شناسهٔ خبر: 76293350 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: دفاع پرس | لینک خبر

دفاع‌پرس گزارش می‌دهد؛

تحمل شکنجه‌های سخت استخبارات به جرم تشابه اسمی با فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله

قاسم سلیمانی‌نسب آزاده خراسانی بواسطه مشابهت اسمی با قاسم سلیمانی فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله در استخبارات ضرباتی از تازیانه را متحمل شده بود که پوست همزمان با برخورد کابل با بدنش جدا می‌شد.

صاحب‌خبر -

گروه استان‌های دفاع‌پرس- «علی‌اصغر زینلی» فعال رسانه‌ای؛ همین مشابهت اسمی کافی است تا در چنگال دشمن بعثی زجر‌ها و شکنجه‌های زیادی را تحمل نماید.

او زمانی که به اسارت در می‌آید خود را قاسم سلیمانی معرفی می‌کند! غافل از اینکه بعثی‌ها ضربات زیادی را در جبهه‌ها از «سردار سپاه اسلام شهید حاج قاسم سلیمانی» متحمل شده بودند و او از معدود کسانی بود که اسارتش می‌توانست برگ برنده بزرگی برای رژیم بعث عراق باشد.

اما «قاسم سلیمانی‌نسب» به اندازه دشمن با این دلاور جبهه‌ها آشنا نبود و همین ناآشنایی باعث شد تا پس از اسارتش بعثی‌های متوهم را خوشحال از شکار اسیری بزرگ نشان دهد.

در یکی دیگر از روز‌های پاییزی آذرماه برای دیدار این آزاده عزیز به منزلش رفتیم. او و همسر ایثارگرش در نهایت صمیمیت پذیرایمان شدند تا دقایقی ما را میهمان خاطراتشان کنند.

او ۸۵ ماه اسارت را در کارنامه پرافتخارش جاودانه ساخته است و پس از اسارت حضور در اردوگاه‌های موصل، رومادیه و تکریت رژیم بعث عراق را تجربه کرده است.

وقتی سر صحبت باز شد اشتیاق زیادی برای روایت‌هایش نداشت و توجیهش این بود که خاطرات همه آزادگان شبیه هم است.
از دیدگاه او شاید توجیه درستی باشد، اما همین گزارش مختصر ثابت خواهد کرد هر آزاده‌ای می‌تواند پدیده منحصر به فردی در دوران اسارت باشد.

قاسم عزیز ما از نوع تازه‌ای از فلک کردن بعثی‌ها رونمایی کرد بدین صورت که جلادان بعثی بجای آنکه کف پا‌های او را آماج ضربات خود قرار دهند با بالا نگهداشتن پا‌های بسته او ضربات مهلک خود را بر ران پا‌های او وارد کرده‌اند واین شیوه فلک کردن از کمتر آزاده شنیده شده است.

قاسم سلیمانی در استخبارات نیز بواسطه مشابهت اسمی با قاسم سلیمانی فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله بقدری ضربات شدید تازیانه را تحمل کرده است که پوست بدنش همراه کابل از بدنش جدا می‌شده است.

قاسم از فردی نام برد که بین اسارت و آزادگی ترجیح داد اسیر باقی بماند، خودفروخته‌ای که برای رفاه در اسارت ضدیت با آرمان‌ها و ارزش‌های اسلامی و انقلابی را انتخاب کرد.

او حاضر شد سوژه نمایشی شود تا تلویزیون فارسی عراق بهره‌بردار تبلیغاتی آن باشد و نمایش سخیف در همان زمان پخش شد و سبب واکنش خانواده‌های اسرایی شد که فریب بازی بعثی‌ها را خورده بودند و کار به جایی رسید که دوستانش با ندامت از عملکرد خود باعث و بانی این مصیبت را خفه کرده و به حیاتش خاتمه دادند. آری آنچه بیان شد بخشی از ناگفته‌های آزاده عزیزمان بود، حالا قضاوت با شما!

آیا شباهت زیادی بین سرگذشت این آزاده سرافراز با سایر عزیزان آزاده وجود دارد؟!

انتهای پیام/