دیدار استقلال و ملوان در هفته سیزدهم، بیش از آنکه یک مسابقه معمولی لیگ باشد، شبیه نبردی میان «تیغ تیز حمله» و «سپر آهنین دفاع» است؛ نبردی که در ورزشگاه شهر قدس رقم میخورد، اما طوفانش بر جدول لیگ سایه میاندازد. استقلال که تا اینجای فصل پرتیغترین تیم لیگ بوده، با ستارههایی که هرکدام همانند پیکانی رها شده از چلّه عمل کردهاند ـ از کوشکی گرفته تا سحرخیزان و الحدادی ـ اینبار مقابل دیواری قرار میگیرد که بند بندش با نظم و صبوری ساخته شده؛ دیوار ملوان.
ملوانِ مازیار زارع در این فصل بیشتر به «ناخدایی محتاط» میماند که برای عبور از هر موجی به طنابهای محکم دفاعیاش تکیه کرده است. فرزاد طیبیپور همچون فانوسی که خاموش نمیشود، دروازه را روشن نگه داشته و همراهانی چون دانیال ایری، پاپی، خادمپور و تورانیان مانند تختههای مقاوم بدنه کشتی، کمترین ترک را نشان دادهاند. حالا هم انتظار میرود زارع در این دیدار حساس از تجربه یگان جنگیاش استفاده کند؛ مخصوصاً از کسانی که انگیزهای دوچندان برای رویارویی با استقلال یا تیم سابقشان دارند.
در آنسو، استقلال مثل مسافری است که هر توقفی، او را یک ایستگاه از قله دورتر میکند. لغزشهای هفتههای اخیر باعث شده آبیها از سپاهان عقبتر بمانند و همین فاصله، این بازی را برای شاگردان ساپینتو به «بازیِ باید» بدل کرده است. استقلال میداند کوچکترین خطا میتواند راه را برای رقبا هموار کند، بنابراین ناچار است با شمشیر کشیده و ذهنی متمرکز وارد میدان شود.
از سوی دیگر، حضور سامان فلاح ـ بازیکنی که تا همین فصل گذشته در ملوان توپ میزد ـ بر جذابیت قصه افزوده؛ گویی یکی از ملوانان سابق حالا در ناو آبیها خدمت میکند و روبهروی یاران دیروزش ایستاده است.
اما پشت همه این صحنهها، نگاه استقلال به کُنج دیگری از لیگ دوخته شده؛ جایی که سپاهان مقابل آلومینیوم قرار میگیرد. آبیها میدانند اگر قرار است پرتگاه فاصله در جدول از میان برداشته شود، «باد موافق» از سمت اراک باید بوزد. بیتعارف، استقلال برای اینکه صدر را دوباره لمس کند، مجبور است در گوشهای آرام برای آلومینیوم دعا کند تا بتواند سپاهان را متوقف کند.