به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ هوا سرد است. حیاط دانشگاه خلوتتر از همیشه، و باد زمستانی میان شاخههای درختان، صدایی شبیه زمزمهای ممتد ایجاد کرده. سمیه، مادر ۲۷ ساله دانشجوی ترم ششم علوم اجتماعی، نوزاد نهماههاش را در آغوش گرفته و با کیفی سنگین که یکطرف شانهاش را پایین کشیده، از پلههای دانشکده بالا میرود.
نوزاد بیقرار است؛ سمیه مدام پتو را روی او جابهجا میکند و همزمان نگران است که مبادا استاد امروز هم درباره دیر رسیدنش تذکری بدهد. «گاهی فکر میکنم من دو زندگی را همزمان زندگی میکنم؛ یکی زندگی دانشجویی و یکی زندگی مادری. هر دو را با هم نمیشود پیش برد، ولی مجبورم.» اینها را آرام در دل میگوید. نه گلایه است، نه اعتراض واقعیت زندگی زنی است که میخواهد آیندهاش را خودش بسازد ولی نمیخواهد مادریاش را هم از دست بدهد.
به بهانه روز دانشجو به سراغ مادران دانشجوی رفتیم، این روز فقط یادآور خاطرات سیاسی و اجتماعی نیست. این روز، بازتابی است از مسیری که برخلاف دیگران، پر از گریههای بچه، بیخوابی، کلاسهای آنلاین وسط مهمانیهای کودکانه، و جنگ مداوم میان وظایف است. به بهانه این روز، سراغ این زنان رفتیم؛ زنانی که قهرمانبودنشان را فریاد نمیزنند، اما سکوتشان از هزار فریاد بلندتر است.
مادر دانشجو یعنی مدیریت ثانیهها، نه ساعتها
برخلاف تصور عمومی، مادران دانشجو فقط با «کمبود زمان» مشکل ندارند؛ آنها باید زمان را قطعهقطعه مدیریت کنند. برای عدهای، خواب کامل یک آرزوست. بسیاری از آنها نیمهشب که بیدار میشوند تا شیر بدهند، فرصت را غنیمت میدانند و همانوقت گزارش کارآموزی و مقاله نیمهتمام را جلو میبرند.
یکی از مادران دانشجو در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجو گفت: گاهی برای خواندن یک فصل از کتاب، باید سهبار لباس بچه را عوض کنم، دو بار غذا بدم و یک بار او را بخوابانم. آخرش هم وسط درس خواندن، کنارم خوابم میبرد!
وی در ادامه بیان کرد: من هیچ روزی شبیه روز قبل ندارم. برای همین نمیتوانم مثل بقیه برنامهریزی کنم. من برنامهریزی ساعتی ندارم؛ برنامهریزی لحظهای دارم. هر زمان بچه خوابید، هر زمان آرام شد، هر زمانی که توانستم بنشینم، درس میخوانم. بسیاری از مادران دانشجو قبول دارند که اگرچه این مسیر سخت است، اما همین سختی، آنها را محکمتر از قبل ساخته. آنها یاد گرفتهاند با حداقل زمان، حداکثر بهرهبرداری را انجام دهند. یاد گرفتهاند مسئولیتهای چندگانه را با فداکاری و نظم درونی پیش ببرند. یاد گرفتهاند حتی وقتی خستهاند، بایستند؛ و شاید همین ایستادن، مهمترین بخش داستان مادران دانشجو باشد.
اما واقعیت این است که مادران دانشجو فقط با کمبود زمان روبهرو نیستند؛ آنها با زمان نامنظم زندگی میکنند. زمانی که نه قابل برنامهریزی است، نه قابل پیشبینی. یک روز ممکن است کودک سه ساعت بخوابد و فرصتی طلایی برای مطالعه ایجاد شود، و روز دیگر شاید بهخاطر تب یا بیقراری، مادر حتی نتواند پنج دقیقه پشت کتاب بنشیند.
این نوع زندگی باعث میشود مفهوم «تمرکز» برای مادران دانشجو تعریف دیگری پیدا کند. آنها عادت میکنند در شلوغترین لحظهها، درست وقتی صدای گریه بچه و زنگ موبایل و مایکروویو با هم ترکیب شده، بخشی از یک مقاله یا فصل جدید کتاب را بخوانند. تمرکز برای آنها یعنی «دیدن فرصتهای کوچک». همان پنج دقیقههایی که برای دیگران بیارزش است، اما برای یک مادر دانشجو یعنی جلو افتادن از عقبماندگیها وبعضی روزها، این پنج دقیقهها مثل نورهای کوچکی در تاریکیاند.
اما تمرکز تنها چالش نیست. فرسودگی ذهنی یکی از بزرگترین مشکلات مادران دانشجوست؛ فرسودگیای که از ترکیب مادری، کار خانه، مسئولیتهای غیرقابل تعویق و درس بهوجود میآید. بسیاری از آنها شبها با چشمانی خسته مینشینند پشت لپتاپ و در سکوت خانه تایپ میکنند، در حالی که هر چند دقیقه یکبار با نگرانی به سمت گهواره نگاه میکنند.
در چند سال اخیر مجموعهای از حمایتها و تسهیلات آموزشی، رفاهی و مالی از سوی وزارت علوم و سازمان امور دانشجویان برای دانشجویان مادر اجرا شده که هدف آن تسهیل ادامه تحصیل و کاهش فشارهای ناشی از بارداری و نگهداری کودک است. براساس این مقررات، مادران دانشجو میتوانند از مرخصی تحصیلی بدون احتساب در سنوات استفاده کنند و برای دوران بارداری تا پایان یکسالگی فرزند، غیبت در کلاسها برای آنان بلامانع اعلام شده است. همچنین برای مادران دارای کودک یک تا سهساله، امکان غیبت تا ۵۰ درصد جلسات آموزشی فراهم شده است.
در کنار این تسهیلات، طبق بخشنامه سال ۱۴۰۲، دانشگاهها موظف شدهاند شرایط آموزش غیرحضوری یا مجازی را برای مادران دانشجو فراهم کنند. صندوقهای حمایتی مانند ایسفا نیز وام آموزشی، پژوهشی و حمایتی ویژه مادران دانشجو در دوران بارداری یا پس از تولد فرزند ارائه میکنند. همچنین در چارچوب قانون جوانی جمعیت، مادران دانشجو که شاغل نیز هستند میتوانند از مرخصیهای ویژه، کاهش ساعت کاری، معافیت از شیفت شب و دیگر تسهیلات مرتبط بهرهمند شوند. دانشگاهها نیز ملزم به توسعه رشتههای مرتبط با خانواده و فرزندآوری و جلوگیری از انتشار محتواهای ضدفرزندآوری شدهاند.
در سالهای اخیر، موضوع ایجاد مهدکودک در دانشگاهها به یکی از مطالبات جدی دانشجویان مادر و حتی کارمندانی تبدیل شده است که برای ادامه تحصیل یا فعالیت اداری نیازمند محیطی امن و در دسترس برای نگهداری از فرزند خود هستند. بر اساس سیاستهای حمایتی جدید در حوزه خانواده و جوانی جمعیت، وزارت علوم و سازمان امور دانشجویان دانشگاهها را تشویق کردهاند تا امکاناتی مانند مهدکودک را در محوطه دانشگاه یا خوابگاههای دانشجویی راهاندازی کنند. هدف اصلی از ایجاد این فضاها، کاهش دغدغه مادران دانشجو، افزایش تمرکز آنان بر روند تحصیل و فراهم کردن شرایطی برابر برای ادامه مسیر علمی است.
ایجاد مهدکودک در دانشگاه چند مزیت مهم دارد. نخست آنکه دانشجوی مادر به جای طی مسافتهای طولانی و هزینهبر برای رساندن کودک به مهدهای بیرون از دانشگاه، میتواند در همان محیط آموزشی از خدمات نگهداری استفاده کند و در صورت نیاز طی ساعات بین کلاسها به فرزند خود سر بزند. مزیت دوم، صرفهجویی اقتصادی است؛ مهدهای دانشگاهی معمولاً با تعرفهای کمتر از مهدهای خصوصی فعالیت میکنند و این موضوع برای دانشجویان که عموماً درآمد ثابتی ندارند، اهمیت فراوانی دارد. از سوی دیگر، حضور مهدکودکهای استاندارد در دانشگاه میتواند به ایجاد محیطی پویا و خانوادهمحور کمک کند و بهطور غیرمستقیم فرهنگ حمایت از فرزندآوری را در میان دانشجویان تقویت کند.
با این حال، اجرای این طرح با چالشهایی نیز همراه است. بسیاری از دانشگاهها با مشکلات مالی، کمبود فضا یا نیروی انسانی متخصص روبهرو هستند و تأسیس مهدکودک را هزینهبر میدانند. برخی دیگر به دلیل مسائل اداری و مقررات سختگیرانه، در روند صدور مجوزها با تأخیر مواجه میشوند. با وجود این محدودیتها، تجربه دانشگاههایی که موفق به ایجاد مهدکودک شدهاند نشان میدهد که این اقدام تأثیر مثبتی در کاهش ریزش تحصیلی مادران دانشجو، افزایش رضایتمندی و ایجاد محیطی مناسبتر برای تحصیل زنان دارد.
مسئله وام و ضامن برای مادران دانشجو یکی از مهمترین چالشهایی است که طی سالهای گذشته بارها از سوی دانشجویان و فعالان حوزه خانواده مطرح شده است. با توجه به افزایش تعداد دانشجویان متأهل و مادر، وزارت علوم و صندوقهای دانشجویی ناچار شدند بخشی از مقررات مالی را بازنگری کنند تا امکان استفاده این گروه از حمایتهای رفاهی تسهیل شود. بر اساس دستورالعملهای جدید صندوق رفاه دانشجویان، اولویت پرداخت برخی وامها—از جمله وام تحصیلی، وام ضروری، وام مسکن و وام هزینههای تربیت فرزند—به دانشجویان مادر تعلق گرفته و تلاش شده تا روند اخذ ضامن برای این گروه سادهتر شود.
یکی از مهمترین مشکلات گذشته، الزام به داشتن دو ضامن رسمی برای دریافت وامهای مبالغ بالا بود؛ مسئلهای که بسیاری از مادران دانشجو، بهویژه آنهایی که شاغل نیستند یا دور از خانواده زندگی میکنند، امکان فراهم کردن آن را نداشتند. از سال ۱۴۰۱ به بعد، صندوق رفاه در چند مرحله اعلام کرد که برای بخشی از وامها، بهویژه وامهای مرتبط با ازدواج، بارداری و فرزندآوری، کاهش تعداد ضامن یا پذیرش یک ضامن معتبر امکانپذیر شده است. همچنین در برخی دانشگاهها، برای دانشجویان مادرِ سرپرست خانوار، تسهیلات بدون ضامن یا با معرفینامه دانشگاه ارائه شده است.
در کنار این تسهیلات، وامهای خاصی مانند وام اضطراری ویژه مادران دانشجو نیز تعریف شده که با حداقل مدارک و بدون فرآیند طولانی اداری قابل دریافت است. این وامها معمولاً برای پوشش هزینههای درمان بارداری، نگهداری کودک یا مسائل فوری خانوادگی پرداخت میشود. از طرفی، در قالب مصوبات قانون جوانی جمعیت، صندوقهای دانشجویی موظف شدهاند بخشی از منابع خود را به حمایت مالی مادران دانشجو اختصاص دهند و روند ضمانت را تا حد امکان ساده کنند.
روز دانشجو در تقویم رسمی کشور همواره فرصتی برای بازخوانی نقش دانشجویان در تحولات علمی، فرهنگی و اجتماعی بوده است؛ روزی برای بررسی مطالبات صنفی، چالشهای ساختاری و ظرفیتهای نسل جوان در پیشبرد امور کشور. با این حال، نتایج بررسیهای میدانی، مصاحبههای انجامشده و دادههای موجود نشان میدهد که گروهی از جامعه دانشجویی که کمتر در این مناسبت مورد توجه قرار گرفتهاند، مادران دانشجو هستند؛ زنانی که همزمان با تحصیل، مسئولیت سنگین مادری را نیز برعهده دارند و مسیر دانشجویی را در شرایطی پیچیدهتر و دشوارتر از سایرین طی میکنند.
مادران دانشجو بخشی از جامعه دانشگاهی هستند که در سالهای اخیر بهواسطه تغییرات اجتماعی، رشد تحصیلات زنان و افزایش سهم آنان در آموزش عالی، تعدادشان رو به افزایش بوده است. اما حمایت از این گروه همچنان متناسب با واقعیتهای زندگی آنها توسعه نیافته است. بررسی شرایط آنان نشان میدهد که چالشهایی نظیر نبود مهدکودک در دانشگاه، سختگیری برخی اساتید در موضوع حضور و غیاب، نبود امکان شرکت انعطافپذیر در کلاسها، دشواری دریافت وامهای دانشجویی و کمبود حمایتهای رفاهی همچنان بر مسیر تحصیل مادران تأثیرگذار است و در مواردی موجب کندی تحصیلی یا حتی ترک تحصیل میشود.
در چنین شرایطی، روز دانشجو تنها یک مناسبت نمادین نیست؛ این روز باید به بستری برای دیدهشدن دغدغهها و مطالبات مادران دانشجو تبدیل شود. مادرانی که برخلاف تصور رایج، نهتنها از مسیر علمی کنار نماندهاند، بلکه تلاش میکنند با وجود مسئولیتهای سنگین خانوادگی، نقش خود را در روند علمی کشور حفظ کنند. این قشر، نمونهای از «دانشجویان مقاوم و پرتلاش» هستند که بار زندگی و بار تحصیل را همزمان بر دوش میکشند و استمرار حضور آنان در دانشگاه نیازمند سیاستگذاری جدی، حمایت عملی و اصلاحات ساختاری است.
تجارب دانشگاههای موفق در جهان نشان میدهد که تقویت زیرساختهای حمایتی از جمله ایجاد فضاهای نگهداری کودک در دانشگاه، کلاسهای والدپسند، کمکهزینه مراقبت کودک، انعطافپذیری آموزشی و تعریف قوانین حمایتی مشخص برای مادران دانشجو میتواند به افزایش موفقیت تحصیلی آنان و کاهش فشارهای روانی منجر شود. چنین اقداماتی نهتنها از منظر رفاه دانشجویی اهمیت دارد، بلکه در سطح کلان، به ارتقای عدالت آموزشی و افزایش مشارکت زنان در توسعه علمی کشور کمک میکند.
از این رو لازم است دانشگاهها، وزارتخانههای آموزشی، نهادهای دانشجویی و انجمنهای صنفی در مناسبتهایی مانند روز دانشجو، نگاه ویژهتری به مادران دانشجو داشته باشند و جایگاه آنان را بهعنوان بخشی واقعی از جامعه دانشگاهی به رسمیت بشناسند. توجه به این گروه نهتنها اقدامی حمایتی، بلکه قدمی در جهت بازتعریف عدالت آموزشی و تقویت سرمایه انسانی کشور است.
در نهایت، پیام مادران دانشجو روشن است آنان درس میخوانند نهفقط برای ارتقای فردی، بلکه برای آیندهای بهتر برای فرزندانشان. روز دانشجو فرصتی است تا این تلاش دیده شود و سیاستگذاری آموزشی کشور بیش از گذشته به نیازهای واقعی آنان پاسخ دهد.