به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو، مستند «کد ۷۰۰» به کارگردانی مینا قاسمی زواره و تهیه کنندگی فری ابراهیمی روز پنجشنبه ۲۰ آذر در پردیس سینمایی ملت و در دومین روز جشنواره اکران شد. این اثر، یک مستند اجتماعی با روایت زندگی یکی از خانوادههای قربانی حمله رژیم صهیونیستی به ایران است و جنگ ۱۲روزهای را به تصویر میکشد که این خانواده از معراج شهدا تا شمال کشور پشت سر گذاشتهاند.
مریم خراسانینژاد مسئول گروه مردمی «پناه»، که در جنگ ۱۲ روزه در معراج شهدا برای کمکهای مردمی حضور داشتند و در مستند نیز حضور داشت، روند فعالیتهای این گروه از نخستین روزهای جنگ تا همراهی با خانوادههای شهدا در بهشت زهرا (س) و معراج شهدا را تشریح کرد.
خراسانی نژاد در ابتدا بیان کرد: طبق یک آیه قرآن تصمیم گرفتیم پای کار باشیم و به میدان آمدیم. این نوکری خانوادههای شهدا را هم رزق خود میدانستیم.
ورود به فرایند تشییع شهدا
او توضیح داد که چطور برای تمرکز بیشتر، فرزندانش را به شهرستان فرستاده تا بتواند امور را سامان دهد و اتفاقی فهمیده که چقدر در معراج شهدا میتوان به خانوادههای شهدا کمک کرد.
وی اضافه کرد: در آن شرایط، خانوادهها عملاً تکیهگاهی نداشتند. بچههای گروه ما کنارشان بودند و در لحظههای خاکسپاری، با آن حجم داغ و غم، سعی داشتند کمکشان کنند.
خراسانینژاد افزود: بعد از مدتی، دیدیم حجم خانوادههای شهدا زیاد شده و نیاز است از ظرفیت خانواده شهدای مدافع حرم استفاده کنیم؛ چون آنها تجربه مواجهه با داغ شهادت را در سالهای اخیر داشتهاند. به این ترتیب کارگروه خانواده شهدای مدافع حرم را تشکیل دادیم که مادران و همسران شهدا در آن فعال بودند. در کنار آن، روزانه ۲۰ تا ۳۰ خادم ضور داشتند و ارتباط مستمر با خانوادهها برقرار میکردند.
جزئیات روزهای معراج شهدا
خراسانینژاد که خودش هم در بخشهایی از فیلم مستند «کد ۷۰۰» دیده میشود با اشاره به بخشی از تجربههای خود گفت: در معراج، لحظهبهلحظه با خانوادهها بودیم. فقط در یک روز حدود ۶۰ خانواده مثل خانواده شهید نصیری حضور داشتند. واقعاً این لحظهها قابلیت تبدیلشدن به مستند و کتاب را دارد؛ لحظات واقعی جنایتهایی که دشمن انجام داد و شوک خانوادهها.»
خراسانی نژاد با اشاره به اتفاقاتی که آن روزها در معراج شهدا در جریان بود اظهار کرد: هر بار از بهشت زهرا خارج میشدم، میدیدم چه حجم عظیمی از خبر و واقعه در جریان است، اما شهر در بیخبری مطلق بود. سؤال من این بود که چرا اینها منعکس نمیشود؟ حتی همان موقع هم جا داشت لحظهبهلحظه ثبت شود.
ورود رسانهها و تشکیل کارگروه روایت
او ادامه داد: از حدود ده روز که مستقر بودیم و تکلیف بسیاری از شهدا مشخص شد، تازه رسانهها و صداوسیما وارد شدند. این تجربه ظرفیت تبدیلشدن به مجموعههای سریالی را هم دارد.
وی اضافه کرد: شهید آوینی در جنگ تحمیلی روایت فتح را ساخت و لحظهها را ثبت کرد. ما هم احساس کردیم باید روایتگری کنیم. چون ما رسانه نبودیم، هدفمان فقط این بود که باری از دوش خانواده برداریم و آسیب روحیشان کمتر شود. اما در همان شرایط اضطرار و خستگی، متوجه شدیم ثبت این روایتها ضروری است.
خراسانینژاد در پایان درباره تغییر شخصیت خود در ایام جنگ گفت: من تا قبل از این، وقتی شبها از کنار بهشت زهرا (س) رد میشدم، از قبرها میترسیدم. اما در این جنگ، رفتم داخل قبر بانوان شهید و در آنجا خوابیدم. ترس تبدیل به آرامش شدو برای خود من رشد شخصیتی عجیبی رخ داد.