به گزارش روز شنبه گروه علمی ایرنا از روابطعمومی دانشگاه تهران، امیرمحمد گمینی دانشیار پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران و زهرا پورنجف، دانشجوی دکتری تاریخ علم، با انتشار یک مقاله با عنوان «روش نویافته محمدباقر یزدی برای یافتن قبله اصفهان»، به بررسی ادعای این ریاضیدان دوره صفوی که مدعی است که اصفهان ویژگی خاصی دارد و خورشید در همه روزهای سال، دقیقاً پس از ۷ ساعت و ۴۰ دقیقه از طلوع، در جهت قبله قرار میگیرد، پرداختهاند.
گمینی، عضو هیأت علمی پژوهشکده تاریخ علم در توضیح این پژوهش گفت: در سنت نجومی اسلامی، معمولاً برای هر شهر جدولی تهیه میشد که ساعتهای قرارگیری خورشید در جهت قبله را نشان میداد. اما نکته جالب در ادعای یزدی این بود که او مدعی شد اصفهان استثناست و این زمان در تمام سال ثابت است.
وی افزود: ما برای بررسی این ادعا، سه نسخه خطی از رساله یزدی را دقیقاً بررسی کردیم و محاسبات نجومی دقیقی انجام دادیم. نتایج پژوهش ما نشان داد که زمان واقعی قرارگیری خورشید در جهت قبله اصفهان در طول سال کمی تغییر میکند. اما عدد ۸ ساعت و ۳۰ دقیقه برای شهری مثل کاشان دقیقتر است.
گمینی تاکید کرد: اگرچه ادعای یزدی از نظر عددی دقیق نبوده، اما باید توجه داشت که اصل استدلال او صحیح بود و این موضوع، نشان از نبوغ هندسی و شهودی قابل توجه محمدباقر یزدی دارد.
وی در ادامه توضیحات خود به استفاده ایرانیان از ابزارهای ویژه سنجش طلوع خورشید اشاره کرد و اظهار داشت: یکی از بخشهای جذاب مقاله، بررسی ساعتهای آفتابی خاصی است که در ایران قرن دوازدهم هجری ساخته شدهاند. برخلاف ساعتهای آفتابی معمول که زمان محلی را نشان میدهند، این ابزارها زمان گذشته از طلوع خورشید را نمایش میدهند.
دانشیار پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران تصریح کرد: دو نمونه از این ابزارها در موزه تاریخ علم دانشگاه آکسفورد نگهداری میشود و نشان میدهد که در برخی شهرها، از جمله اصفهان، تلاشهایی برای سادهسازی تعیین قبله با استفاده از زمان خورشیدی انجام شده است. در یکی از این ابزارها، خطی از زیر پای شاخص ساعت عبور میکند که نشان میدهد خورشید پس از گذشت زمان ثابتی از طلوع، در جهت مشخصی قرار میگیرد. این طراحی، با ادعای یزدی درباره قبله اصفهان همخوانی دارد.
گمینی با اشاره به نتایج حاصل از این پژوهش گفت: نتایج این بررسی نشان میدهد دستاوردهای محمدباقر یزدی و ابزارهای نجومی دوره صفوی، یکی دیگر از شواهدی هستند که فرضیه افول علم در ایران قرن دهم هجری را به چالش میکشند. برخلاف تصور رایج، علم در ایران اسلامی نهتنها در دوران صفوی زنده بود، بلکه با خلاقیتهایی مانند روش یزدی، در حال تحول و بومیسازی بود.
وی افزود: این پژوهش نشان میدهد که سنتهای ریاضی و نجومی اسلامی، از بغداد تا اصفهان، پیوسته در حال بازآفرینی بودهاند. استفاده از ابزارهای دقیق، طراحی جداول کاربردی، و تلاش برای سادهسازی مفاهیم پیچیده، همگی نشان از پویایی علمی در این دوره دارند.
دانشیار پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران در پایان گفت: این مقاله، نهتنها یک ادعای تاریخی را بررسی میکند، بلکه نشان میدهد که چگونه دانشمندان مسلمان، با نگاهی دقیق و خلاق، تلاش میکردند تا علم را در خدمت نیازهای معنوی و عملی مردم قرار دهند. اگرچه ادعای یزدی از نظر عددی دقیق نیست، اما روح آن، یعنی تلاش برای یافتن نظم در طبیعت، همچنان الهامبخش است. این مقاله، یادآور این نکته مهم است که علم اسلامی، حتی در دورههای متأخر، زنده، پویا و خلاق بوده است.
متن کامل این پژوهش از طریق پیوند https://jihs.ut.ac.ir/article_104424.html در دسترس محققان است.