای کشورهای کوچک فرصت آفرین شد
این پژوهشگر روابط بینالملل در پاسخ به این سوال که شما فکر میکنید، علت اینکه کشورهای منطقه تمایل دارند کشورهای غربی را در امور امنیتی خود دخیل کنند، این باشد که ما نتوانستهایم سیاستهای درستی اجرایی کنیم؟ و اگر قرار باشد در منطقهای دیگر مانند آسیای میانه حاضر باشیم، باید از این اشتباهات گذشته چه درسهایی بگیریم و نسبت به سایر کشورها در مواجهه با قدرتهای بزرگ چگونه عمل کنیم، بیان کرد: به هر حال، قدرتهای بزرگ به دنبال منافع خود هستند و شکی در این موضوع نیست. قدرتهای کوچک هم بهدنبال استفاده از همین رقابتها و شرایط گذار بینالمللی هستند تا مسیر رشد و توسعه اقتصادی خود را پیش ببرند.
مکی اضافه کرد: قدرتهای بزرگ اکنون در شرایط خاصی قرار دارند و تضاد منافع شدید آنها موجب اتخاذ سیاستهایی شده است و فرصتهایی برای کشورهای کوچک و متوسط ایجاد شده است. درگیریهایی که اروپا با روسیه دارد و تنشهای میان چین و آمریکا، تلاشهایی که قدرتهای منطقهای و جهانی مانند ترکیه و عربستان برای پیشبرد اهداف خود انجام میدهند، میتواند برای کشورهای کوچک فرصتی فراهم آورد تا از این برخوردها و منافع موجود حداکثر استفاده را ببرند.
لزوم اتخاذ سیاستهای اصلاح شده برای پیشبرد اهداف منطقهای و جهانی
این کارشناس سیاسی درباره اهمیت سیاست همسایگی و دیپلماسی استانی گفت: جمهوری اسلامی ایران با داشتن ۱۵ کشور همسایه، فرصتهای بسیار بزرگی برای رشد و توسعه دارد. اما لازمه این امر این است که بتوانیم در سطح جهانی، سیاستهای اصلاحشدهای را در پیش بگیریم تا در سطح منطقه هم از آنها بهرهبرداری کنیم. تا زمانی که نتوانیم روابط پایدار و با پشتوانهای با چین، روسیه، آمریکا و اروپا تنظیم کنیم، در سطح منطقه ه نمیتوانیم کاری از پیش ببریم.
وی با بیان اینکه کشورهایی در منطقه وجود دارند که متحدان استراتژیک آمریکا هستند و در عین حال، همین کشورها روابط نزدیکی با روسیه و چین دارند، تصریح کرد: اگر قرار باشد ما تحت تحریم قرار بگیریم، قطعاً آنها تلاش خواهند کرد تا در جایی که منافعشان ایجاب میکند، به سمت کشوری که با انواع و اقسام تحریمها و نقض امنیت و ثبات در منطقه شناخته میشود، گرایش پیدا نکنند.
مکی خاطرنشان کرد: بنابراین، در سطح کلان، ما باید ابتکار عملهای جدی را بهصورت عملیاتی در پیش بگیریم و با اصلاح سیاستهای خود، مناسبات سیاست خارجی و امنیتی خود را با تغییرات ایجادشده در داخل کشور و در سطح منطقه و جهان تنظیم کنیم. در آینده نیز شرایط سیاسی و امنیتی دشوار و پیچیده خواهد شد.