به گزارش رکنا، مسعود سیفی درباره آرش، پسر بزرگش که سه دوره قهرمانی غرب آسیا در تیمهای ملی پایهها داشت، گفت: «آرش در کارنامهاش قهرمانیهای زیادی در تیمهای ملی پایه از نونهالان تا جوانان دارد. اما وقتی نناد نیکولیچ سرمربی تیم ملی شد، برخی از بچههای تهران را خط زدند و به جای آنها بازیکنان تیم فولاد خوزستان را به تیم ملی دعوت کردند. آرش یکی از بازیکنانی بود که از تیم ملی خط خورد. در آن زمان، آرش در تیم امید سایپا به عنوان مدافع آخر بازی میکرد.»
او افزود: «آرش در دورهای که در تیم ملی جوانان بود، همدوره با بازیکنانی مثلاً احسان حاجصفی، حسن جعفری، جلال علیمحمدی، حمید علیعسگری، سامان آقازمانی، کمال کامیابینیا، سعید دغاغله، سینا امیری، داوود نوشیصوفیانی، صالح خلیلآزاد و ... بود. پنج یا شش سال در تیم ملی بود و با هزینههای زیاد از او استفاده میشد. اما با آمدن نناد نیکولیچ خیلی راحت او را کنار گذاشتند. این اتفاق در نتیجه باندبازیها و دستهای پشت پرده بود.»
مسعود سیفی درباره اشکان، پسر دیگرش که دروازهبان بود و در تیم مقاومت قهرمان تهران شد، توضیح داد: «اشکان هم دروازهبان خوبی بود و در یک آنالیز که توسط یکی از روزنامهها صورت گرفت، او از بهترین دروازهبانهای تهران شناخته شد. در آن زمان، اشکان سیفی، محمدرضا اخباری از پیکان و علیرضا بیرانوند از نفت به عنوان بهترینها انتخاب شدند.»
وی همچنین گفت: «اشکان ویژگیهایی مثل علیرضا بیرانوند دارد و میتوانست دروازهبان بزرگی شود. پرتاب دست اشکان من حتی بیشتر از بیرانوند بود. اشکان در مصافهای تک به تک و در گرفتن شوتها موفقتر از بسیاری از دروازهبانها بود. او میتوانست دروازهبان فوقالعادهای شود اگر در محیطی درست و با حمایتهای لازم پیشرفت میکرد.»
سیفی در ادامه اشاره کرد: «متاسفانه، در مسیر پیشرفت فرزندانم، دلالها و افرادی که در آن زمان در فوتبال تاثیرگذار بودند، نقش زیادی داشتند. وقتی در تیم امید پرسپولیس بازی میکرد، مربی دروازهبانهای وقت تیم در حق اشکان اجحاف کرد و به دلیل اینکه پول میخواست و چون نمیتوانستند از من مسعود سیفی که دستم تو آتش است، بگیرند به فرزندم ظلم میکردند.»
مسعود سیفی در توضیح بیشتر گفت: «آرش دروازهبان فیکس تیم امید پرسپولیس بود اما به راحتی او را کنار گذاشتند و دروازهبان ذخیره تیم را به تیم بزرگسالان فرستادند تا با سوشا مکانی تمرین کند. هیچ استعدادیابی برای این بچهها صورت نگرفت و من بهخاطر این دو فرزندم سوختم، چون باید در مسیر فوتبالیشان به مدارج بالاتری میرسیدند.»
دروازهبان اسبق تیم پورا با اشاره به مشکلات دلالها و فسادهای موجود در فوتبال پایه ادامه داد: «در آن زمان، ایجنتها و دلالها وجود نداشتند، اما تعداد کمی از افراد با نامهای بد، بهطور ناعادلانه از این وضعیت سوءاستفاده میکردند. این فسادها و دستهای پشت پرده باعث شدند که استعدادها در فوتبال ایران از بین بروند.»
او با انتقاد از وضعیت کنونی فوتبال ایران گفت: «دلیل نابودی فوتبال پایه در ایران همین وضعیت است. بسیاری از استعدادها و بازیکنان خوب به دلیل فساد و دلالبازیها از فرصتهای خود محروم شدند و در عوض، کسانی که پول دارند و دستشان به دهانشان میرسد، جایگزین این بازیکنان میشوند. این باعث ضعف مربیان و بازیکنان در فوتبال شده و در نهایت موجب نابودی استعدادها و فوتبالی میشود که روز به روز ضعیفتر میشود.»
سیفی همچنین افزود: «از فدراسیون فوتبال تا هیأت فوتبالها، همه دنبال پرکردن جیب خود هستند و به استعدادهای جوان توجهی نمیکنند.»
مسعود سیفی دروازهبان اسبق تیم پورا که مورد توجه تیم پرسپولیس زمان علی پروین وقتی عابدزاده آسیب دید، بود و با احمدرضا عابدزاده همدوره بود و حتی قرار بود به تیم پاس برود و جایگزین بهزاد غلامپور که به استقلال پیوسته بود برود که به تیم ملی فوتسال دعوت شد و مسیرش تغییر کرد، ادامه داد: «مگر میشود آرش سیفی که در دو تیم معتبر تهران یعنی پاس و سایپا بازی کرده، در تیم ملی حضور داشته و در بازیهای جهانی و مسابقات غرب آسیا موفقیتهایی کسب کرده، حالا بگویند که این بازیکن، بازیکن نیست؟ چرا باید اینطور کنار گذاشته شود؟ پس استعدادیابها کجا هستند!؟»
سیفی با اشاره به مشکلات و فساد در فوتبال پایه، اذعان میکند که فرزندش و بسیاری از همنسلان او قربانی این سیستم شدهاند: «خیلیها مثل آرش من نابود شدند. حتی الان هم دارند نابود میشوند. فرزند من و امثال فرزندان من قربانی دلال بازیها و فساد فوتبال پایه شدند. هم آرش سیفی را میشناختند و هم اشکان را. اشکان دروازهبان جوانان استقلال بود و امیدهای پرسپولیس هم با تیم مقاومت قهرمان شد هم با تیم نونهالان پیکان به قهرمانی دست یافت. آرش هم عضو تیمهای پاس و سایپا بود دو تیمی که به پایهها اهمیت میدادند. براحتی این دو و امثال آنها را نابودشان کردند. من نیز به لحاظ روحی بهخاطر فرزندانم که نتوانستم دینم را ادا کنم با این همه برو و بیا و ادعاهایم»
او ادامه میدهد که مشکل اصلی نه در کمبود استعداد، بلکه در دلالیها و فساد موجود در سیستم است: «جرم فرزندان من این بود که پدرشان فوتبالیست بود. من چون با دلالها کنار نمیآمدم، آنها دست به دست هم داده بودند تا بچههای من را از تیمها بیرون بکشند. حتی مربیهایی که به دنبال پول بودند، بچهها را از بازی محروم میکردند.»
مسعود سیفی همچنین به خاطرات تلخ خود از دوران بازیگری و نحوه برخورد با دلالها اشاره میکند: «جالب است بدانید من در یک تیمی در شهرری بازی میکردم به نام پوریای ولی در لیگ برتر فوتسال یک بازیکنی بود به نام محسن چهارمحال فوتسالیست خوبی بود و البته در حد باشگاهی. ما خیلی با هم رفیق بودیم بعد از گذشت سالها تازه امروز به من زنگ زده حالم را پرسید و با هم خاطره بازی کردیم دفتر فلانی هستم (یکی از همان دلالهای دوره بازی فرزندانم) با تعجب به او گفتم این دوست تو بود گفت بابا رفیق جینگ سالهای من از بچگی هست جالبه بعد از اینکه من بازنشست شدم بچههای من نابود شدند یک رفیق پیدا کردم که رفیق جینگ آن دلال بوده است!»
مسعود سیفی در پایان با اشاره به وضعیت امروز فوتبال ایران و نابودی استعدادهای جوان از طریق فساد و دلالیها میگوید: «همین دلال امبن حاجمحمدی که در تیم امیدهای سایپا با آرش من همبازی بود و یک بازی در میان کارت قرمز میگرفت محروم میشد در حالی که آرش ۲۷ بازی متوالی کرد یک کارت زرد گرفت توسط همین آقای دلال به استقلال رفت و بعد از تقریبا دو سال در جوانی از فوتبال محو شد. او به استقلال رفت آرش من رفت کارمند شد و مسافرکشی میکند اینها همه درد است ببینید چقدر فوتبالیستهای جوان مانند فرزندان من در این فساد و دلالیها محو شدند. تنها دلیل این بود که من به دلالها پول نمیدادم و به همین دلیل بچههایم از فوتبال کنار گذاشته شدند.»