شناسهٔ خبر: 76133271 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

روایت یک جنبش فرهنگی از دل روستا؛

کتاب‌ها در دل «هومیان» نقاشی شدند/ زمزمه قصه‌ها روی دیوار مدرسه

لرستان - دیوارهای مدرسه عشایری شبانه‌روزی آیت‌الله دستغیب سراب هومیان کوهدشت به همت گروه «نقاشان دیواری روستا» با نقاشی‌هایی برگرفته از کتاب‌ها و نویسندگان ایرانی، به رسانه‌ای فرهنگی بدل شدند؛ رسانه‌ای که فراتر از زیباسازی، هویت ادبی و دانایی را در فضای آموزشی جاری می‌کند.

صاحب‌خبر -

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): در دل روستای سراب هومیان، از توابع شهرستان کوهدشت در استان لرستان، آموزشگاه شبانه‌روزی آیت‌الله دستغیب با دیوارهایی ساده، چشم‌انتظار رنگ و زندگی بود. مدرسه‌ای که نه‌تنها محل آموزش؛ بلکه خانه دوم دانش‌آموزان محسوب می‌شود؛ جایی که خوابگاه و سلف آن هر روز میزبان نوجوانانی است که آینده خود را در میان کتاب‌ها و درس‌ها جست‌وجو می‌کنند.

در همین فضا، هنر به یاری آموزش آمد؛ نقاشی دیواری به‌عنوان رسانه‌ای زنده و تأثیرگذار، دیوارهای مدرسه را به بوم بزرگی تبدیل کرد که روایتگر فرهنگ، ادبیات و هویت ایرانی شد. طرح‌هایی که نه‌تنها زیبایی می‌آفرینند؛ بلکه با انتخابی هوشمندانه از کتاب‌ها و نویسندگان، ذهن دانش‌آموزان را به دنیای مطالعه و تخیل پیوند می‌زنند.

ریحانه کریمیان، هنرمندی که سال‌ها در عرصه تصویرسازی، کاریکاتور و نقاشی دیواری فعالیت داشته، این بار با الهام از آثار ادبی ایرانی و چهره نویسندگان ملی، دیوارهای مدرسه را به نگارخانه‌ای فرهنگی بدل کرده است. او با همراهی تیمی از هنرمندان به نام گروه «نقاشان دیواری روستا»، توانست مدرسه عشایری این منطقه را به فضایی الهام‌بخش و دلنشین برای دانش‌آموزان تبدیل کند؛ فضایی که هر تصویر آن، پرسشی تازه در ذهن نوجوانان می‌کارد و آنان را به کشف کتاب‌ها و آشنایی با نویسندگان ترغیب می‌کند.

در ادامه، گفت‌وگوی ایبنا با ریحانه کریمیان را می‌خوانید؛ هنرمندی که دیوارهای این مدرسه عشایری را به پنجره‌ای رو به جهان ادبیات و فرهنگ بدل کرده است.

کتاب‌ها در دل «هومیان» نقاشی شدند/ زمزمه قصه‌ها روی دیوار مدرسه

چه چیزی باعث شد به سراغ الهام گرفتن از کتاب‌ها و نام نویسندگان ایرانی برای نقاشی‌های دیواری بروید؟

این پروژه مربوط به یک دبیرستان پسرانه شبانه‌روزی عشایری در رشته انسانی بود که خوابگاه و سلف داشت. قرار بود برای سلف و راهروهای مدرسه طرح‌هایی اجرا کنم. دغدغه‌ام این بود که طرح‌ها در شأن گروه سنی دانش‌آموزان باشند و فضای سلف به شکل اغراق‌شده و شبیه فست‌فودها درنیاید.

دیوار اصلی سلف را با الهام از کتاب‌هایی که نام خوراکی دارند طراحی کردم؛ انگار هر کتاب درون یک بشقاب قرار گرفته است و یادآور جمله «کتاب غذای روح است» می‌شود. البته هنگام طراحی این جمله در ذهنم نبود و بعدها یکی از دوستان به آن اشاره کرد که کاملاً بجا بود. دو خط آبی زیر تصاویر نیز نماد دفتر خط‌دار است؛ همان دفتری که همه ما نوشتن زبان فارسی را با آن آغاز کردیم.

برای دیوارهای راهرو، چهره نویسندگان ملی را انتخاب کردم و یک طرح نیز به مشاهیر لرستان اختصاص دادم.

کتاب‌ها در دل «هومیان» نقاشی شدند/ زمزمه قصه‌ها روی دیوار مدرسه

اولین جرقه این طرح از کجا آمد؟ آیا تجربه شخصی مطالعه یا خاطره‌ای خاص نقش داشت؟

بله، دقیقاً همین‌طور است. در خاطراتم جست‌وجو کردم؛ هنگام فکر کردن به طراحی سلف، نخستین جرقه نام کتاب «شلغم میوه بهشته» اثر محمدعلی افغانی بود که قبلاً خوانده بودم. سپس یاد «آب‌نبات هل‌دار» افتادم که اخیراً در دست پدرم دیده بودم، بعد «کباب غاز» که در دوران مدرسه خوانده بودیم و در نهایت «مستطاب آشپزی» که خودم در آشپزخانه داشتم. این مجموعه ذهنی، پایه شکل‌گیری طرح شد و کتاب‌های دیگر را نیز جستجو و اضافه کردم.

مدارس روستایی را چگونه انتخاب می‌کنید؟ آیا فقط مدارس روستایی مدنظر هستند؟

چند سالی است گروهی به نام «نقاشان دیواری روستا» به همت آقای خوشجام تشکیل شده است. هدف این گروه زیباسازی مدارس محروم کشور و ایجاد علاقه به مدرسه و آموزش در دانش‌آموزان است. بسیاری از تصویرگران برجسته کشور به‌صورت داوطلبانه همکاری می‌کنند؛ برخی در طراحی و برخی در اجرا. این بار افتخار داشتم هم طراحی کنم و هم در اجرا همراه گروه باشم. البته تنها نبودم؛ خانم دهقانی، مدیر اجرایی پروژه، بخشی از دیوارها را با موضوع غارها و حیاط مدرسه طراحی کرد و تیمی حدود ۲۰ نفره کار را به انجام رساند.

معمولاً مدارس خود درخواست می‌دهند و پس از بررسی توسط مدیریت و تیم «نقاشان دیواری روستا»، این مدارس انتخاب می‌شوند.

چرا دیوار را به‌عنوان بوم انتخاب کردید و نه رسانه‌های دیگر مثل بوم نقاشی یا دیجیتال؟

هرچند روی بوم نقاشی و در فضای دیجیتال نیز کار می‌کنم؛ اما این بار به‌دلیل نیاز مدرسه باید طرح روی دیوار اجرا می‌شد. ابتدا طرح را دیجیتال آماده کردم و سپس روی دیوار پیاده‌سازی شد. نقاشی دیواری بخشی از هنرهای تجسمی است که تأثیر عمیقی به‌ویژه در مدارس دارد. دانش‌آموزان هر روز با این تصاویر مواجه‌اند؛ حتی اگر دقیق نگاه نکنند، در حال دیدن آن هستند. بنابراین طرح‌ها باید بدون ایجاد اغتشاش بصری، سواد بصری دانش‌آموزان را ارتقا دهند، حس امنیت و آرامش ایجاد کنند و مدرسه را محیطی دلنشین سازند.

کتاب‌ها در دل «هومیان» نقاشی شدند/ زمزمه قصه‌ها روی دیوار مدرسه

انتخاب کتاب‌ها و نویسندگان چگونه انجام شد؟ آیا معیار خاصی داشتید یا بیشتر بر اساس علاقه شخصی بود؟

برای دیوار سلف، کتاب‌هایی با نام خوراکی انتخاب شد. در راهروها، چهره مشاهیر ایرانی را به تصویر کشیدم. برای نمونه، هوشنگ مرادی کرمانی به‌دلیل آثار فراوان مرتبط با نوجوانان انتخاب شد.

کدام نویسنده یا کتاب بیشترین تأثیر را بر شما گذاشته و چرا؟

از میان نویسندگان ایرانی، هوشنگ مرادی کرمانی با زندگی شخصی و لطافت داستان‌هایش برایم بسیار آموزنده بوده است. در میان نویسندگان خارجی نیز به آثار هاروکی موراکامی علاقه دارم؛ به‌خاطر تخیل بی‌نظیر و جهان متفاوتی که خلق می‌کند.

فکر می‌کنید نقاشی دیواری چه نقشی در معرفی آثار ادبی به نسل جوان دارد؟

نقاشی دیواری می‌تواند نسل جوان را به آثار ادبی علاقه‌مند کند؛ پرسش و کنجکاوی ایجاد کند و آنان را به مطالعه ترغیب کند. برای نمونه، در پروژه‌ای در مدارس اصفهان با موضوع کتاب، تصویری از کتابی با هدفن بزرگ طراحی شد که به کتاب صوتی اشاره داشت و دانش‌آموزان روی آن ترامبولین می‌رفتند.

وقتی نام یا محتوای یک کتاب را انتخاب می‌کنید، چطور آن را به تصویر تبدیل می‌کنید؟

در طراحی، تلاش می‌کنم جذاب‌ترین نقطه موضوع را به‌صورت خلاقانه و با آشنایی‌زدایی به تصویر بکشم تا بیننده درگیر موضوع شود.

کتاب‌ها در دل «هومیان» نقاشی شدند/ زمزمه قصه‌ها روی دیوار مدرسه

آیا چالش‌هایی در اجرای نقاشی دیواری با موضوع کتاب‌ها داشتید؟

بله، پیش‌تر نیز با موضوع کتاب کار کرده بودم؛ اما این بار چالش بیشتر بود. می‌خواستم طرحی خلاقانه، لطیف و در عین حال عمیق باشد، بدون اشغال بیش از حد فضا. باور دارم در مدارس روستایی که در دل طبیعت بکر قرار دارند، نباید زیاده‌گویی کرد؛ بنابراین از خطوط کم و سیلوئت‌های رنگی بهره بردم.

تا حالا واکنشی از مردم، دانش‌آموزان یا نویسندگان آثار به این نقاشی‌ها داشته‌اید؟

بله، بازخوردها بسیار مثبت بود؛ هم از سوی کادر و مدیریت مدرسه و دانش‌آموزان و هم از سوی نویسندگان. برای نمونه، مهرداد صدقی، نویسنده «آب‌نبات هل‌دار»، طرح را دید و با جملات جالبی در استوری خود منتشر کرد، همچنین آقای صدقی آدرس مدرسه را هم گرفت که کتابش را با امضای خود برای بچه‌های مدرسه ارسال کند و معاون دفتر طنز حوزه هنری کشور آقای ولی‌زاده هم قرار است برای دانش‌آموزان این مدرسه کتاب ارسال کند.

فکر می‌کنید این کارها چه تأثیری بر فضای شهری و هویت فرهنگی مدارس دارند؟ هدف شما صرفاً زیباسازی بود یا می‌خواستید پیام عمیق‌تری منتقل کنید؟

به باور من، نقاشی مدارس باید فراتر از زیباسازی باشد و آموزش را در دل خود داشته باشد؛ آموزشی خلاقانه و نامحسوس. طرح آموزشی مستقیم، دانش‌آموزان را دل‌زده می‌کند و طرح صرفاً تزئینی نیز بی‌اثر است. طرح خلاقانه باید لایه‌لایه باشد؛ دانش‌آموز هر بار با دیدن آن نکته‌ای تازه کشف کند.

کتاب‌ها در دل «هومیان» نقاشی شدند/ زمزمه قصه‌ها روی دیوار مدرسه

اگر بخواهید طرح را ادامه دهید، دوست دارید سراغ کدام نویسندگان یا کتاب‌ها بروید؟

مایلم دوباره با موضوع کتاب کار کنم. هرچند اکنون ایده مشخصی ندارم، اما فهرست بلندبالایی از نویسندگان داخلی و خارجی و شاعران در ذهنم می‌چرخد.

آینده این طرح را چطور می‌بینید؛ تبدیل شدن به یک جنبش فرهنگی یا باقی ماندن به‌عنوان تجربه؟

اگر کاری بر مردم تأثیر بگذارد، به جنبش فرهنگی تبدیل خواهد شد. نقاشی مدارس روستایی حرکتی مردمی و ارزشمند است و ترکیب آن با موضوع کتاب و فرهنگ، ظرفیت بالایی دارد. برای نمونه، در همین مدت کوتاه دبیرستان دخترانه عشایری نیز درخواست طرح داده و مدیریت آن از ایده کتاب‌ها و نویسندگان استقبال کرده است. برخی طرح‌های مدارس که با اقلیم منطقه هماهنگ‌اند، آن‌قدر قوی هستند که می‌توان از دل آن‌ها مجموعه کتاب تولید کرد. به همین دلیل به آینده این پروژه بسیار امیدوارم.