به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، آقایان محمد خدادی معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد در دولت دوازدهم، محمد جواد اخوان مدیر مسئول روزنامه جوان و ارتباط تلفنی با آقای محسن مهدیان مدیر عامل موسسه همشهری در برنامه گفتگوی ویژه خبری جمعه شب، «لزوم تغییر آرایش رسانهای و تبلیغاتی در برابر جنگ رسانهای دشمن» را بررسی کردند. متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:
سوال: با توجه به سخنان اخیر رهبری امروز رسانه به خط مقدم جنگ ترکیبی تبدیل شده و دشمن با روایتهای مخدوش تلاش میکند ایمان و هویت و اعتقاد جامعه ایرانی را هدف بگیرد آرایش کنونی رسانه کشور پاسخگوی حجم و سرعت این حملات نیست و نمیتواند در برابر شبکه گسترده عملیات روانی کشور اثرگذاری کافی را داشته باشد. بنابراین خیلی ضروری است که با آرایش رسانهای جدید که متکی بر فهم دقیق میدان است، هماهنگی داخلی، افکارسنجی مستمر، روایت سازی فعال و استفاده از ابزارهای نوین وارد مرحله تازهای از گفتوگو و دفاع اغنایی شود تا بتواند هم از معارف دینی و هم هویت شیعی صیانت کند و هم روایت واقعی انقلاب و پیشرفت کشور را به درستی بازتاب دهد. آقای خدادی ارزیابی شما از وضعیت فعلی رسانهها در مقابل این جنگ چیست؟ چه نسبتی بین آرایش رسانههای ما در برابر آرایش دشمن برقرار است؟
خدادی: اول صحنه رسانهای پیش رویمان را بررسی کنیم. در دنیا عموماً کشورها در سه لایه امنیتی، اقتصادی و سیاست خارجی جنگ رسانهای دارند. بخشهای اقتصادیشان با هم در رقابت و تقابل هستند. در ما یک لایهای اضافهتر شده و آن هم جریان روانی است. رفته بودم ترکیه با دستیار آقای اردوغان که مسئول جریان رسانهای ترکیه است مذاکره میکردم. ایشان میگفت در یک کشور، یک جریان رسانهای علیه ما است. بررسی کردم ما حداقل در ۵ کشور دنیا اتاق خبر ۲۴ ساعته به زبان فارسی داریم. اینها اطلاعات را جمع آوری میکنند. در گذشته به علت نبود دسترسی به اطلاعات، جعل اطلاعات، خیلی ساده بود و خیلی هم باورپذیر. حتی یادم است در دورهای که در ایرنا کار میکردم، اسرائیلیها آن موقع که میشود، سال ۷۳، ۷۴ هر روز خبری میزدند که نقطهای از تهران تجمع بوده، درگیری شده، ۵ نفر کشته شدند. میرفتند نگاه میکردند اصلاً چنین چیزی وجود نداشت. یادم است در آن ایام، چون کارم این بود. امروز این جریان عوض شده. امروز اطلاعات خام را از داخل کشور میگیرند و به داخل کشور برمیگردانند. این پنج کشور حداقل کجا است؟ یکی از آنها اسرائیل است. یکی آلبانی بود. یکی در آمریکا. یکی در فرانسه و یکی هم در جده است. مرکز اعتدال عربستان. این ۵ کشور خبرهای ما را میگیرند بخش اولش را برمیدارند و بخش دومش را تغییر میدهند.
سوال: انگلیس جزو اینها نیست؟
خدادی: انگلیس هم اضافه میشود ۶ کشور. انگلیس شاید پایگاههای مهمتری هم باشد. تا ۱۰ کشور هم است. اینها ۴ هدف در مورد ایران دارند. ناکارآمدی، سوء مدیریت، فساد، تبعیض. در هر موضوعی ربطی هم الزاماً به این ندارد که ما محدود فقط به این جنگ ۱۲ روزه باشیم. یک خبر یا عکسی منتشر میکند که آقای اخوان و خسروی و خدادی نشستهاند تا این جایش درست است. از اینجا به بعد میگوید اینها مثلاً دارند برنامهریزی برای بمباران میکنند. خوب این ضریب باورپذیری را میبرد بالا. دو اتفاق دیگر هم افتاده. اتفاق اول، نرمافزار به خدمت اینها آمده. نرمافزاری که سرعت اطلاعات را بالا میبرد. به علت امکان تولید محتوای نزدیک به واقع با تصویر، ویس و عکس را تقویت میکند. یعنی بستر اقناع را نزدیک میکند و مهمتر از همه این حرفها، قابلیت انتقال اطلاعات به وسیله فرد ثالث را به افراد مستقیم به انسان رسانهها دارد. یعنی زده خبر فوری حالا کدام خبر فوری است؟ چگونه است؟ خیلی راحت این کار را انجام میدهند به نام شبکه یک تلویزیون. منافقین کانال درست کردند در تلگرام که برای خود من دهها نفر مطالبی را فرستادند که شبکه یک تلویزیون این حرف را زده است. تحت عنوان tv۱.irib. این فضای بیرون ما است. یعنی واقعیت این است که من بارها گفتم ۱۲ روز اسرائیل به ما حمله نظامی کرد، ۴۸ سال حمله رسانهای. پس آرایش و صحنه ما بسیار پیچیده است. جدید هم نیست. در مورد ما شدت و حدت آن بسیار بالاتر است. علت آن هم مشخص است. جمهوری اسلامی وقتی میگوییم، میشود مردم. یعنی ظرفیت اصلی جمهوری اسلامی مردمش هستند. شما که نه صاحب تکنولوژی آنچنانی هستید و نه ثروت آنچنانی دارید. مردمی دارید که عقایدی دارند، اصولی دارند یا اصول وطن پرستی است یا اصول اعتقادی دینی است. بالاخره این در هم تنیدگی را دارند. ریشه هم دارند. جدید هم نیست. یعنی شما میبینید جریان رسانهای بیرون رضا شاه هم وقتی انگلیس سیاستش عوض شد، رادیو بی بی سی جد و آباد رضا شاه را در آورد. به عنوان دزد این قدر که فشار آوردند ماشینش را گشتند که جواهرات را با خودش نبرد. پس تغییر ذائقه بیبیسی به نسبت سیاستهای مثلاً دولت آمریکا. بعد هم یک سوال؟ خوب برای چه باید بی بی سی به نفع جمهوری اسلامی کار کند؟ یعنی پول دهد ماهواره بسازد در این کشورها. این همه حقوق و دستمزد بدهند تا منافع و امنیت ملی ما را تامین کنند؟ نه. به دنبال منافع و امنیت ملی خودش است. این صحنه بیرون ما است. قبول کنیم جنگ اصلی ما جنگ روانی است. تحریم برای تضعیف و تحقیر است و خروجی تحقیر، تسلیم است. مردم باید تسلیم شوند. مردم باید باور کنند که با این مدل نمیتوانند جامعهشان را اداره کنند. باید بروند یک مدل دیگر شوند. نمونه آنها میشود جولانی. حتی الگوهایی که دارند به مردم میدهند یعنی میخواهم بگویم اصلاً ماهیت تحریم اقتصادی، حمله نظامی، عملیات روانی است. والا شهادت ۳۰ فرمانده در ایران که تغییری در وضعیت نظامی ما ایجاد نمیکند.
سوال: الان این درک را رسانههای ما از آرایش دشمن دارند؟ حالا اگر اسمش را دشمن بگذاریم و رسانه که جنابعالی اشاره کردید؟
خدادی: امیدوارم. اولاً فقط رسانهها نباید داشته باشند. همه آنهایی که دلسوز ایران هستند.
سوال: حالا ما، چون متمرکز روی رسانه هستیم میخواهیم ببینیم الان این درک وجود دارد؟
خدادی: مسئولین کشور باید بیشتر این درک را داشته باشن.د متولیان این رسانهها باید درک بیشتری داشته باشند، تا خود اصحاب رسانه. این را داشته باشید. بیرون میاییم. در صحنه داخل کشور، در جریان رسانه خوب، جریان رسانهای ما بزرگترین مشکلش، دولتی بودن آن است. رسانهای که متعلق به دولت است و تعدادش هم اصلاً قابل شمارش و قابل شناسایی نیست و اصلاً معلوم نیست چه کار دارد میکند، اتوماتیک نمیتواند مرجع اطلاعات باشد، چه برسد به اینکه تولید کننده اطلاعات باشد. چه برسد به اینکه اطلاعاتش ضریب بگیرد. چه برسد به اینکه اطلاعاتش منطبق بر نیاز جامعه باشد. چه برسد به اینکه توانایی حضور در یک مصاف واقعاً پیچیده روانی باشد. روانی که اساساً گفتم آن چهار محور را. «فساد» جمهوری اسلامی همه چیزش فساد است. اصلاً غیر از فساد در این کشور نداریم. «تبعیض» همه چیز در حال تبعیض است. میخواهد کرونا باشد، ماسکها را خودشان میزنند و به مردم نمیدهند. «سوء مدیریت» اصلاً اینها توان مدیریت ندارند. نه جاده دارند، اصلاً هیچ چیز ندارند و آخرش هم «ناکارآمدی" آنها همه چیز را از بین میبرند. هرچه به دستشان بدهید از بین میبرند و هیچ نقطه مثبتی در این کشور نیست. در حالی که بیش از همه خود ما قبول داریم که این چهار بخش وجود دارد. چه کسی میتواند انکار کند ولی کجا نیست؟ دوم آیا حل اینها به دست خارجی میتواند میسر باشد یا باید خودمان این کار را کنیم؟
سوال: آقای اخوان فکر میکنید رسانههای ما الان این درک را دارند یا اگر ندارند به چه علت و یا اگر دارند و اتفاق نمیافتد به چه علت است؟
اخوان: برای فهم دقیق از آرایش رسانهای و مسائل حول و حوش آن، باید چند واقعیت را بپذیریم. واقعیتهایی که به ما کمک میکند برای اینکه تحلیل و قضاوت درستی داشته باشیم. اول اینکه تجربه ۴۵ ساله، ۴۷ ساله منازعه را با دشمنی داریم که قدرتمند است و تمرکز بخش زیادی از این سالها بر حوزه نرم بوده. یعنی تهدید نرم، جنگ نرم به تعبیری همین جنگ روانی که اشاره کردند و استفاده از ابزار رسانه. ولی بعد از جنگ ۱۲ روزه مسئله یک مقدار پیچیدهتر هم است. یعنی در طی دوران جنگ ۱۲ روزه، محاسبه طرف مقابل رژیم صهیونیستی و آمریکاییها این بود که افکار عمومی با آنها همراه هستند، ولی این اتفاق نیفتاد. یک الحاقی در ذهن اینها وجود داشته که بین افکار عمومی و حمله نظامی باید اتفاق بیفتد که این رخ نداده. پس طبیعتاً اینها انرژی مضاعفی در دوره بعد از جنگ گذاشتند. برای اینکه آن نقیصه خودشان را جبران کنند. یعنی اگر هر مقدار تهاجم روانی و رسانهای دشمن را تا حالا داشتیم، در دوره بعد از جنگ طبیعتاً این موضوع تضاعف پیدا کرده و باید این را به عنوان واقعیت قبول کنیم. نکته دوم این است که یک نابرابری است. یعنی نابرابری بین توان ما در حوزه رسانه و جنگ نرم. چه در حوزه فناوری، پیشرفتهایی که آنها دارند، از نظر مالی آن حجم عظیم دلارهایی که در دنیا توسط همین سرویسهای اطلاعاتی دشمنهایی که متخاصم هستند. اشاره کردن به نقاطی که محل عملیات رسانهای علیه جمهوری اسلامی ایران است. نابرابری داریم، نمیتوانیم آن را انکار کنیم و این نابرابری و عدم تقارنی که به آنها داریم ما را به سمت و سوی خاصی باید هدایت کند و مسئله سوم این است که آرایش دشمن هم به ما تهاجمی است در حوزه رسانه. یعنی رسانه دشمن، رسانه فارسی زبان، رسانه بیطرف یا رسانه خنثی نیست. اتفاقاً رسانه مهاجم است. دنبال نقطه ضعفیابی از جامعه ما است و آن را برجسته کردن. وقتی شما رسانههای فارسی زبان خارج از کشور را تحلیل میکنید، معمولاً یک وجه مشترکی بلااستثنا دارند در همه تولیدات و محتواهایی که برجسته میکنند و آن هم اینکه نقاط ضعف ما را برجسته کردند. یعنی شما خبر خنثی در آنها به جامعه ایران پیدا نمیکنید. این یک واقعیت است. وقتی ما این واقعیتها را کنار هم میگذاریم، با یک مدل سنتی صرفاً اطلاع رسانی سطح ابتدایی و سنتی نمیشود جلوی آن ایستاد.
سوال: یعنی رسانههای ما سنتی و در سطح ابتدایی دارند کار میکنند؟
اخوان: بله. تصور ما از کار رسانهای و ریشه رسانهای، کار سنتی ایستا است. بر اساس همان چیزی که در دنیا به عنوان فعالیت رسانهای تلقی میشود. منتها ما درگیر جنگ رسانهای هستیم. یعنی نابرابر است، شدید است و آرایش طرف مقابل هم تهاجمی است. باید متناسب با آرایش دشمن این را اصلاح کنیم. یعنی در طول این سالها، باید این را اصلاح میکردیم، حالا غفلت کردیم، توجه نکردیم. رسانه، شاید موضوع حاشیهای یا ویترینی برای ما بوده که در مقاطعی که مسئله برای ما جدی شده دچار چالش در داخل شدیم. سطح تخاصم با دشمن رفته. بالا حس کردیم باید اتفاقی بیفتد، اما کار عمیق رخ نداده. اگر این آرایش رسانهای بخواهد اصلاح شود، باید بازآفرینی شود متناسب با این شرایط. اول باید محیط را خوب شناخت و بعد بر اساس این واقعیتها تصمیم گرفت. اینکه صرفاً ما بگوییم به هر حال ما میخواهیم کار رسانهای یا تولید رسانهای کنیم، صرفاً برای اینکه بگوییم کار رسانهای کردیم، این کار خیلی امید و اثربخشی ندارد. متناسب با آرایش دشمن، آرایش ما باید اصلاح شود. همانطور که عرض کردم بعد از جنگ ۱۲ روزه، آرایش دشمن تهاجمیتر شده. با این تفاسیر حتی اگر در گذشته هم اشتباه کردیم و کم کاری کردیم، الان دیگر جایز نیست. الان باید در سطوح مختلف طرح ریزی راهبردی ما، اتفاق اساسی بیفتد. در سطوح حاکمیت، دستگاههای مسئول. در حوزه رسانهها، خود رسانهها و اصحاب رسانهها. آن اتفاق مهم این است که اول واقعیتها را بفهمیم. فهمیدن واقعیت خیلی به مسئله کمک میکند. وقتی مجموعه فعالین رسانهای در کشور را کنار همدیگر میگذاریم، تیپهای مختلف فکری و سلیقهای. خیلی نمیخواهم تمرکز کنم روی گرایش سیاسی یا سلیقه سیاسی. اینها معمولاً فهمشان متاسفانه از این آرایش رسانهای فهم تاکتیکی است. یعنی صرفاً آن منازعه را در سطحی میبینند که آن تلقی سنتی خودشان است. مثلاً شما در فضای سیاسی که یکی از عرصهها است، به جای اینکه تمرکز روی تلاش دشمن باشد و فهم تلاش دشمن و مقابله با آن شود، بنده مثلاً دشمن خودم را طرف مقابل خودم تلقی میکنم. یعنی شیطان بزرگ را میآیم خلاصه میکنم در یک رقیب سیاسی و چون تمام تلاشم بر این است که او را بزنم، دیگر فراموش میکنم که این افکار عمومی من بی دفاع هستند در برابر تهاجم تمام عیاری که توسط یک سرویس قدرتمند رسانهای و اطلاعاتی دارد اتفاق میافتد. من تمام تمرکزم مشغول درگیری جزئی و تاکتیکی است که معلوم نیست اصلاً این چقدر به مصلحت کشور باشد. یک مثال عینی آن در رفتار سیاسیون ما است و فضای رسانهای ما متاثر از این است.
سوال: یعنی سیاست زده هستند؟
اخوان: بخش زیادی از هیجانهای رسانهای که در کشور در این روزها میبینیم، مسائل حاشیهای است نه مسئله مردم است، نه مسئله نظام و نه در چارچوب مصالح ملی. اصلاً ارزشمند است. ولی شما میبینید در فضای مجازی تبدیل میشود به روند اول.
سوال: یعنی معتقدید رسانههای ما ظرفیت کنشگری دارند ولی درست هدایت نشدند. بیشتر سیاست زده شدهاند.
اخوان: هم باید هدایت شوند و هم باید سطح فهم و تحلیل فعالین رسانه از موضوع بالا برود. آن نگاه راهبردی را پیدا کنند. وقتی خودشان را تنزل میدهند در کنشگری جزئی سیاسی، سیاست زده عمل میکنند. از اینها انتظار کار بزرگ نمیرود. ممکن است یک تیپ آدمهایی باشند که انگیزههای سیاسی داشته باشند. خوب داشته باشند، اما چرا باید فضای عمومی رسانه کشور درگیر چنین حواشی شود؟ سوال مهم این است. یعنی چرا بقیه فعالین رسانه دنبال روی مسیرهایی میشوند که آخرش هم اتفاق مثبتی نمیافتد. نه به نفع مردم است و نه به نفع کشور، بلکه اتفاقاً در بعضی از اینها منافع و مصالح ملی آسیب میبیند. درگیریهایی که شکل میگیرد یعنی مسائل فرعی که تبدیل به مسئله اول میشوند در فضای رسانهای.
سوال: با این شرایط که شما اشاره کردید دولتی بودن ایشان اشاره میکنند، تسویه حسابهای سیاسی یا سیاست زدگی با این فضایی که الان در حوزه رسانه به آن دچار هستیم، به نظر شما امیدی به اصلاح هست که بتوانیم متناسب با آرایش دشمن، آرایش متقابل داشته باشیم؟
خدادی: امید و اصلاح دو کلمه بسیار شیرینی است که در صورت وقوع میشود به آن اعتنا کرد. چند اتفاق در کشورمان افتاد. اولاً جنگ ۱۲ روزه. از نظر من مانور رسانهای مردم ایران بود در مقابل جریان رسانه دشمن و خروجی آن اجماع ملی بود و متولی این اجماع مردم بودند. هرکس بگوید من باعثش بودم دروغ میگوید. هر کسی هم بگوید من پیشبینی میکردم دروغ میگوید. شک نکنید این نقشه بیبدیل جریان انسان رسانه بود که توانست تحلیل، تفکیک و قضاوت کند و تصمیم بگیرد و واکنش نشان دهد. یعنی خروجی جنگ ۱۲ روزه در پیچیدهترین و سختترین و بدترین و مایوسترین شرایط نظامی کشور، بالاترین میزان ظرفیت حمایت رسانهای انسان رسانهها است. یعنی مردم ایران خروجیاش رسید به اقصی نقاط دنیا. هیچ اندیشکدهای در دنیا نیست. چون من این مطالب را میخوانم به عنوان یک نقطه اصلی اسرائیل هم نیامده بود که فقط ۱۰ تا ساختمان خراب کند، هزار نفر را فقط شهید کند. آمده بود مردم ایران را مدلی شبیه سوریه در ذهنش بود. هر کسی هم بگوید نه قرار بود فقط ۳۰ تا فرمانده خوب خیلی اینها رفقای من هم بودند، خدا رحمت کند آنها را تعداد زیادی از آنها رفقای صمیمی من بودند. فرماندهان شهید. ولی نتوانست. چه کسی جلوی اینها ایستاد بیشتر از اینکه موشکهای ما در تل آویو بشیند؟ مردم ما.
سوال: خوب چطور ما در جنگ ۱۲ روزه میتوانیم این توفیق را داشته باشیم ولی در طول سال نیست؟
خدادی: حالا ریشه کار ما کجا است؟ اظهار نظر فاجعهای در ایران است به نام اظهار نظر که این اظهار نظر شخص است ولی پای هزینهای که برای کشور است هیچ کسی هم یقه اینها را نمیگیرد که آقایی که تو گفتی مثلاً فلان جا اینطور شده خوب تو یک حرفی را زدی. همین چند روز اخیر منازعهای بود، سر بازدید فرمانده سپاه از یک کارخانه. بعد گفته بودند آن کارخانه مافیا است. ۷۰ هزار نفر آنجا دارند کار میکنند. مگر میشود به این راحتی کسی حرفی را بزند و اتهامی را بگوید در شرایطی که شما در جنگ نابرابر اقتصادی هستید. اصلاً جنگ نظامی برای تحریم اقتصادی است مگر شما در شرایط عادی هستید؟ وضع دلار را ببینید. در این شرایط تحریک کردن چه فایدهای دارد؟ ما مشکل تریبونها را داریم. در این تریبونها تضاد اعلام میشود به نفع شخص و فرد. تصمیمهایی که در کشور گرفته میشود، در آن اجماع نیست. انواع و اقسام موضوعات را در سالهای گذشته داشتید. آخرین آن فیلترینگ است. یک سری میگویند بد است یک سری میگویند خوب است. منازعه است. همین الان سیم کارتهای سفید که بحثی راه افتاده که من هم گفتم مگر میشود رسانهای جایی کار کند دسترسی به اینترنت نداشته باشد؟ مگر چنین چیزی میشود؟ آمبولانس از خط ویژه نرود، چون یک نفر آمده از خط ویژه سوء استفاده کرده است. این چه ربطی دارد؟ تقابلهایی که ما در کشور ایجاد میکنیم. یعنی ماده خام اولیه اینها نیاز دارند برای هرگونه عملیات روانی. دیگر عملیات روانی بدون ماده خام نیاز نیست. وقتی ماده خام توسط تریبونها، نمایندگان بعضاً مجلس، افرادی که صاحب مسئولیت هستند، حالا در لایههای مختلف وارد میشوند، اتوماتیک منازعه و تشکیک و ابهام ایجاد میکنند. اجماع ملی جنگ ۱۲ روزه را توانستهایم حفظ کنیم؟ نتوانستیم به آن قوت. چرا نتوانستیم؟ اولاً اشکال در رسانه نیست. اشکال در بیرون رسانه است. چون رسانه محل انتقال اطلاعات است. خود اطلاعات که نیست. دوم، جریان رسانهای شما، وابسته به دستگاهها است که این بدترین نوع رسانه داری است. خبرگزاری ورزش، میراث، نفت، دانشگاه آزاد و چند نقطه این بدترین نوع رسانهای است. اصلاً در دنیا رسانههای دولتی الان رویترز پولش را از کجا میگیرد؟ آسوشیتد پرس پولش را از کجا میگیرد؟ سیانان از کجا میگیرد؟ همه اینها بکشان دولتها هستند ولی چهرهای که ارائه میدهند، کار ما رسیده به دستگاهها، به وزارتخانهها. سوم، کاربری رسانههای ما بیارزش است. ۵ کشور شورای امنیت، نه عقل دارند، نه پول دارند، نه سواد دارند و نه تجربهف یکی یکدونه خبرگزاری دارند، ما بلدیم رفتیم ۹۰ تا خبرگزاری درست کردیم. جالب است خبرگزاری رسانهای برای رسانه هاست. ما سایتهای بزرگ را اسمش را میگذاریم خبرگزاری و با کارکرد کاملا مستقل و هنوز هم دنبال خبرگزاری هستیم. بحران بعدی ما کمیت در رسانه است. ما فکر میکنیم از هر چیزی زیادش خوب است. آمریکا در کرونا دو واکسن ساخت، ما هفت تا ساختیم که هر چیزی زیادش خوب است. در رسانهها هزار تا خبر تولید میکند. اولی که رفتیم ایرنا، کی گفته ما روزی ۵۰۰ تا خبر تولید میکنیم، روزی صد یا ۵۰ تا خبر تولید میکنیم. نکته مهمتر از همه این است که کارکرد رسانههای ما تبلیغی بوده است. در دورهای اصلاح طلبان جریان نقد را راه انداختند و یکی را میخواهید نفی کنید خوب بلد هستند. یک ذره جلوتر اصول گراها آمدند. آنها گفتند فلان. الان یکی را نفی کن همه بلدند، بگو دفاع کن، بگویید نقد کن. مهارت نقد را بلد نیست، میشود تخریب. جریان رسانهای ما اگر جمع بندی کنم، سه تا بحران اصلی دارد. بحران اولش مهارت است. مهارت در تولید نیوز. در حالی که هنرش مهارت در تولید سوژه، در انتخاب موضوع، درحالی که هنرش در تهیه نیوز، مصاحبه، گفتوگو، حرف، اظهارنظر، این یک و ریشه دوم مرجع اطلاعات است که منبع اطلاعات نیست. وقتی حادثهای پیش میآید، تناقض آماری داریم. همه دستگاهها با هم شروع میکنند اظهارنظر. این در دلش تناقض درست میکند در موضوعات مختلف. موضوع سوم نبود حقیقت اطلاع رسانی و دسترسی اطلاعات برای جریان رسانه است. البته ما یک موقعهایی موفق بودیم و یک موقع هم موفق نبودیم. در کرونا موفق نبودیم. شانزده تا شورا دارید در سیاست گذاری رسانه در کشور. این ۱۶ شورا، در فضای امنیت ملی نیاز به تمرکز دارند. همین اف ۳۵ که خود صدا و سیما، نمیتواند مانیتور کند که ببیند اف ۳۵ خورده است یا نه؟ یکی به او باید بگوید. وقتی اطلاعات غلط به او داده میشود. کدام رسانه است کلمه خوردن یک اف سی و پنج را به او بگویند و برای او ارزش خبری نداشته باشد؟ چون منبع اطلاعات تو نداری. وقتی میگوید نه تنها هزینه اش را باید بدهد. بلکه اعتبارش را دارد از دست میدهد.
سوال: چقدر در داخل رسانهها در مقابل این آرایش رسانههای دشمن توانستند مقاومت و کنشگری داشته باشند و غالب شوند؟ این کاستی که اگر وجود دارد، علت آن چیست و از کجا ناشی میشود؟
مهدیان: با توجه به صحبتهای حضرت آقا در روز گذشته بحث آرایش جنگی و اینها باشد، من نگرانی دارم که یک نقدی میکنم. خیلی مختصر، نگرانیم جدی است. یک موضوعی که وجود دارد این است که بعد از این که حضرت آقا مسئله آرایش جنگی را مطرح میکنند مقابل دشمن که البته حرف جدیدی هم نیست، قبلا هم چند باری این را گفته بودند. یادمان میافتد که باید برویم در فضای نقد رسانه و این که ما در فضای رسانهای چه مشکلاتی داریم و آسیب شناسی کنیم و چه اشکالات و کم و کسری وجود دارد و احتمالا این موضوع یعنی آرایش جنگی مقابل دشمن فرصتی برای طرح این گونه مباحث میبینیم. این حرفهای خوبی است و لازم است و جایش خالی است در فضاهای رسانهای کشور و در سطح حکمرانی باید فکر شود، اما مسئلهای نیست و آدرس غلطی که ما میدهیم، در آرایش جنگی یاد این کم و کسریهای رسانه میافتیم. چرا ما این جوریم؟ چرا مثلا تعداد خبرگزاری زیادست و تعداد خبر کمیتش بالاست؟ و چرا نمیتوانیم شبیه آنها کار کنیم؟ اصل و اساس ماجرا این نیست. باید متوجه باشیم این حرفی است که ساختار رسانهای ما را تغییر میدهد و باید به فکر آسیب شناسی موضوع نباشیم. چون کمکی به ما نمیکند. ما را میاندازد در فضا و کوچه بن بستی که تهش هرچی صحبت کنیم ما را به جلو بردن فرمایش حضرت آقا نمیکند و نخواهد کرد، کما این که قبلا هم نکرده است. حرف اصلی بنده این است اگر پاسخ شما را بدهم، اول از همه باید متوجه باشیم، وقتی آرایش جنگی مقابل دشمن بگیریم، اساسا ساختار مدیریتی آن تغییر میکند. کلا شما باید نگاه کنید که دشمن چه میکند، مقابل آن آرایش بگیرید. مسئله اصلاح طلب و اصول گرا و انقلابی و اینها هم نیست. این طور نیست که هر کی دارد کار خودش را انجام میدهد و حتی رسانهای که هم دارد ذیل عنوان انقلابی گری کار میکند، بعد میگوید که من به وظیفه خودم عمل میکنم. اصلا و ابدا این گونه نیست. آرایش جنگی یعنی کلا باید مدل تان متفاوت باشد و از فردا باید ببینید دشمن چه میکند، متناسب با کاری که او انجام میدهد آرایش بگیرید، نه این که هر کسی هر کاری که دلش خواست کرده.
سوال: آن موقع شما در موضع واکنشی قرار میگیرید یعنی زمین را، او برای شما تعریف میکند؟
مهدیان: تعریف زمین به معنای انفعال نیست. مثل این است که شما جنگ را تعریف میکنید. در جنگ نظامی، که یکی من هستیم و یکی رژیم صهیونی که یکی او میزند و یکی هم تو باید بزنی. این نیست که ما باید منفعل شویم. خود حضرت آقا در صحبتهای شان گفتند که این اصلا به معنای انفعال نیست. بعد هم شما پاسخ دهید و ضعف او را دیده و روی آن عملیات کنید. شما اگر بخواهید عملیات کنید علیه مواضع ضعف او، نمیتوانید بگویید که من آفیشهای خبری وزیر و رئیس جمهور و نماینده مجلس هر روز داشتند برای خبرنگاران همان را انجام دهند و آرایش جنگی هم گرفتند. نه این خبرها نیست. ما معمولا کار سابق مان را انجام میدهیم و چون جملهای که رهبر انقلاب گفتند و فرصت خوبی میبینیم که نقد کنیم و کم و کسریهای مان را میگوییم که یک رسانه بگوید ما پول نداریم و باید بودجه را اضافه کنید، اینها غلط است و اینها همه آدرس غلط است. اگر این جوری ببینید، اساس نظام برنامه ریزی رسانه عوض میشود و اگر کلا برنامه تان آرایش جنگی نیست، شما کلا نظام برنامه ریزی بر مبنای رفتار دشمن میشود که او چکار میکند براساس او تصمیم بگیرید.
سوال: معتقدید که چهل و چند سال است که دشمن در این آرایش رسانهای فعالیت میکند و ما نتوانستیم خودمان را تطبیق دهیم؟
مهدیان: نه این گونه نیست. تا حالا عملیات نظامی برای شما کرده است و خواسته سمت زمین شما و زیرساخت شما را بگیرد. همین تعابیر حضرت آقا بود و امروز تمام قد، تمام انرژی و ابزارهای خودش را آورده برای این جنگ شناختی. متفاوت است نگویید چهل و اندی سال است. اتفاقا برای همین ایام اخیر است که ۵ سال یا ۱۰ سال اخیر باشد و امروز آن چه پای کار آورده متفاوت از گذشته است و به این سطح از بلوغ رسیده و درست فهمیده که اگر مملکتی را زمین گیر کند باید نظام فکری اش را درگیر کند. اگر من بتوانم زمینها را تسخیر کنم، مثل آب خوردن کمترین اتفاقی که میافتد این است که خاکش را تسخیر کنم. هر انسان و قلبی را که تسخیر کند، مثل این است که خاک را برده است. این جوری به ماجرا نگاه کنیم کلا باید نظام آرایش عوض شود. اصلا با آن مدل نمیتوانید بجنگید. این مدل که خبرنگار شما برود ضبط کند و خبر پیاده کند و برود وزیر گفته مصاحبه مطبوعاتی، نمیشود. یا رئیس جمهور گفته مصاحبه مطبوعاتی نمیشود. اصلا مهم نباشد که نقد میکنم چه کاری با مخاطب میکنم، عملا همان طرح دشمن را پیش میبرم. فرض کنید که چیزی را بخواهیم اصلاح کنیم. کل حرف من این است در مدلی که حضرت آقا میگویند آرایش جنگی، یعنی دشمن، نظام محاسباتی و کنشگری او را ببینید و این که کجاها را میزند و متناسب با او آرایش دهید. اگر مدل مدیریتی و مدل هویتی شما را میزند، باید همان جا بایستد. اگر کاری میکند که شما داراییهای تان را نبینید باید بروید همان نقطه بایستید. این افرادی که در رسانه هستند، باید جنس یا مدل تربیتی شان و یا حتی مهارتهای شان تغییر کند.
سوال: آقای اخوان چقدر شما موافقید با این صحبتهای آقای مهدیان. اصلا وارد فضاهای دیگر نشویم، صرف رصد حرکت رسانهای دشمن و متقابل با آن حرف بزنید؟
اخوان: این اصل موضوع که ما متناسب با آرایش دشمن باید اصلاحاتی در آرایش خودمان انجام دهیم، درست است. اگر به صورت انفعال برویم و واکنشی عمل کنیم، حل نمیشود و دشمن توان بیشتری از نظر مالی و زمین بازی رسانه در فناوری، مخصوصا سکوهایی که عرضه محتوا اتفاق میافتد، دست دشمن است بخش زیادی. این واقعیت است.
سوال: در حوزه دفاعی که روی لبه دانش در حوزه موشکی کار میکنیم، دشمن میداند که ما چه بضاعتی داریم ولی ما از پس آن برآمدیم؟
اخوان: یک تفاوتی در عرصه رسانه دارد. دشمن زمین بازی رسانهها را در یک دو دهه اخیر در دنیا تعریف کرده و در اختیار آنها قرار گرفته است. حتی چه محدودیتهایی علیه ما اعمال میکند در رسانههای بین المللی؟ وقتی ماهواره ما را قطع میکند و تصاویر شبکههای برون مرزی به افکار دنیا محدود میرسد و فناوری در اختیار دشمن است. وقتی این نکات را به معنای تسلیم شدن نیست، باید راه حل پیدا کرد. همین نکتهای که حضرت آقا فرمودند باید آرایش تهاجمی پیدا کنیم. این که صرفا دفاع کنیم، او چیزی بگوید و ما بگوییم نه این طور نیست.
سوال: شما به عنوان یکی از مخاطبین فرمایش رهبری بخواهید آرایش نظامی بگیرید در روزنامه جوان، اقدامتان چیست؟
اخوان: ما و همه اهالی رسانه باید تلاش مان به سمت حمله رسانهای به سمت دشمن باشد. به جای این که صرفا بخواهیم دفاع کنیم. یعنی نقاط ضعف دشمن را باید احصا کرد که کم هم نیست. امروز دنیا عرصه بروز و ظهور نقطه ضعف همان نظام سرمایه داری غربی است که به ما حمله کرده است. حساب کنید در همین دو سالی که جنگ غزه است، تمام مهملاتی که به اسم حقوق بشر غربی به دنیا عرضه میشد، بر باد رفت.
سوال: بعد از جنگ ۱۲ روزه وارد این فضا شدید؟
اخوان: بله. این کاری است که نیاز به عمق معرفتی دارد. فقط رسانه نمیتواند مسئله را حل کند. حضرت آقا در دیدار با مداحان اشاره کردند که باید بکشد به حوزه علمیه و فراتر از حوزه علمیه نهاد اندیشه در کشور باید بیاید کمک رسانه و کلا رسانه نمیتواند کنه ضعفهای دشمن را احصا کرده و کار کند. رسانه محمل انتقال پیام است. تولید پیام فرآیندی است که نقطه انتهایی اش رسانه است.
سوال: الان رسانه ما به لحاظ دسترسی به ابزار و امکانات و نوآوری حد خیلی خوبی دارد، اگر اطلاعات درست و مواد اولیه خوب برسد. این خوب است؟
اخوان: این محتوا باید در اختیار رسانه قرار گیرد و با کمک نهادهای اندیشه ورز.
سوال: رسانه ما به حدی از بلوغ رسیده که درست منتقل کند؟
اخوان: این کار باید مداوم اصلاح شود و تحول اتفاق بیفتد. وقتی شما آرایش تهاجمی بگیرید، حتی نقایص شما تا حدی جبران میشود. حساب کنید در جنگ ۱۲ روزه موضوع نظامی برای مردم خیلی راحت قابل فهم است. شاید ما ضعفهایی در حوزه پدافند داشتیم ولی آرایش تهاجمی ما باعث شد که دشمن را عقب راند.
سوال: این فرمایش آقای مهدیان که بایستیم دشمن در رسانه چکار میکند جوابش را بدهیم، خیلی موافق نیستید؟
اخوان: فکر نمیکنم منظورشان این بود. تصورم این بود که دشمن کجاها را نشانه قرار داده. نشان گاههای افکار دشمن در جامعه کجاست؟ به آنها توجه کنیم، به جای این که ما راجع به همه چیز اظهارنظر و تولید محتوا کنیم. توان مان محدودست و نمیتوانیم راجع به همه چیز تولید محتوا کنیم. باید نگاه کنیم کجاها آسیب پذیرست و روی آن توجه کنیم. ولی اگر نگاه انفعالی باشد قطعا این طور نیست. نگاه انفعالی مشکل را حل نمیکند، قطعا باید نگاه، ابتکاری و تهاجمی باشد و اتفاقا نقاط ضعف دشمن را هدف بگیرد.
سوال: آقای خدادی فارغ از این که حرفهای کلیشهای و شعارگونه بزنیم که ما باید به لحاظ رسانهای این تاکتیکها و راهبردها را انتخاب کرده و دشمن را این طور رصد کنیم، در عمل الان به نظر میرسد این فرمایش رهبری این نیست که زمان بگیریم و مطالعه کنیم که چه راهبردی، در عملیات و اجرا. واقعا الان رسانه ما باید وارد چه فازی شود؟
خدادی: نکتهای که رهبری گفتند حرفهایترین مدل استفاده از رسانه است. هیچ رسانهای در دنیا کاربری اش با رفتن در لابی دفاعی اثر و ضریب نمیگیرد. رسانه به درد بخور که سرش به تنش بیارزد، نمیتواند بشیند این جا که چه میگوید و بعد هم این وسط دست و پایی بزند. حتما میرود در لاک تهاجمی. الزاما مسائل امنیتی و نظامی نیست. در خبرهای ورزشی، هدلاین رسانههای بین المللی، هدلاین برای چیست؟ خبر داغ معناش چیست؟ تیتر اول روزنامهو اینها همه برجسته سازی است. همان فضایی است که رهبری میگوید، کلمه و همین که شما گفتید بیایید بیرونو شما اگر بخواهید چیزی را به اثر برسانید باید ماهیتش را درست کنید. موشکها. شما دوست دارید، کسی که به شما حمله کرده، به او آسیب برسانید. باید بروید علمش را استفاده کنید، با سخنرانی و شعار و با این که ما باید فلان کنیم که نیست. شما تیمی دارید. تیمت ۱۵ هزار تا مربی دارد. ۱۵ هزار تا مربی داریم. ما ۱۵ هزار تا رسانه داریم. این ۱۵ هزار تا رسانه میتوانید بگویید چکار بفاید کنید؟ به قول آقای اخوان همان داستان اف ۳۵ها به ۱۵ هزار تا میخواهید اطلاع برسانید. بعد این نخبهها، این ۱۵ هزار رسانه جمع کنید در یک تیم و یک موشک به درد بخور بسازید و حمله کنید. این ۱۵ هزار تا برای خودشان دارند ۱۵ هزار نوع موشک میسازند. این نمیشود. اولین آرایش حجمی، تقویت ظرفیت هاست. استفاده از نخبگان است و بالا بردن مهارت است.
سوال: منظورتان این است که خبرگزاریها ادغام شود؟
خددادی: بله. اینترنشنال، همین الان میخواهند به ما حمله کنند. یک ایران اینترنشنال و بی بی سی دو تا تلویزیون است. در سایتها میروید سه چهار تا سایت است. میخواهید دفاع کنید، چند تا خبرگزاری دارید. من الان میخواهم خبر بخوانم، هر دستگاهی ۵ رسانه دارد، این مرجعیت رسانه را زیرسوال میبرد. اگر شما سه تا خبرگزاری داشتید، شما ۴۰۰ تا روزنامه سراسری دارید. اینها را جمع کنید بشود سه تا روزنامه. وقتی مردم بخواهند به یکی مراجعه کنند، به سه تا رسانه مراجعه کنند، به ۵ تا رسانه مراجعه کنند. از آن طرف امکانات تقسیم شده است. به جای این که تعداد کانالهای تلگرامی نرم افزارهای تان وسعت شان بیشتر شده و ضریب نفوذشان بیشتر شود و همان منابع مالی که آقای اخوان میگوید باید قدرت موتورهای رسانهای مان را تقویت کنیم. نکته مهمتر از همه، اولا حمله کردن خیلی راحت است، دفاع سخت است.اولا این را بپذیریم. کار رسانهای در دفاع از جمهوری اسلامی، راحت نیست. این انتظار را نداشته باشیم، در عینی که حق ماست از حقوق مان دفاع کنیم، اگر نکنیم، ظلم در حق بچههای مردم است، چون آنها خون شان را حاضر شدند بدهند برای کشور. وظیفه مان این است که بایستیم از آرمانهای آنها دفاع کنیم، اگر نکنیم ظلم نکردیم، جنایت کردیم. در رفتارمان همین جور که خدا رحمت کند حاجی زاده را بر قدرت علمش موشکش رسید به آن جا. ما بر قدرت علم مان در رسانه باید قدرت ضریب حمله مان را ببریم بالا. نه با این که با هم رقابت کنیم. آقای اخوان همکار و رفیق و داداش من است.، خدا وکیلی بین رسانههای خود یک دستگاه رقابت است و به هم خبر نمیدهند؟ چرا ما باید هشتاد، سی تا، ۱۵ خبرنگار در یک استان بفرستیم همه سخنرانی رئیس جمهور را منتقل کنند، به جای این که واکاوی کنند بحران آب ایران گیرش کجاست؟ و به مردم بگویند این داستان بحران آب برای ما نیست، برای استان بغلی اش هم است، کسی این کار را نمیکند. شما چهار تا کار میکنید. یک اخبار موازی. شما میخواهید حمله کنید، این حمله یک آتش تهیه میخواهد. این آتش تهیه باید بروید سراغ مهمترین موضوعات کشور. آیا ۱۵ هزار تا رسانه هر روز میتوانند رصد کنند که افکار عمومی سوالات و ابهامات شان چیست؟ تشکیکات شان چیست؟ خطی که دشمن تخریب میکند جامعه ما را چیست؟ یک نفر این کار را کند، بعد به آقای اخوان بگویند که از دیشب تا حالا جریانی درست میکنند که اتوبان امام علی (ع) تهش این طور شده است. مثلا این مملکت نیاز به توضیحات آن چنانی ندارد، همین که حق مطلب را ادا و ثابت کنیم که همان طور که فرماندهان و دانشمندان ما شهید شدند. بخش اصلی جامعه ما وطن پرست هستند.
سوال: آقای اخوان فکر میکنید به لحاظ عملیاتی پیشنهادتان این است که رسانهها تجمیع شوند به دو سه تا رسانه برند؟
خدادی: برویم به سمت علم، دانش و مهارت. یعنی از فضای شعار، بیرون بیاییم. راه اجرای فرمان رهبری. وقتی شما میگویید آرایش بگیرید، راهش این نیست که فقط بگوییم آقای اخوان بگوید مهارت بچه هایش را اضافه کند. بهترین نیروهایی که توان نوشتن و قلم زدن دارند بیاورد در روزنامه جوان.
اخوان: مهمترین دارایی رسانهها سرمایه انسانی اش است. تحولی اگر ساختاری باشد، تحول انسانی است. باید کیفیت نیروی انسانی و سرمایه انسانی حوزه رسانه ارتقا پیدا کند. فردی که در عرصه رسانه فعال و سابقه دارست و کار میکند، این باید عرصه را خوب بشناسد و توانمندی هاش و مهارت هاش افزایش پیدا کند و بداند که افسر جنگ است و صرفا فردی نیست که کارمند رسانه و کارش حقوق بگیر رسانه است و این نگاه باید اصلاح شود و نیازست مجموعهای دانشگاهها و متولیان رسانه همه پای کار بیایند و ارتقای مهم و کیفی در سرمایه انسانی اتفاق بیفتد.