شناسهٔ خبر: 76292957 - سرویس فیلم
نسخه قابل چاپ منبع: سینماپرس | لینک خبر

تهیه کننده «هویدا، یک پرتره صورتی» در گفتگو با «سینماپرس» مطرح کرد:

تعامل میان «مدیران فرهنگی» و «هنرمندان» یا شکل نمی‌گیرد یا درست شکل نمی‌گیرد/ شما وقتی با «مستندسازها» کار می‌کنید باید آن‌ها را بشناسید

سینماپرس: «محسن یزدی» با بیان این مطلب که مستندسازان از نظر اقتصادی در وضعیت پایداری قرار ندارند و مراکز تولیدی و فرهنگی نیز تعامل و هماهنگی کافی با یکدیگر ندارند؛ گفت: نه در گذشته این هماهنگی وجود داشته و نه امروز برقرار است. همین نبود ارتباط مؤثر و نبود نگاه سیاست‌گذارانه منسجم موجب شده است سینمای مستند با چنین وضعیتی روبه‌رو شود.

صاحب‌خبر -

تهیه کننده فیلم مستند «هویدا، یک پرتره صورتی» که به عنوان یکی از آثار حاضر در بخش جایزه شهید آوینی جشنواره «سینماحقیقت» حضور دارد؛ با اشاره به دلیل فقدان تولیدات فاخر در حوزه سینمای مستند اظهار داشت: اثر هنری در یک بستر مناسب هنری رشد می‌کند؛ بستر تعاملی هم اگر درست شکل بگیرد، نتیجه‌اش اثر بهتر است. شرایط زمانی و نوع ارتباط میان مدیر و هنرمند به‌شدت روی کیفیت تولید اثر تأثیر دارد. معمولاً این تصور وجود دارد که نظارت، شرط اساسی تولید است؛ اما من معتقدم اصلِ کار «انتخاب درست» است. انتخاب درستِ تیم تولید و شکل‌گیری یک تعامل واقعی و دوطرفه میان مدیر، سرمایه‌گذار و هنرمند.

او ادامه داد: گاهی هنرمندی ایده‌هایی دارد که با فضای انقلاب زاویه دارد. خب نمی‌شود از چنین فردی انتظار ساخت اثر انقلابی داشت. همان‌طور که هنرمندی در حوزه اجتماعی موفق است، اما اگر او را ببری در یک حوزه نامربوط، خروجی خوبی نمی‌دهد. اهمیت دارد بدانیم با چه کسی، در چه زمینه‌ای و با چه قابلیتی باید کار کرد. این شناخت، یعنی شناسایی درست قابلیت‌های هنرمند و شکل‌دادن به تعامل دوطرفه، مهم‌تر از هر نظارتی است. سفارش اشتباه به آدم نامناسب، حتی با شدیدترین نظارت‌ها هم اصلاح نمی‌شود.

مدیر سابق شبکه مستند با انتقاد از مدیران فرهنگی تصریح نمود: به نظرم یکی از مشکلات امروز ما همین‌جاست. این تعامل میان مدیران فرهنگی و هنرمندان یا شکل نمی‌گیرد یا درست شکل نمی‌گیرد. اگر درست شکل بگیرد، اتفاقات بسیار خوبی رخ می‌دهد. مثلاً وقتی می‌دانیم فلان کارگردان در حوزه‌ای خاص نگاه متفاوتی دارد، خب نباید او را برای کاری واگذار کنیم که با جهان فکری‌اش سازگار نیست. باید سراغ آدم مناسبِ همان فضا رفت.

یزدی با بیان این مطلب که من معتقدم بخش بزرگی از این مسئله، تقصیر مدیران است؛ متذکر شد: شما وقتی با مستندسازها کار می‌کنید باید آن‌ها را بشناسید؛ بدانید هرکدام در فرم و محتوا چه توانایی‌ای دارد. اگر این شناخت نباشد، سفارش اشتباه داده می‌شود و نتیجه کار مطلوب از آب درنمی‌آید. فرض کنید من بخواهم مستندی درباره توانمندی‌های نظامی کشور بسازم؛ دقیق می‌دانم این کار را باید به کدام چند نفر بسپارم. نباید آن را به فردی بدهم که ژانرش چیز دیگری است یا دغدغه‌اش جای دیگری.

این مستندساز درمورد نقش افزایش هزینه های تولید بر افول کمی و کیفی سینمای مستند اظهار داشت: به نظر من سینمای مستند امروز واقعاً به مرحله هشدار رسیده است. از نظر وضعیت مالی و با توجه به کاهش جدی نرخ‌های تولید، بسیاری از مستندسازان عملاً دیگر امکان ساخت فیلم ندارند، زیرا هزینه‌ها با درآمدهای آنان هم‌خوانی ندارد؛ یا ناچار به ترک این حوزه می‌شوند، یا به انجام کارهای دیگر و تولیدات سفارشی و سری‌کاری روی می‌آورند. این شرایط مطلوب نیست و تولیدات مستند نیز به‌وضوح کاهش یافته است.

وی تاکید کرد: در دوره‌ای توجه به سینمای مستند افزایش قابل‌توجهی داشت، اما اکنون این توجه دوباره کاهش پیدا کرده است. عملاً تمرکز سیاست‌گذاران و فعالان حوزه فرهنگ بیشتر به سمت سینمای داستانی و سریال‌سازی رفته و بخش مستند کمتر دیده می‌شود. حتی امروز مشاهده می‌کنیم بسیاری از مستندسازان به ساخت آثار داستانی روی آورده‌اند، زیرا امکان ادامه فعالیت حرفه‌ای در حوزه مستند برای آنان فراهم نیست.

او ادامه داد: دوره‌ای در فضای فرهنگی انقلاب توجه جدی به مستند وجود داشت؛ توجهی که امروز به‌شکل محسوسی کاهش یافته است. البته کاهش منابع مالی کشور قابل درک است، اما مسئله فقط کمبود بودجه نیست؛ توجه و رویکرد راهبردی نیز کاهش پیدا کرده است. به بیان دیگر، هم منابع مالی کاهش یافته و هم نگاه سیاست‌گذارانه نسبت به مستند تضعیف شده است.

«محسن یزدی» در پایان این گفت و گو خاطرنشان ساخت: سیاست‌گذاری فرهنگی اساساً کار پیچیده‌ای است. از بیرون می‌توان ساده‌انگارانه نسخه نوشت، اما در عمل طراحی و اجرای سیاست در حوزه فرهنگ، به‌ویژه در سینمای مستند، دشواری‌های جدی دارد. در کنار این پیچیدگی، مشکل دیگری نیز وجود دارد. مستندسازان از نظر اقتصادی در وضعیت پایداری قرار ندارند و مراکز تولیدی و فرهنگی نیز تعامل و هماهنگی کافی با یکدیگر ندارند؛ نه در گذشته این هماهنگی وجود داشته و نه امروز برقرار است. همین نبود ارتباط مؤثر و نبود نگاه سیاست‌گذارانه منسجم موجب شده است سینمای مستند با چنین وضعیتی روبه‌رو شود.