به گزارش اقتصادنیوز، در روزهایی که بحث اصلاح قیمت بنزین دوباره به یکی از اصلیترین موضوعات اقتصادی کشور تبدیل شده، اختلاف چشمگیر میان قیمت رسمی و ارزش واقعی این حامل انرژی، پرسشهای تازهای را درباره کارنامه سیاستگذاری دولت در این حوزه ایجاد کرده است.
اعلام نرخ سوم برای قیمت بنزین به عنوان نخستین گامهای اصلاح قیمتی در دولت فعلی، بار دیگر نگاهها را متوجه شکافی کرده که برخی اقتصاددانان آن را فاصلهای «دهها برابری» میان قیمت فعلی و قیمت مبتنی بر واقعیتهای اقتصادی میدانند؛ اختلافی که از دید کارشناسان صرفاً یک عدد نیست، بلکه نشانهای از روند طولانیمدتی است که در آن سیاستهای ناکارآمد، بازار انرژی را از مسیر طبیعی خود دور کرده است.
اقتصادنیوز: کارشناس بازارهای مالی با اشاره به اثر همزمان تحولات داخلی و خارجی بر بازار ارز میگوید: بازارها از هر تلاشی برای تغییر ساختار ارز میترسند. ابهام در کاهش یا حذف ارز ترجیحی، قیمت دلار آزاد را بالاتر میبرد.
در این شرایط، پرسش اصلی این است که دولت چگونه میخواهد بار اصلاح قیمت را میان خود و جامعه تقسیم کند و تا چه اندازه آماده عقبنشینی از سیاستهایی است که به اعتقاد برخی، ریشه بخش مهمی از این وضعیتاند.
دکتر محمدمهدی بهکیش، اقتصاددان، در گفتوگویی با اقتصادنیوز، که در حاشیه نشست تخصصی «واردات خودرو؛ رقابت یا انحصار؟» مجموعه رسانه ای دنیای اقتصاد انجام شد، ضمن واکاوی دلایل ایجاد این شکاف قیمتی، به نقش دولت در مدیریت هزینههای اصلاحات، اهمیت بازسازی اعتماد عمومی و الزامات موفقیت در سیاستهای انرژی پرداخته است.
چرا قیمت بنزین با قیمت واقعی انقدر اختلاف دارد؟
این تحلیلگر اقتصادی درباره گام اخیر دولت در اعلام نرخ سوم بنزین، و اینکه چقدر به این اقدام می توان به عنوان نخستین گام در اصلاح قیمت حامل های انرژی امیدوار بود، گفت: ما اقتصادخواندهها همگی موافقیم که قیمتها باید به جای اصلی خودشان برگردند. لیکن باید ببینیم چرا قیمت بنزین با واقعیت خود انقدر اختلاف پیدا کرده؛ یعنی به قول بعضیها که میگویند باید لیتری ۴۰ یا ۵۰ هزار تومان باشد، اما الان ۱۵۰۰ تومان است، این اختلاف کمی نیست. چرا چنین شده است؟
وی افزود: خیلی از کارشناسان معتقدند این ناشی از ناکارآمدی سیاستهای دولت بوده است. خب، اگر حالا میخواهیم ناکارآمدی سیاستهای دولت را به گردن مصرفکننده بیندازیم و همه هزینهاش را او بدهیم، این انصاف نیست، معقول هم نیست و از نظر اقتصادی هم درست نیست. دولت باید بخشی از این بار را خودش تحمل کند و مقداری را به مصرفکننده منتقل کند. آن قسمتی را هم که خودش باید تحمل کند، این است که از مواضعش عقبنشینی کند تا مسائل اصلی حل شود. آنوقت مردم اعتماد میکنند و حاضر میشوند همکاری کنند، چون میبینند دولت مقداری از مواضعش عقبنشینی کرده است. وقتی دولت هیچگونه عقبنشینی نمیکند و همچنان سیاستهای غلطش را ادامه میدهد، چرا مردم باید حاضر باشند این هزینه را بپذیرند؟
«بهترین مسیر دولت برای اصلاح قیمت حامل های انرژی چیست؟» این سوالی است که بهکیش در پاسخ به آن گفت: دولت برای پیگیری اصلاح قیمت انرژی - به جز این بحث بنزین که مطرح کردیم- با مشکل برق و مشکل گاز هم روبهرو است. ما در کشور مشکل گاز داریم. گاز هم برای اینکه بازسازی شود به دو عامل احتیاج دارد: اینکه دولت بتواند تکنولوژی بخرد و اینکه بتواند سرمایه جذب کند. بدون سرمایه و تکنولوژی، روزبهروز وضع صنعت گازمان بدتر میشود. بنابراین تا زمانی که نتوانیم گاز را احیا کنیم-که آن هم وابسته به تحریمها و روابط بینالملل است-مسئله برقمان روزبهروز بدتر خواهد شد. مسئله آب هم همینطور است.
تا اقتصاد درمان نشود، بازار مسکن و سرمایه را نمی توان اصلاح کرد
بهکیش در بخش دیگری از این گفتگو به نوسانات اخیر در بازارهای ارز و طلا نیز اشاره کرد و درباره اثر این نوسانات در بازارهای موازی مثل مسکن و بازار سرمایه گفت: بازار مسکن در رکود است و همه این را میدانیم؛ الان چون اقتصاد ملتهب است، نقدینگی خیلی مهم است؛ بنابراین سرمایهگذاری در مسکن بسیار بسیار کم شده. و تا زمانی که این وضعیت اقتصادی بهبود پیدا نکند، به نظر من رکود در بازار مسکن باقی میماند.
این چهره اقتصادی گفت:اگر میخواهیم بازار مسکن از این وضعیت خارج شود و نقدینگی برای مردم اینقدر مهم نباشد و استمرار برایشان اهمیت پیدا کند، آن زمان است که سرمایهگذاری در مسکن امکانپذیر میشود. اول باید به درمان اصل اقتصاد بپردازیم و برای آن چارهای پیدا کنیم، تا بعد بتوانیم بازار مسکن و بازار سرمایه را اصلاح کنیم. بازار سرمایه هم اکنون با روندی که داریم، در حالی که سود صنایع روزبهروز کمتر میشود، آینده خیلی مناسبی نخواهد داشت.
∎