این مستند، بیآنکه داعیه داوری داشته باشد، تلاش میکند تصویر واقعیتری از اوضاع سیاسی و اجتماعی آن دوران ارائه دهد؛ تصویری که بر پایه اسناد و روایتهای دستاول بنا شده و به همین دلیل ارزش تاریخی قابل توجهی دارد.
۱. بازخوانی چهرهای که سالها زیر غبار تبلیغ مانده بود
مستند کریمیان، از نخستین لحظاتی که به شرح زندگی هویدا میپردازد، تماشاگر را با شخصیتی مواجه میکند که سالها در مرکز قدرت بوده، اما همواره در پسِ سایه شاه تعریف میشده است. مستند نشان میدهد که چگونه هویدا، با برخورداری از ویژگیهایی چون اطاعتپذیری، کارمندی منظم، و مهارتی کمنظیر در جلب رضایت شاه، توانست مسیر صعود خود را طی کند و در نهایت به رکوردی کمسابقه در تاریخ نخستوزیری ایران برسد.
روایتها و اسناد نشان میدهند که ارتباط او با شاه بر مبنای اطاعت کامل شکل گرفته بود؛ ارتباطی که در ادبیات سیاسی آن دوره به «بلهقربانگویی» تعبیر میشد. همین ویژگی، هم عامل تثبیت موقعیت او بود و هم دلیل اصلی انتقادهایی که بعدها دامنش را گرفت.
۲. قدرت؛ از اتاقهای دولت تا فساد پنهان
یکی از نقاط قوت مستند، پرداختن صریح اما بیطرفانه به فساد ساختاری و اقتصادی در دولت هویدا است. روایتها گواه آن است که کارگزاران دولت، از ردههای میانی تا عالی، در فضایی از رانت و سوءاستفاده از منابع عمومی فعالیت میکردند و نخستوزیر نیز ــ آگاهانه یا ناآگاهانه ــ نقشی در گسترش این ساختار داشته است.
مستند یادآور میشود که چگونه اموال عمومی و بودجه کشور تبدیل به ابزاری برای تثبیت قدرت سیاسی میشد؛ مسئلهای که در بسیاری از تحلیلها به عنوان یکی از علتهای فروریختن اعتماد عمومی نسبت به حکومت پهلوی مطرح شده است.
۳. آغاز اعتراضات و سقوط نظام
در بخش دیگر فیلم، روایتی دقیق و مستند از تظاهرات مردمی و اوجگیری اعتراضات علیه رژیم پهلوی ارائه میشود. کارگردان، با تکیه بر اسناد و گفتههای افراد حاضر در صحنه، نشان میدهد که چگونه فشار اجتماعی و سیاسی بر شاه به حدی رسید که او ناچار به برکناری هویدا شد و حکم دستگیریاش را صادر کرد.
این بخش از مستند، شکلگیری شکاف درونی در حکومت و تزلزل هیئت حاکمه را بهخوبی آشکار میسازد؛ شکافی که نهایتاً با فرار شاه و پیروزی انقلاب اسلامی به نقطه اوج رسید.
۴. دادگاه و سرانجام؛ تصویری بدون سانسور
بازنمایی دادگاه هویدا یکی از بخشهای مهم و تاثیرگذار مستند است. در این فصل، فیلم اسناد و تصاویر آرشیوی را کنار هم مینشاند تا مخاطب بدون دخالت کارگردان، خود درباره روند محاکمه و حکم صادره قضاوت کند.
مصاحبه مهندس بازرگان در این مستند، اهمیت تاریخی ویژهای دارد؛ زیرا او در جایگاه یکی از چهرههای اصلی انقلاب و فردی باتجربه در صحنه سیاست، ارزیابی متفاوتی از شخصیت و نقش هویدا ارائه میدهد. این گفتوگو برخلاف بسیاری از روایتها رویکردی آرام، تحلیلی و دور از هیجان دارد و به مخاطب کمک میکند برداشت چندبعدیتری از این چهره سیاسی بسازد.
۵. ارزش مستند از منظر تاریخنگاری
آنچه «هویدا؛ پرتره صوتی» را از نمونههای مشابه متمایز میکند، تأکید بر بیطرفی است. کارگردان نه در بیان روایت، نه در تدوین، و نه در انتخاب مصاحبهشوندگان، دخالتی برای تحمیل دیدگاه شخصی نشان نمیدهد. او بهجای ساختن یک فیلم جهتدار، اسناد را کنار هم میگذارد و قضاوت را به عهده مخاطب میگذارد؛ رویکردی که در تاریخنگاری اهمیت ویژهای دارد.
در زمانی که بخشی از جامعه تلاش میکند چهرهای کاملاً متفاوت از هویدا ارائه کند و با جملههایی مانند «در سیزده سال نخستوزیری حتی یک خودکار بیک هم گران نشد» تصویری پاک و بدون خطا از او بسازد، این مستند پاسخی مستدل و مستندگونه به چنین ادعاهاست. مجموعه اسناد و روایتها نشان میدهد که حضور طولانیمدت در قدرت، حتی اگر با نیت خیر همراه باشد، بیتردید با پیامدهایی همراه است که نمیتوان از آن چشم پوشید.
۶. نتیجهگیری
تماشای این مستند، بیش از آنکه روایت زندگی یک فرد باشد، روایت یک دوره تاریخی است؛ دورهای که در آن انسداد سیاسی، فساد دولتی، وابستگی مطلق به رأس هرم قدرت، و بیتوجهی به هشدارهای اجتماعی، مجموعهای از بحرانها را شکل داد که در نهایت به سقوط یک حکومت انجامید. هویدا نیز همچون دیگر کارگزاران آن دوران، بخشی از این پیکره بود و تحلیل نقش او بدون درک بستر تاریخی امکانپذیر نیست.
از این منظر، «هویدا؛ پرتره صوتی» نه فقط یک مستند، بلکه یک سند تاریخی است؛ سندی که اگر با نگاه دقیق دیده شود، میتواند فهم ما را از تاریخ معاصر ایران عمیقتر و واقعبینانهتر کند.
*منتقد سینما