ابراهیم قنبریعدیوی در گفتوگو با ایسنا، درباره وضعیت اشتغال فارغالتحصیلان فیزیک و میزان تأمین بودن آن اظهار کرد: اگر واقعیتهای جامعه را ببینیم، آینده شغلی وجود ندارد. درصورتیکه واقعیتها را نادیده بگیریم، میشود به شکل مجازی و تخیلی درباره آن صحبت کرد.
وی درباره حوزههایی که فارغالتحصیلان معمولاً وارد آن میشوند، افزود: تجربهام این بوده که افرادی که رابطه دارند نیازی به تخصص ندارند؛ همان رابطه مشکلشان را حل میکند، اما افرادی که تخصص دارند، معمولاً در حوزه تخصصی خود شغلی پیدا نمیکنند و به کارهایی روی میآورند که ارتباط چندانی با رشتهشان ندارد.
عضو هیئتعلمی گروه فیزیک اتمی مولکولی دانشگاه اصفهان، درباره تفاوت فرصتهای شغلی میان گرایشهای مختلف نیز ادامه داد: گرایشهایی که ما بیشتر با آنها سر و کار داریم، دانشجویان علوم پایه و مهندسی هستند. برای بچههای مهندسی شاید وضعیت اندکی بهتر باشد؛ در رشتههایی مانند مهندسی برق، کامپیوتر، شیمی و مکانیک زمینههای شغلی کمی مناسبتر است، اما علوم پایه چنین نیست؛ در رشتههایی مانند ریاضی، فرصتهای کاری بسیار محدود است و اغلب محلهایی که در آنها استخدام میشوند، ارتباط چندانی با رشته تحصیلیشان ندارد.
قنبریعدیوی، در مورد فراگیری مهارتهای بینرشتهای برای شانس بیشتر در ورود به بازار کار تأکید کرد: مشکل حادتر از این مباحث است. اقتصاد و بازار کار کشور اساساً بر پایه دانش استوار نشده؛ بر مدار رانت، واسطهگری و شبکههای غیررسمی میچرخد. دانشگاه وظیفهاش آموزش علمی است، اما آموزش علمی در جامعهای ثمربخش است که اقتصادش نیز علمی باشد، گردش مالیاش بر معیار تخصص و شایستگی بچرخد، نه بر مبنای رابطه و رانت. تا زمانی که این ساختار ناسازگار پابرجاست، هر اندازه هم بر مهارتآموزی تأکید کنیم، گره اصلی باز نخواهد شد.
وی ادامه داد: مشکل این نیست که دانشجویان ما آموخته نیستند؛ اتفاقاً آموختهاند. مسئله اینجاست که روابط حاکم بر اقتصاد، روابط علمی نیست. اگر بازار کار بر علم استوار بود، اگر اقتصاد بر دانش میچرخید، آنوقت اگر نقصی وجود داشت، میتوانستیم از دانشگاه مطالبه کنیم که چرا آموزشها کامل نیست، اما اکنون سهم اقتصاد علمی در کشور ناچیز است؛ میدان در اختیار رانت، رابطه، حلقههای بسته و تقسیمبندیهای خودی و غیرخودی است. با چنین ساختاری، نمیتوان توصیه کرد که دانشجو چه مهارتی بیاموزد تا شانس بیشتری برای جذب در بازار کار داشته باشد؛ زیرا مسئله، کمبود مهارت نیست، ناهماهنگی بنیادین میان نظام آموزشی و سازوکار اقتصادی است.
عضو هیئتعلمی گروه فیزیک اتمی مولکولی دانشگاه اصفهان، در پاسخ به پرسشی درباره امکان تقویت ارتباط دانشگاه با صنعت و ایجاد مسیرهایی مانند دورههای کارآموزی و کارورزی توضیح داد: ما زمانی از صنایع دعوت میکردیم؛ مدیرانشان به دانشکده میآمدند، تواناییهای ما را میشنیدند و میپرسیدند شما میتوانید این وسیله را بسازید؟ هیاتعلمی و دانشجویان ما هم پاسخ میدادند بله، میسازیم؛ به شرط آنکه این میزان بودجه در اختیارمان بگذارید و ۹ یا ۱۰ ماه نیز فرصت بدهید، اما در سوی دیگر، همان مدیران صنعتی میدیدند اگر این وسیله در ایران تولید شود، فردا مأموریتهای خارجیشان لغو میشود و رانتی که باید دریافت کنند از بین میرود، بنابراین چه میکردند؟ میگفتند لازم نیست شما بسازید، ما همین وسیله را فردا از آلمان میخریم. بلافاصله برای دو سه نفر از مدیران مأموریت خارج صادر میکردند؛ آنها به آلمان میرفتند، هم گشتوگذارشان را میکردند و هم وسیله را میخریدند و بازمیگشتند. مسئله این است و تا زمانی که رانت و امکانات جانبی برای مدیران وجود دارد، هیچ دلیلی نمیبینند که در ایران نیرو بگیرند یا پروژهای را به دانشگاه بسپارند. کار را بهسادگی به کشورهای خارجی میسپارند و پورسانتی هم نصیب خودشان میشود. بسیاری از مشکلات ما از همین رانت و رابطه سرچشمه میگیرد.
قنبری عدیوی با تأکید بر نقش دانشگاه گفت: من شخصاً معتقدم یکی از معدود نهادهایی که تاکنون نقش خود را بهدرستی انجام داده، دانشگاه است. همین دانش نیمهجان موجود در کشور چه در حوزه موشکی، چه پهپادی و هر عرصه دیگر از دانشگاه بیرون آمده، نه از حوزهها و نه از پادگانهای سپاه، بنابراین دانشگاهها وظیفهشان را بهخوبی انجام دادهاند، اما متأسفانه نه قدر دیدهاند و نه بر صدر نشستهاند.
وی درباره تأثیر تغییر سرفصلهای درسی بر بهبود وضعیت اشتغال فارغالتحصیلان توضیح داد: دانشگاه سرفصل دروس را هر پنج یا شش سال یکبار بازنگری میکند. همین سرفصلهایی که امروز آموزش داده میشود، زمانی باعث میشد دانشجویان ممتاز ما در خارج از کشور بدرخشند؛ امروز نیز دانشجویان متوسط و حتی ضعیفتر ما با همین آموزشها به خارج میروند و میدرخشند، بنابراین مسئله از سرفصلها و این تغییرات جزئی نیست، ما بهجای آنکه مشکلات را ریشهای حل کنیم، نمیتوانیم صرفاً با حذف یک ساقه یا برگ، تصور کنیم اوضاع بهتر میشود، مسئله ما بسیار عمیقتر و حادتر است؛ یعنی باید باور کنیم که دانشگاه میتواند کار کند. اگر این باور در جامعه تقویت شود و اعتماد به دانشگاه پرورش یابد، احتمالاً بسیاری از مشکلات ما حل خواهد شد.
عضو هیئتعلمی گروه فیزیک اتمی مولکولی دانشگاه اصفهان در پایان نسبت به چشمانداز رشته فیزیک در ۱۰ سال آینده برای دانشجویانی که اکنون مشغول تحصیلاند، خاطرنشان کرد: آینده رشته فیزیک مستقل از آینده کشور نیست. تا زمانی که ما در تقابل، در تضاد و درگیری با جهان هستیم، آینده فیزیک نیز همچون آینده کشور خواهد بود. زمانی که تصمیم عاقلانه و عادلانه بگیریم و منافع ملی را در اولویت قرار دهیم، آنوقت میتوان درباره آینده فیزیک نیز سخن گفت.
انتهای پیام