گروه بینالملل-رجانیوز: دس فریدمن استاد مطالعات رسانه در دانشگاه گلدسمیتس لندن در یادداشتی تحلیلی با اشاره به تصمیم اخیر بیبیسی برای پخشنکردن بخش حساسی از تصاویر اعدام دو شهروند فلسطینی در جنین، این رویکرد را «ویرایش پنهان» و نشانهای از جانبداری ساختاری این شبکه در قبال خشونتهای رژیم صهیونیستی توصیف کرده است.
او میگوید که این تحریف برخلاف ماجرای ویرایش سخنرانی دونالد ترامپ، نه به عذرخواهی رسمی منجر شده و نه کسی بابت آن در بیبیسی استعفا داده است.
فریدمن یادآور میشود که در نوامبر ۲۰۲۵، افشای ویرایش بحثبرانگیز بخشی از سخنرانی ترامپ در برنامهای درباره وقایع ششم ژانویه در ساختمان کنگره آمریکا و القای این برداشت که رئیسجمهوری وقت بهصراحت هوادارانش را به خشونت فراخوانده است، موجی از انتقادها را به سوی بیبیسی روانه کرد. این انتقادها در نهایت با پذیرش خطا، عذرخواهی رسمی و استعفای مدیرکل و رئیس بخش خبر این بنگاه رسانهای همراه شد.
بهنوشته این استاد دانشگاه، تنها چند روز پس از این بحران، بیبیسی در پروندهای دیگر به ویرایش بحثبرانگیز درباره رویدادی مرتبط با فلسطین متهم شد. در ۲۹ نوامبر (۸ آذر ۱۴۰۴)، دوربینهای مدار بسته در جنین، صحنهای را ثبت کردند که در آن نیروهای رژیم صهیونیستی، دو مرد فلسطینی غیرمسلح را پس از آنکه دستان خود را بالا برده و تسلیم شده بودند، از فاصله نزدیک هدف گلوله قرار میدهند. این تصاویر بهسرعت در رسانههای مختلف جهان منتشر شد، اما بیبیسی در گزارش تلویزیونی خود، درست در لحظات پیش از شلیک، تصویر را قطع و گزارشگر روی آنتن اعلام کرد «در این لحظه تصاویر را از دست میدهیم».
فریدمن تأکید میکند که بیبیسی در واقع چیزی را «از دست نداده»، بلکه آگاهانه تصمیم گرفته است حساسترین بخش تصاویر را نشان ندهد. این در حالی است که دستورالعملهای سردبیری خود این شبکه تصریح میکند در مواردی که موضوع به مرگ و رنج گسترده مربوط است، استفاده از تصاویر تکاندهنده، اگر برای نشان دادن تمام ابعاد فاجعه ضروری باشد، قابل توجیه است.
او مینویسد این تصمیم نه یک خطای فنی، بلکه نمونهای از اجرای روزمره سیاست موسوم به «بیطرفی اقتضایی» است که در عمل، خشونتهای رژیم صهیونیستی را کماهمیت، مشروط و قابل تفسیر نشان میدهد.
این تحلیلگر رسانهای همچنین به نحوه روایت گزارشگر بیبیسی اشاره میکند که چندین بار از قید «بهنظر میرسد» استفاده کرده و میگوید مردان فلسطینی «ظاهراً تسلیم میشوند» یا نیروهای صهیونیست «بهظاهر» به سمت آنها شلیک میکنند، در حالی که برخی رسانههای دیگر، از جمله نشریه هاآرتص، همان تصاویر را با عبارتهای شفافتری مانند «به گلوله بستن دو فلسطینی پس از تسلیمشدن» توصیف کرده و از قیود تردیدآمیز استفاده نکردهاند.
فریدمن میگوید این رفتار بیبیسی را باید در ادامه فشارهای سیاسی دانست که بعد از انتشار گزارش مایکل پرسکات، روزنامهنگار سابق ساندیتایمز، شدت گرفت. در آن گزارش، بیبیسی به داشتن «سوگیری عمیق لیبرال» متهم و بخشی از محتوای آن، بهویژه در سرویس عربی، «ضد اسرائیل» توصیف شده بود؛ تعبیری که عملاً دست دولت انگلیس و حامیان رژیم صهیونیستی را برای فشار بیشتر بر این بنگاه رسانهای بازتر کرد.
بهگفته او، در این گزارشها هیچ اشارهای به مطالعات مستقل که طی سالهای اخیر، از سوی نهادهایی مانند مرکز رصد رسانهای و برخی گروههای پژوهشی منتقد سیاست خارجی انگلیس منتشر شده که نشان میدهد پوشش خاورمیانه در بیبیسی بهطور ساختاری علیه روایت فلسطینی و با «ارزشگذاری نابرابر جان فلسطینیها و اسرائیلیها» تنظیم میشود، نشده است. فریدمن همچنین معتقد است حضور برخی چهرههای بانفوذ حامی رژیم صهیونیستی در هیأتمدیره بیبیسی، این جهتگیری را تقویت کرده است.
این استاد دانشگاه با استناد به روایات خبرنگاران و تهیهکنندگان بیبیسی، از شکلگیری «فرهنگ ترس» در داخل این سازمان سخن میگوید که در آن، بسیاری از کارکنان نگران از دست دادن موقعیت شغلی خود، از انتقاد علنی نسبت به سیاستهای سردبیری درباره غزه خودداری میکنند. این در حالی است که بنا بر شهادت برخی روزنامهنگاران، تحریریهها همواره نگران تماسهای اعتراضی سفارت رژیم صهیونیستی و فشارهای مستقیم مقامات انگلیسی هستند.
بهنوشته فریدمن، این جانبداری صرفاً در سطح رویکرد نرمتر نسبت به تصاویر خشونت خلاصه نمیشود، بلکه در روند پوشش خبری نیز قابل مشاهده است.
او با استناد به دادههای پایگاه آرشیوی «نکسیس» میگوید در دوره ششهفتهای پیش و پس از آتشبس اعلامشده در غزه، اگرچه تعداد کل مطالب منتشرشده در رسانههای انگلیس درباره درگیری این منطقه تقریباً ثابت مانده و از حدود ۳۳ هزار و ۹۱۰ مورد به ۳۳ هزار و ۸۳۰ مورد رسیده است، اما سهم بیبیسی در موضوعات حساس، بهشدت کاهش یافته است.
در این گزارش آمده است تعداد مطالبی که در رسانههای انگلیس بهطور همزمان به «اسرائیل» و «نسلکشی» اشاره کردهاند، در مجموع حدود ۵۰ درصد کاهش یافته، اما در شبکه جهانی بیبیسی این کاهش به حدود ۸۱ درصد (از ۲۹۷ مورد به ۵۶ مورد) و در شبکه خبری بیبیسی به حدود ۷۵ درصد (از ۲۶۲ مورد به ۶۴ مورد) رسیده است. در همین بازه زمانی، گزارشهایی که عبارت «کشتهشدگان در غزه» در آنها بهکار رفته، در کل رسانههای انگلیس حدود ۲۰ درصد کاهش یافته، حالآنکه در شبکه جهانی بیبیسی این رقم حدود ۶۳ درصد (از ۵۲ به ۱۹ مورد) و در شبکه خبری بیبیسی حدود ۴۱ درصد (از ۴۱ به ۲۴ مورد) بوده است.
فریدمن میافزاید در حوزه گزارشهایی که «رژیم صهیونیستی» را در کنار «جنایت جنگی» مطرح میکنند نیز وضعیت مشابهی دیده میشود، بهطوریکه در مجموع رسانههای انگلیس کاهش اینگونه مطالب حدود ۷ درصد برآورد شده، اما در شبکه جهانی بیبیسی حدود ۶۰ درصد (از ۵۸ به ۲۳ مورد) و در شبکه خبری این بنگاه رسانهای حدود ۶۲ درصد (از ۴۸ به ۱۸ مورد) کاهش ثبت شده است.
بهاعتقاد او، این ارقام نشان میدهد بیبیسی در موضوعاتی که بیش از همه میتواند برای (رژیم) اسرائیل هزینهساز باشد، بسیار سریعتر از میانگین سایر رسانهها عقبنشینی کرده و پوشش انتقادی خود را کاهش داده است.
این استاد مطالعات رسانه، این روند را همسو با اولویتهای سیاست خارجی دولت انگلیس ارزیابی میکند و مینویسد در حالی که تعداد بیانیههای رسمی وزارت امور خارجه انگلیس درباره غزه پس از آتشبس محدود بوده، شمار قابلتوجهی از مواضع رسمی لندن در این مدت، بر جنگ اوکراین و مقابله با روسیه متمرکز شده و رسانهای مانند بیبیسی نیز عملاً دستورکار دولت را در تنظیم اولویتهای خبری خود دنبال میکند.
فریدمن در پایان یادداشت خود تأکید میکند ماجرای سانسور تصاویر جنین نشان میدهد بحرانی که بیبیسی با آن روبهرو است صرفاً به یک ویرایش غلط در پرونده ترامپ محدود نمیشود، بلکه با نوعی جانبداری عمیق و دیرینه در برابر جنایات رژیم صهیونیستی گره خورده است.
وی تصریح میکند که این تصمیمات، بهرغم انتقادهای گسترده افکار عمومی و بدنه حرفهای روزنامهنگاران، نه به عذرخواهی رسمی منجر میشود و نه کسی در قبال آن استعفا میدهد، اما اعتماد مخاطبان به ادعای بیطرفی این رسانه را بهطور جدی زیر سؤال برده است.
انتهای پیام/