عرفان نجمی سهشنبه ۱۸ آذر در نشست حزب کارگزاران سازندگی ایران- خراسان رضوی (سازمان جوانان) که با عنوان پویایی گم شده (نگاهی به چرایی سکون در فضای دانشگاهی) برگزار شد، اظهار کرد: در رابطه با بحث فرار نخبگان یا مهاجرت، دانشگاه تبدیل به یک فرودگاه شده است و این قابل انکار نیست. دانشگاه عملاً به جایی تبدیل شده است که دوستان، همصنفها و همسنوسالهای ما در آن تحصیل میکنند، اما وقتی به مرحله برداشت نتیجه و ثمره میرسند، میبینیم همان دانشجویان در خارج از کشور مشغول فعالیتاند. باید تلاش کنیم که جلوی این روند گرفته شود. با این حال، همیشه نباید کشور خودمان را سرزنش کنیم چرا که مهاجرت نخبگان فقط ناشی از ناکارآمدی دانشگاهها نیست.
نجمی با بیان اینکه مهاجرت صرفاً در ایران رخ نمیدهد، تأکید کرد: شما اگر به ۲۰ کشور اروپایی دیگر هم نگاه کنید، میبینید تعداد زیادی از دانشجویان و نخبگان آن کشورها نیز به کشورهای دیگر مهاجرت میکنند. حتی در آنجا نیز دانشگاههای غیرایرانی حضور بیشتری دارند و این جریان کاملاً جهانی است. مسائل مالی هم نقش مهمی دارد؛ زندگی دانشجویی در خارج از کشور هزینههای بسیار گستردهای دارد و همین باعث مهاجرت و جابهجایی میشود. بنابراین نمیتوان این پدیده را منحصر به ایران دانست.
وی با اشاره به چرایی سکون در فضای دانشگاهها، ادامه داد: این موضوع صرفاً ناشی از عوامل سیاسی نیست و بخش مهمی از آن ریشه در عوامل بیرونی و جهانی دارد. از عصر دیجیتال به بعد، هوش مصنوعی، اینترنت و دسترسی گسترده مردم به اطلاعات، ساختار آموزشی و دانشگاهی را در همه جهان دستخوش تغییر کرده است. زمانی دانشجو برای یافتن پاسخ یک سؤال مجبور بود میزگردی برگزار کند و همین موجب تحرک سیاسی، فکری و علمی دانشگاهها میشد. اما امروز هر فرد به صورت شخصی و منفرد به اطلاعات گسترده دسترسی دارد و کمتر به سمت فعالیت جمعی میرود.
قائممقام انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه آزاد مشهد، افزود: با این حال باید به عوامل دیگری نیز اشاره کرد. کاهش بودجه دانشگاهها، محدودیتهای ناشی از تحریم و مشکلات در تأمین تجهیزات پژوهشی و آزمایشگاهی همگی در کاهش پویایی دانشگاه مؤثر بودهاند. بنابراین به نسبت بسیاری از کشورها، دانشگاههای ما بهطور قابلتوجهی تحت فشار بیشتری قرار گرفتهاند.

نسل امروز، نسل با گویایی متفاوت است
سپس دبیر سیاسی جامعه اسلامی علوم پزشکی مشهد، با بیان اینکه گاهی اوقات ما اشتباه برداشت میکنیم که پویایی دانشگاهها گم شده است، در حالی که گم نشده است بلکه وجود دارد، فقط شکل پیدا کردنش متفاوت است، بیان کرد: شما دانشجوهای امروز را با دهه ۶۰ و ۷۰ مقایسه میکنید؛ در حالی که اکثر سیاستمدارانی که امروز از دانشگاه توقع دارند، همانهایی هستند که در همان دههها فعال بودند. اما نسل جدیدی که وارد دانشگاه شده است، یک اصل و جنسیت متفاوت دارد و واقعیت این است که نسل امروز، نسل با «گویایی متفاوت» است و باید ببینیم چگونه میتوانیم این پویایی را پیدا کنیم.
سید آئین جوادی با اشاره به اینکه این پیدا کردن، نیازمند برقراری ارتباط درست با نسل جدید است، ادامه داد: این ارتباط باید «مسئلهمحور» باشد نه «هیجانمحور». انتقادی که به جنبشها و حرکتهای سیاسی دهه ۷۰ وارد است، این است که بخشی از آنها هیجانمحور بودند نه مسئلهمحور؛ و امروز جنس پویایی دانشجوها متفاوت شده است. دانشجوها حول محور یک موضوع جمع میشوند و بعد سراغ ایجاد تغییر میروند. اگر جریانها در دانشگاه به نفع ما نیست، به این معنا نیست که وجود ندارند؛ بلکه نوع دانشجویی در این دهه از حزب و جناح نمیآید و دلیل هم دارد چون احزاب گذشته با طیفهای خاص کار کردند و نتیجهای که دادهاند چیزی نیست که نسل امروز بخواهد تکرارش کند.
دبیر سیاسی جامعه اسلامی علوم پزشکی مشهد با اشاره به اینکه دانشگاه مسائل مختلفی دارد، بیان کرد: امید داشتن مقابلش تغییر است. اما در بحث مهاجرت موضوع کمی پیچیده است و یک بخش آن این است که دانشجو نامه بدهد و درخواست ادامه مسیر دهد. نرخ بازگشت دانشگاه، اسمش متأسفانه کمرنگ است و اگر بحث سیاست باشد، حتی اگر دولت هم نباشد، شروع مهاجرت به موضوع سیاسی تبدیل میشود. اما حتی اگر سیاسی هم باشد، دانشجو نباید وقتش را صرف دفاع سیاسی کند، چون کار دانشجو تولید اندیشه است و باید درباره مشکل جامعه به نتیجه برسد.
وی با تأکید بر اینکه احزاب و تشکلها باید ابتدا یک نقد جدی به عملکرد خود داشته باشند، افزود: نقدی که بتواند نشان دهد عملکردشان در دهه ۷۰ و ۸۰ فریز نشده و خشک باقی نمانده است. تا زمانی که این نقد وجود نداشته باشد، نمیتوانیم از دانشگاه انتظار پویایی کامل داشته باشیم، چون فضای سیاسیِ بیرون هم بر پویایی درون دانشگاه اثر میگذارد.

مهاجرت به این دلیل نیست که پول بیشتری وجود دارد
در ادامه دبیر فرهنگی انجمن اسلامی دانشگاه فردوسی، با بیان اینکه مهاجرت دانشجوها دو دلیل عمده دارد، اظهار کرد: یکی نبودِ ثبات اقتصادی که عامل دوم یعنی ناامیدی را ایجاد میکند. این نبودِ ثبات اقتصادی باعث میشود کار دانشجویی حداقل شرایط لازم را نداشته باشد؛ یعنی خرج و مخارج فرد با درآمدش همخوانی نداشته باشد. اما عملاً میبینیم آنطرف، چنین نیست و دانشجو وقتی فارغالتحصیل میشود، بازار کار برایش چشمانداز مثبتتری دارد و احتمالاً فرصتهای بیشتری در اختیار او قرار میگیرد.
سعید عباسجو با اشاره به بحث عدم شایستهسالاری ادامه داد: فردی که دوران دانشجوییاش تمام میشود و وارد بازار کار یا فعالیت سیاسی میشود یا میخواهد در سازمانی جایگاهی پیدا کند، ناگهان میبیند فردی در جایگاه بالاتر از او قرار گرفته که شایستگی لازم را ندارد اما صرفاً به خاطر رزومه یا ارتباطات، در موقعیت مدیریتی قرار گرفته است. همین موضوع باعث میشود کسی که مثلاً از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شده، زیر دست او کار کند و به جایی نرسد.
عباسجو با تأکید بر اینکه مسئله فقط پول نیست، افزود: مهاجرت به این دلیل نیست که «پول بیشتری» وجود دارد. آن ناامیدی، که بعد از آن اعتراضات اجتماعی به وجود آمد، امید به تغییر را در نسل جوان و نسل جدید تا حد زیادی از بین برده است. وقتی امید به تغییر و اصلاحات وجود نداشته باشد، دانشگاه دچار سکون میشود؛ همانطور که فضای جامعه هم گرفتار این وضعیت میشود. در چنین شرایطی، نه چشماندازی برای رشد وجود دارد و نه امکان ایجاد انگیزه پایدار و نتیجهاش این میشود که عدهای مسیر مهاجرت را انتخاب میکنند.
دانشگاه در چند لایه مختلف کنترل میشود
در ادامه فرشاد فروغی، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، با بیان اینکه فرار انسانها و مهاجرت عوامل مختلفی دارد، اظهار کرد: افراد زیادی نیز که به خارج از کشور رفتند، برگشتند. دانشآموزان ما وارد دبیرستان میشوند و بعد دانشگاه، آنها هیچ مسیر دیگری ندارند؛ یا باید از کشور خارج بشود یا وارد دانشگاه شوند. شرایط مالی و اقتصادی کشور ما ایجاب میکند که آن دانشگاه مسیر اصلی باشد.
انتهای پیام