شفقنا- مسیح مهاجری مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: تأکيد فراوان قرآن و پيشوايان معصوم بر اعتدال، يکي از مهمترين دستورالعملهاي تضمين سعادت است. قرآن کريم با عبارتي که اعتدال و ميانهروي را به خلقت انسان پيوند ميدهد «وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطاً…» و اميرالمؤمنين عليهالسلام با معرفي افراط و تفريط به عنوان دو آسيب بزرگ که هر دو ريشه در جهل دارند «لا تَرَى الجاهِلَ إلاّ مُفْرِطاً أو مُفَرِّطاً» مردم را به رعايت اعتدال دعوت ميکنند و از غلطيدن به سوي افراط و تفريط برحذر ميدارند.
پرهيز از افراط و تفريط در تمام امور، علاوه بر اينکه توصيه موکد دين است، مورد تأييد و تأکيد عقل نيز هست. اقتضاي حکمت اينست که انسان در تمام زمينهها براساس اعتدال عمل کند و امور فردي و اجتماعي را بر مبناي پرهيز از افراط و تفريط ساماندهي نمايد.
رعايت اعتدال در اخلاق عملي که به زبان و رفتار انسان مربوط ميشود، از مهمترين ابزارهاي تأمين سعادت فردي و اجتماعي است. اين ابزار، هنگامي که در عرصه حکمراني بکار گرفته ميشود، از يکطرف جامعه را به سوي فرهنگ متعالي سوق ميدهد و از طرف ديگر حکمراني را براي آحاد مردم قابل پذيرش و حتي دوستداشتني ميکند. همين واقعيت، در جهت عکس هم جريان دارد، يعني هنگامي که زبان و رفتار حکمرانان يا کساني که به نوعي با حکمراني مرتبط هستند از مسير اعتدال خارج ميشوند، حکمراني را براي مردم غيرقابل پذيرش ميکنند و حکمرانان را از چشم مردم مياندازند. خطرناکتر اينکه روشهاي زباني و رفتاري خارج از اعتدال، مردم را نسبت به مکتب بدبين يا لااقل بيتفاوت ميکنند و درست در همين نقطه است که خطر اصلي ظاهر ميشود بطوري که اگر براي جلوگيري از رشد آن تدبيري نشود به اساس لطمه وارد ميکند.
در ايران امروز که با حکمراني ديني و عنوان نظام جمهوري اسلامي مديريت ميشود، نمازجمعه و مجالس و محافل مذهبي که واعظان و مداحان در آنها نقش دارند، بايد بيشترين مواظبتها را در زمينه رعايت اعتدال اخلاقي داشته باشند. نمازجمعه اگر در جايگاه درست خود قرار داشته باشد ميتواند بالاترين نظارت اخلاقي را در تمام سطوح حکمراني از صدر تا ذيل براي هدايت حکمرانان به رعايت اعتدال و پرهيز از افراط و تفريط اِعمال کند. واعظان و مداحان هم اگر خود اهل اعتدال باشند ميتوانند با مطرح کردن معارف ديني در قالبهاي پرجاذبه، با انحرافات و افراطها و تفريطها مقابله کنند و عوارض منفي تشکيکها و شبههافکنيها را خنثي نمايند.
تاريخ 1400 ساله اسلام پر است از تلاشهاي عامدانه يا جاهلانه شبههافکنان و اهل تشکيک براي ايجاد تزلزل در اعتقادات مردم و حتي زير سؤال بردن اساس دين و مذهب. ما نبايد از اين قبيل تحرکات بيمي به خود راه بدهيم زيرا دين اسلام منطقي استوار دارد که با تکيه بر آن ميتوانيم به تمام شبهات جواب دهيم و کاري کنيم که اعتقادات مردم قويتر شود. دست يافتن به اين موفقيت فقط در صورتي امکانپذير است که در مواجهه با شبههافکنيها از مسير اعتدال خارج نشويم و به دره خطرناک افراط و تفريط سقوط نکنيم.
آن واعظ يا مداحي که به جاي منطقي برخورد کردن با افراد شبههافکن به آنها نسبت حرامزاده بودن ميدهد، چون از مسير اعتدال خارج و مرتکب خلاف شرع شده هرگز نميتواند به تحکيم اعتقادات شرعي مردم کمک کند. او خود دچار افراط است که به فرموده اميرالمؤمنين ناشي از جهل است. با جهل چگونه ميتوان جهلزدائي کرد و نور علم را به فکر و قلب مردم تاباند؟ آن امام جمعهاي که به جاي مبارزه با بيحجابي از طريق تشريح معارف اسلامي به شيوه قرآني «وجادِلْهم بالّتي هي أحسَنُ» هر بيحجاب و بدحجابي را فاسد و هرزه مينامد قطعاً نميتواند مشکل بيحجابي را حل کند. او خود به دره افراط سقوط کرده و جمعي را نيز به سقوط کشانده و با اين روش خود، مردم را به اساس بدبين ميکند. با بیحجابی قطعاً باید مبارزه شود ولی با شیوهای که نتیجهبخش باشد.
اصلاح را بايد از همين نقطه شروع کرد. بلندگوها بايد در دست افراد معتدل، باسواد و عاقل باشند تا از رنجي که در اثر افراطها و تفريطها ميبريم در امان باشيم.