به گزارش شهرآرانیوز؛ ماه گذشته زنی میان سال با پلیس تماس گرفت و از سرقت خودرو تیبا یش خبر داد. هنوز ۲۴ساعت از اعلام سرقت نگذشته بود که ردپای همان خودرو در چند فقره سرقت دیگر ازجمله لوازم خودرو، موتورسیکلت، ابزارآلات ساختمانی و... کشف شد. اینها درحالی بود که مال باخته در حرکتی عجیب از همکاری با پلیس خودداری میکرد؛ زنی که نیمی از عمرش را در نظام سلامت و در حرفه پرستاری گذرانده بود. سرباززدن مال باخته ادامه داشت تا اینکه مأموران به مستنداتی دست یافتند که نشان دهنده ارتباط نزدیک مال باخته با سارق بود.
با توجه به کشف این مستندات، سرهنگ رجبعلی صفایی، رئیس کلانتری سناباد، با صدور دستوراتی ویژه، رئیس دایره تجسس این مرکز پلیس را مأمور رسیدگی به این پرونده کرد. تیم رسیدگی به پرونده پس از تحقیقات میدانی گسترده موفق به چهره زنی یک مرد و زن جوان شد که خودرو تیبای مال باخته را سرقت کرده بودند؛ تصاویری که مال باخته با دیدن آنها اشک از چشمانش سرازیر شد و سرش را پایین انداخت.
او سکوتش را ادامه داد تا اینکه مأموران مستنداتی را نشانش دادند که ثابت میکرد متهمان از خودرو او در سرقتهای متعددی استفاده میکنند. این موضوع سبب ناراحتی بیشتر مال باخته شد. زن میان سال به کارآگاه جمال رحیمی، رئیس دایره تجسس کلانتری سناباد، گفت: «نه تنها سارق را میشناسم، بلکه خودم او را به دنیا آوردهام.» این جمله پیچیدگی پرونده را دوچندان کرد.
مال باخته ادامه داد: من مادری هستم که میخواهد از تنهاپسرش به دلیل سرقت شکایت کند؛ پسری که به تنهایی او را بزرگ کردم، اما تنها پسرم زحماتم را به این شکل جواب داده است.
با روشن شدن حقیقت، شاکی که دیگر چیزی برای پنهان کردن نداشت، با اشاره به تصویر پسرش گفت: نام پسرم شهروز است. خودم این اسم را برایش انتخاب کردم. او را از هرکسی در دنیا بیشتر دوست داشتم. شهروز یک ساله بود که پدرش فوت کرد. با مرگ همسرم، او و خواهرش را با سختی بزرگ کردم. با حقوق بازنشستگی پسرم را داماد کردم و جهیزیه دخترم را خریدم. شهروز و همسرش صاحب دو فرزند شدند.
او حالا پسری هفت ساله و دختری چهارساله دارد که من عاشق هردو آنها هستم و جانم را برایشان میدهم. پسرم هم عاشق خانواده اش بود، تا اینکه با زنی خانه خراب کن آشنا شد. نامش را نمیدانم، اما پسرم به خاطر این زن که در تصویر میبینید، به خانواده اش و من خیانت کرد. هرچه تلاش کردم او را به خانواده اش و زندگی بازگردانم، بی فایده بود و از مهرماه دیگر نه من و نه خانواده اش شهروز را ندیدهایم.
سرقت با خودرو مادر
پس از ثبت اظهارات مال باخته، تحقیقات پلیس برای شناسایی و دستگیری متهمان ادامه یافت و ردپای آنها و خودرو تیبا در چندین فقره سرقت در مناطق مختلف شهر به ویژه هاشمی نژاد، سناباد و... و همچنین در طرقبه وشاندیز کشف شد. مأموران با کمک خانواده متهم چندین بار موفق شدند مخفیگاه شهروز را ردزنی کنند، اما متهم با تغییر محل اختفایش هربار میگریخت.
با این حال، تلاشها ادامه داشت، تا اینکه پلیس گزارش جدیدی از سرقت لوازم و تجهیزات یک خودرو ۲۰۶ در پارکینگ یک مجتمع مسکونی در محدوده سناباد دریافت کرد؛ گزارشی که بازهم ردپای خودرو تیبا در آن دیده میشد. با حضور مأموران در محل مشخص شد چند روز پیش در پارکینگ یک دوربین مداربسته نصب شده است؛ دوربینی که مدیر ساختمان و مأموران به بازبینی تصاویر آن نشستند.
دستگیری زن به اتهام سرقت از همسایه
در بازبینی این تصاویر مأموران دیدند که زنی جوان همراه شهروز به راحتی وارد پارکینگ میشوند و لوازم خودرو ۲۰۶ را سرقت میکنند. درحالی که تمرکز مأموران روی چهره شهروز بود، مدیر ساختمان چندین بار فیلم را بازبینی کرد و روی چهره زن جوان بزرگ نمایی کرد.
این شهروند سرانجام گفت: من این زن جوان را میشناسم. نامش هدیه است و فرزند یکی از ساکنان ساختمان است. او به تازگی از شوهرش جدا شده و حالا به خانه پدرش بازگشته است و در این ساختمان زندگی میکند. مردی هم که کنارش میبینید، نامزدش است و من چندین بار آنها را با هم دیدهام.
پس از بررسی و تأیید اظهارات مدیر ساختمان، مأموران با هماهنگی مقام قضایی به آپارتمان پدر این زن رفتند و مردی میان سال در را به روی مأموران باز کرد. او به محض مشاهده مأموران نه تنها جا نخورد، بلکه با خوش حالی آنها را به داخل خانه اش دعوت و تا اتاق دخترش همراهی کرد.
کشف سرقتهای میلیاردی
با دستگیری متهم، مأموران در بازرسی از اتاق این زن جوان، باتری و بخشی از لوازم سرقتی خودرو ۲۰۶ را کشف کردند و به مال باخته تحویل دادند. هدیه پس از انتقال به کلانتری، خودش را نامزد شهروز معرفی کرد، اما وقتی متوجه شد پایش به عنوان همدست در بسیاری از سرقتهای نامزدش در میان است، محل اختفای او را به مأموران اعلام کرد و مدعی شد که شهروز در خانه یکی از همدستانش به نام امیر پنهان شده است.
مأموران با هماهنگی مقام قضایی برای دستگیری متهم به آنجا رفتند، اما شهروز در آن خانه نبود. با وجود این، پلیس ضمن دستگیری امیر، موفق به کشف مقادیر درخورتوجهی مدارک شناسایی و اموال سرقتی ازجمله موتورسیکلت، پلی استیشن ۴، دو عدد گوشی سرقتی و لوازم صنعتی به ارزش ۳ میلیارد ریال شدند. در کنار این لوازم، همچنین مستنداتی از حدود ۴۰ میلیارد ریال سرقت به دست آمد.
سوءاستفاده از مدارک شناسایی
بازرسی از خانه به پایان رسید و مأموران قصد انتقال متهم به کلانتری را داشتند که امیر در خیابان به راکب یک دستگاه موتورسیکلت اشاره کرد و گفت که او شهروز است که دارد فرار میکند. مأموران بلافاصله به تعقیب راکب موتورسیکلت پرداختند؛ تعقیب وگریزی نفس گیر که متهم با سوءاستفاده از ترافیک و حرکت در خلاف جهت مسیر خیابانهای منطقه ابوطالب، توانست از دست مأموران متواری شود. شهروز از محل متواری شد، اما امیر و هدیه در جریان بازجویی فنی پلیس نقش پررنگ او را در سرقتها افشا کردند.
هدیه در جریان بازجویی، نقشش را همراهی شهروز در سرقتها خلاصه کرد و گفت: من فقط با شهروز میرفتم. او در خیابان موتورسیکلت که پیدا میکرد، با استفاده از ابزاری که همراه داشت، قفل و زنجیر موتورسیکلتها را باز و آنها را سرقت میکرد. او با موتورسیکلت سرقتی میرفت و من پشت فرمان خودرو تیبا مینشستم.
امیر، متهم دیگر این پرونده، نیز درباره جرائم همدستانش مدعی شد: شهروز لوازم خودروها را به مال خران میفروخت، اما برای مدارک شناسایی برنامهای ویژه داشت. او دهها مدرک از داخل خودروها سرقت کرده بود. او این مدارک را گرو میگذاشت و لوازم و تجهیزات ساختمانی را به صورت امانتی کرایه میکرد؛ شگردی که با آن دست کم از بیست نفر کلاهبرداری کرد.
تحقیقات برای دستگیری شهروز، متهم فراری این پرونده، ادامه دارد.