علی بیگدلی، کارشناس مسائل آمریکا در تشریح ابعاد سند امنیت ملی جدید ایالات متحده در گفتوگو با ایلنا اظهار کرد: از حدود یک سال که پس از روی کار آمدن ترامپ گذشته، عملاً هیچ نوع استراتژی مشخص و مدونی در سیاست خارجی اعلام نشده بود و به همین دلیل، برای تدوین یک چارچوب استراتژیک در سیاست خارجی، این سند را امضا کردند. شاید در آینده، بسیاری از بخشهای آن چندان مورد پایبندی قرار نگیرد، اما در حال حاضر به عنوان یک استراتژی رسمی تنظیم شده و قابل استناد است. در بخشی از سند از ایران به عنوان برهم زننده نظم منطقهای نام برده شده است.
وی ادامه داد: در مورد روسیه و چین نیز وضعیت مشابهی وجود دارد. قرار بود یک مثلث قدرتمند میان روسیه، چین و هند شکل بگیرد و روسیه نقش میانجی برای رفع اختلاف میان چین و هند را به عهده گرفته بود، اما ناگهان جورج بوش به هند سفر کرد و توافقهایی میان آمریکا و هند در حوزه هستهای شکل گرفت و همین موضوع آن مثلث را بههم ریخت. اگر آن مثلث تشکیل شده بود، در برابر غرب از نظر جمعیت، قدرت هستهای و انرژی قدرتنمایی بزرگی میکرد. حالا با سفر اخیر رئیسجمهور چین و دیدار پوتین و استقبال گسترده از او در هند، به نظر میرسد این مثلث دوباره در حال شکلگیری است و این بار به زیان آمریکا خواهد بود.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: اگرچه آمریکا بخشی از تعرفهها علیه هند را کاهش داده است، اما هند همچنان تمایل دارد اختلافاتش با چین را کاهش دهد. در نشست اخیر نیز دیدارهایی میان مقامات چین و هند انجام شد و بخشی از اختلافات مرزی کاهش یافت. اگر این مثلث شکل بگیرد (که چندان هم دور از ذهن نیست) وضعیت آمریکا و غرب با چالش جدی مواجه خواهد شد. واشنگتن تلاش میکند با نزدیک شدن به مسکو، چین را از روسیه جدا کند و بالعکس؛ اما هم با چین بر سر تایوان مشکل دارد و هم با روسیه بر سر اوکراین در نزاع سیاسی قرار دارد. با هر دو طرف بازی میکند و احتمالاً در سالهای آینده ترامپ نیز سفرهایی در این جهت انجام خواهد داد. به طور کلی، وضعیت بینالمللی در حال تغییر بوده و در مورد اروپا نیز وضعیت جالبی شکل نگرفته است.
وی افزود: اکنون با سرمایهگذاری گسترده آلمان در ارتش خود، این کشور بهزودی به قویترین ارتش اروپا تبدیل خواهد شد و این موضوع یک زنگ خطر جدی برای اروپا است، زیرا آلمان هیچگاه کشور کاملاً قابل اعتمادی نبوده و ممکن است در آینده مسائل دیگری از درون این کشور بیرون بیاید. حزب راست افراطی «آلترناتیو برای آلمان» نیز روزبهروز قدرتمندتر میشود و اروپا نباید اجازه دهد آلمان این اندازه قدرت نظامی پیدا کند. در ظاهر گفته میشود که آلمان برای مقابله با تهدید احتمالی روسیه این مسیر را انتخاب کرده، اما در آینده میتواند بسیار خطرناک باشد. ترامپ هم گفته است بودجه نظامی کشورها باید از دو درصد به سه و نیم درصد تولید ناخالص داخلی افزایش پیدا کند و آلمان نخستین کشوری بوده که این توصیه را اجرا کرده است. این روند خارج از چارچوب ناتو است و بیشتر به خواست مستقیم آمریکا انجام میشود.
بیگدلی گفت: از سوی دیگر، آمریکا اکنون به دلیل جنگ اوکراین به اروپا نیاز دارد و اروپاییها نیز به حمایت آمریکا محتاج هستند. آمریکا نمیخواهد اروپا در روند مصالحه احتمالی میان روسیه و اوکراین نقش اصلی داشته باشد، زیرا ترامپ میخواهد خود را قهرمان این روند معرفی کند تا شاید جایزه صلح نوبل را هم به دست بیاورد و همین موضوع نیز میان اروپا و آمریکا اختلاف ایجاد کرده است. اما درباره اینکه سند امنیت ملی ایالات متحده چقدر قابلیت اجرا دارد باید بگویم که با توجه به پیچیدگیهای کنونی نظام بینالملل، فکر نمیکنم بخش زیادی از این سند قابلیت اجرایی داشته باشد. این سند بیشتر برای آن تنظیم شده که دست دولت خالی نباشد و تا حدی بتوانند ترامپ را مهار کنند. در واقع تلاشی برای تدوین یک استراتژی ظاهراً منسجم است، اما مشخص نیست تا چه اندازه قابلیت اجرا دارد و ترامپ تا چه اندازه در چارچوب آن باقی خواهد ماند. هر روز ممکن است اتفاق تازهای رخ دهد. آنچه مسلم است اینکه تا وقتی ترامپ در قدرت باشد، سیاستهای او درباره منطقه، روسیه، چین و سایر مسائل جهانی همچنان با همین روند ادامه خواهد یافت.