به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در شیراز، آیین رونمایی کتاب «صورتهای درد» شامگاه دوشنبه در کافهکتاب شیرازه با حضور فریبا اسکندری، نویسنده اثر، سحر حدیقه، نویسنده، و نوشین طالبزاده، منتقد ادبی و مدرس دانشگاه برگزار شد.
نوشین طالبزاده در این نشست، با رویکرد روایتشناسانه به بررسی کتاب پرداخت و گفت: «جهانبینی زنان تنها در لایههای پنهان داستانها مستتر است و نویسنده بهطور تعمدی حلقههای مشترکی میان روایتها ایجاد کرده است.»
وی روایت را بازنمایی تجربه زیسته نویسنده در قالب داستان دانست و افزود: «روایت، شرح اوضاع و نقل ماجراها در بستری گفتمانی است که مخاطب را به تجربه زیسته مولف نزدیک میکند.»
این منتقد ادبی با اشاره به چهار عنصر بنیادین روایتشناسی اظهار کرد: «عنصر نخست، واقعشدگی است؛ به این معنا که بازنمود واقع در متن، تحت تأثیر محیط اجتماعی شکل میگیرد و این تأثیر متوجه راوی است، نه لزوماً خود نویسنده.»
راوی، گویی شمایل خود را در اجتماع میگرداند
وی ادامه داد: «در داستان نخست کتاب با راویای مواجه هستیم که با نویسنده تفاوت دارد؛ راویای که گویی شمایل خود را در اجتماع میگرداند، بیشتر میشنود تا عمل کند و جهان را عمدتاً از زاویه دید زنان میبیند.»
طالبزاده عنصر سوم روایتشناسی را «جهانپردازی» دانست و گفت: «اینکه مخاطب پس از خواندن داستانها بتواند در تجربههای راوی یا نویسنده زیست کند، معیار مهمی است که این کتاب از عهده آن برآمده است.»
وی عنصر چهارم را «همبوم پنداری» برشمرد و افزود: «داستانها با توضیح رویدادهای هنجارشکنانه، امکان همذاتپنداری را برای مخاطب فراهم میکنند.»
به گفته این منتقد، نویسنده با تمهیدهایی هوشمندانه، مضمون فمینیسم را در متن برجسته کرده و این کار را با نوعی آیرونی پنهان و طنزی خشک و وارونهگو انجام داده است. «جایجای داستانهای صورتهای درد سرشار از موقعیتهایی است که طنز تلخ در آنها حضوری پررنگ دارد.»
صورت های درد؛ موزهای از خاطرات و قابهایی از مرگ
در ادامه، سحر حدیقه نیز با نگاهی تحلیلی به کتاب گفت: «این اثر را میتوان موزهای از خاطرات و قابهایی از مرگ دانست. حتی تصویر روی جلد کتاب نیز قابهایی از یک زندگی را تداعی میکند و عنوان کتاب بهدرستی با فضای داستانها همخوان است.»
وی افزود: «از همان داستان نخست با مرگ مواجه میشویم و سه رشته روایی، داستانها را به یکدیگر پیوند میدهد که نخستین آنها مرگ است.»
حدیقه با اشاره به تکرار مفاهیم قاب، عکس و تصویر در کتاب، تصریح کرد: «این قابها نشاندهنده مرگ زمان هستند. شخصیتهای داستان، بهویژه راوی، کنش چندانی ندارند و سکوت راوی نوعی عدم نمایش خویشتن است؛ سکوتی که با تکرار مفهوم مرگ همراه میشود.»
وی دومین رشته پررنگ داستانها را «پیری و پیر شدن» دانست و گفت: «استفاده از جغرافیای شیراز در این کتاب کاملاً مشهود است و راوی تلاش میکند راهی برای رهایی از هراس پیر شدن بیابد.»
به گفته حدیقه، سومین رشته روایی اثر، «ناتوانی یا حق گفتن جمله دوستت دارم» است که همچون گرهای ظریف در داستانها تنیده شده است.
در بخش پایانی نشست، فریبا اسکندری، نویسنده کتاب، با تأکید بر پیوند ناگسستنی هنر و زندگی گفت: «نوشتن از دل زندگی زاده میشود. هنگام نوشتن داستانها گاهی فکر میکردم متنها ساده یا سطحیاند، اما بعد فهمیدم این همان زندگی است.»
وی افزود: «من معلم یا روانشناس نیستم، اما با این داستانها زندگی کردم. با وجود همه سختیها نوشتم و به این حس رسیدم که با نوشتن، من تنها نیستم و خواننده هم تنها نخواهد بود.»
به گزارش ایبنا؛ کتاب صورتهای درد نوشته فریبا اسکندری اثریست که نشر سیزده آن را منتشر کرده است. این کتاب مجموعهای از داستانهای کوتاه فارسی است که در قالب روایتهایی صمیمی و ملموس، به زندگی زنان و خانوادهها در بستر جامعهی معاصر ایران میپردازد.
∎