شفقنا رسانه- در دنیای امروز، بهرهگیری از هوش مصنوعی به یکی از شاخصهای رقابت میان دولتها در حوزه سیاستگذاری و مدیریت داده تبدیل شده است. از همین رو نقش این فناوری در تحلیل علایق کاربران، فرصتها و چالشهای آن در تصمیمگیریهای کلان و ارائه نگاهی علمی به کاربردهای آن در بهبود حکمرانی اهمیت می یابد. یک متخصص هوش مصنوعی و دستیارهای هوشمند در این باره معتقد است که در عصر حکمرانی داده (Data Governance) استفاده از تحلیل داده ها برای حکمرانی، همچنین پیشبینی رفتار کاربران به کمک پردازش زبان طبیعی و دستیار های هوشمند امکان میدهد تصمیمگیرندگان اثرات احتمالی تصمیمات خود را پیش از اجرا شناسایی کنند. در صورتی که رفتار کاربران پیشبینی نشود، حتی تصمیمات اقتصادی درست میتواند با مقاومت یا هزینههای اجتماعی مواجه شود. بنابراین بهرهگیری از تحلیل دادههای کاربران و ظرفیتهای هوش مصنوعی و مدلهای زبانی بزرگ نه تنها باعث کاهش ریسکها و هزینهها میشود، بلکه امکان همراهی و اقناع جامعه را نیز فراهم و اثربخشی سیاستگذاری را تضمین میکند.
گفتگوی شفقنا رسانه با سید روح اله میرحسینی مدرس دانشگاه، پژوهشگر برتر هوش مصنوعی در رویدادهای علمی بین المللی و همچنین داور علمی بسیاری از کنفرانسهای بینالمللی در زمینه هوش مصنوعی را در ادامه بخوانید…
شبکه های اجتماعی با استفاده از بازخورد کاربران فعالیت می کنند
علائق کاربران جزو اهداف رسانه هاست که باید شناسایی شود
علایق کاربران در شبکه های اجتماعی چگونه تحلیل و جهت دهی می شود؟
با این توصیف که شبکه های اجتماعی رسانه های دوسویه ای هستند که با استفاده از بازخورد کاربران فعالیت می کنند و پذیرش این مهم که هر رسانه ای صاحب رسانه ای دارد و اهداف صاحب رسانه را دنبال می کند و مهمترین اهداف آن جلب مخاطب است. لذا بر اساس سلایق مخاطب مطالبی را منتشر می کند. بنابراین علائق کاربران جزو اهداف رسانه هاست که باید شناسایی شود. از طرف دیگر ما امروزه موضوعی با نام هوش مصنوعی داریم که برای حل مسئله استفاده می شود. حال اگر مسئله منِ صاحب رسانه تحلیل علایق کاربران باشد، از این ابزار هوش مصنوعی برای تحلیل علایق آن ها استفاده می کنم.
هوش مصنوعی از طریق دادهها سلیقه کاربر را آنالیز میکند
توانایی هوش مصنوعی با پردازنده و الگوریتم هایی که دارد، پردازش داده هاست
برای استفاده از هوش مصنوعی در تصمیمات مهم باید از دادهها بهره ببریم
الگوریتم های شبکه های اجتماعی در این زمینه چه نقشی دارند؟
الگوریتم یک مجموعه ای محدود از دستورالعمل هایی است که برای حل مسئله از آن استفاده می شود و هیچ ارتباط مستقیمی با تأثیر کاربران ندارد و نمیتواند جهتگیری مشخصی ایجاد کند. هوش مصنوعی چند مولفه دارد که یکی از مؤلفههای اصلی هوش مصنوعی، که آن را از بسیاری فناوریهای دیگر متمایز کرده، «داده» است. ما دادههای متعددی در حوزههای مختلف در اختیار داریم و از این دادهها برای کارکردهای گوناگون استفاده میشود. بنابراین یکی از مؤلفههای بنیادین هوش مصنوعی داده است. مؤلفه دیگر سختافزار است؛ یعنی پردازشگرهایی که قرار است این دادهها را پردازش کنند. مولفه دیگر هوش مصنوعی، الگوریتم هایی هستند که این دادهها را با استفاده از همین سختافزارها تحلیل و پردازش میکنند.
در واقع، ما سه جزء؛ داده، الگوریتم و پردازشگر را داریم. الگوریتمها مجموعهای از مباحث و فرمولهای ریاضی هستند و نقش آنها پردازش دادههاست. آنچه به نظر میرسد پاسخ اصلی پرسش شما باشد «داده» است؛ زیرا تحلیلها بر اساس دادههایی انجام میشود که از حوزه رسانه یا شبکه های اجتماعی به دست میآید. بنابراین آنچه در اینجا نقش دارد الگوریتم نیست، بلکه «داده» است.
به عنوان مثال، خبری در شبکه های اجتماعی -درست یا غلط- با هر قصد و نیتی منتشر می شود. عکس العمل کاربر نسبت به این خبر مهم است. اینکه کاربر چه واکنشی نشان میدهد؟ آیا صرفاً مشاهده میکند؟ آیا آن را فوروارد میکند؟ آیا منتشر میکند؟ چه مدت با محتوا درگیر میماند؟ همه این موارد «داده»هایی هستند که در حوزه هوش مصنوعی قابلیت تحلیل دارند. در این فرآیند، درست یا نادرست بودن خبر لزوماً توسط انسان قابل تشخیص کامل نیست ولی برخی رسانهها با اتکا به همین اخبار غلط میتوانند بر افکار مخاطبان خود تأثیر بگذارند. بنابراین در این روند «الگوریتم» نقشی تعیینکننده ندارد، بلکه داده و رفتار کاربران نسبت به مطلبی است که مبنای تحلیل قرار میگیرد. هوش مصنوعی از طریق همین داده ها- لایک کردن ها، دیدن ها، فوروارد کردن ها، علایق دوستانتان و… – سلیقه شما را آنالیز می کند و بر اساس آن محتواهایی را به شما پیشنهاد می دهد که ببینید.
لذا با تعریفی که از هوش مصنوعی و شبکه های اجتماعی ارائه شد، به صورت کلی باید گفت که توانایی هوش مصنوعی با پردازنده و الگوریتم هایی که دارد، پردازش داده هاست. حال داده های شبکه های اجتماعی اعم از مشخصات فردی کاربر، لایک ها، کامنت ها، بازنشرها و… است که هوش مصنوعی به واسطه پردازنده ها و الگوریتم هایش این داده ها را پردازش می کند و مخاطبان را تحت تاثیر قرار می دهد. لذا آنچه بر کاربر تاثیر دارد «داده» است و ما به عنوان رسانه باید به سمت داده های مطلوب برویم و آن ها را استخراج کنیم. اهمیت داده به حدی است که امروزه علم داده و حکمرانی داده مطرح می شود و در دنیا سرمایه گذاری زیادی برای این حوزه شده است.
اگر بخواهیم از هوش مصنوعی در همه تصمیمات مهم خود استفاده کنیم، باید از دادهها بهره ببریم. حال از این موضوع بگذریم که ما خود نیز باید متخصصانی داشته باشیم که برای ما الگوریتمهای مناسب طراحی کنند و سختافزارهای کارآمدی در اختیار داشته باشیم تا از این دادهها استفاده شود. بنابراین ما الگوریتمهای سوگیرانه نداریم؛ با این حال، هوش مصنوعی میتواند به گونهای عمل کند که در مخاطب احساس اقناع ایجاد نماید. چرا مطالبی که در اینستاگرام برای من نمایش داده میشود با مطالبی که برای شما ظاهر میشود متفاوت است؟ اگر این مسئله فقط به الگوریتم مربوط بود، باید همه ما یک نوع محتوا دریافت میکردیم. با این حال، چون رفتار من با رفتار شما متفاوت است، این سامانه نسبت به هر یک از ما واکنش متفاوتی نشان میدهد. نسل جدید شبکههای اجتماعی، بهعنوان یک رسانه، به دنبال علایق ما میگردد تا مخاطب را جذب کند. اخیراً مقالهای خواندم درباره تشخیص علایق با استفاده از هوش مصنوعی و همچنین ایجاد مد مبتنی بر هوش مصنوعی.
تحلیل دادههای نادرست میتواند سوگیریهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایجاد کند
با این اوصاف برخی از سیاستگذاران چگونه باعث ایجاد حباب های اطلاعات در دیدگاه کاربران میشوند؟
از آنجا که ما در عصر «حکمرانی داده » قرار داریم، برخی حکمرانان، دادههای جعلی تولید میکنند. این دادههای نادرست میتواند مورد تحلیل قرار گیرد و سوگیریهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و… ایجاد کند. برای مثال، اگر موضوع افزایش قیمت بنزین را در رأس برنامهریزی کشور در نظر بگیرید، موافقان و مخالفان افزایش قیمت بنزین دادههایی را در شبکههای اجتماعی تولید میکنند. این دادههای تولیدشده بهواسطه الگوریتمهای اجتماعی میتوانند بازنشر گستردهای پیدا کنند؛ یعنی خبری که جعلی است بهواسطه ابزارهای هوش مصنوعی میتواند بهصورت فراگیر بازنشر شود و افکار یک جامعه را منحرف کند، بهگونهای که افزایش قیمت سوخت پدیدهای جلوه کند که «تنها به نفع دولت است و برای مردم هیچ دستاوردی ندارد.»
لذا عدهای در این زمینه سود میبرند و عدهای متضرر میشوند. افرادی که ضرر میکنند تمام تلاش خود را به کار میگیرند تا این امر به نتیجه نرسد. در چنین شرایطی، حکمران باید داده صحیح تولید کند، مصاحبه درست ارائه دهد و مخاطبان را با خود همراه سازد. به عبارتی، حکمرانان بدون ایجاد همراهی مردم، حتی تصمیم درستشان نیز به عدم اجرا منتهی میشود.
باید اقتضائات عصر هوش مصنوعی را بدانیم و از دادهها برای حکمرانی استفاده کنیم
برخی از اخباری که منتشر میشود صحت ندارد و میتواند مسیر فکری کاربر را تغییر دهد
مسئله ایجاد حباب های اطلاعاتی چه خطراتی برای آزادی انتخاب کاربران و تنوع اطلاعاتشان در شبکه های اجتماعی دارد؟
یکی از سوادهایی که بر آن تأکید میشود، سواد رسانه است. متأسفانه این سواد رسانهای را بهخوبی فرا نگرفتهایم. آزادی کاربران را کسی محدود نمیکند؛ کاربران خود انتخاب میکنند که سلایقشان چه باشد. کاربران باید هوشیارانهتر عمل کنند و بدانند که ممکن است در این حباب اطلاعاتی دچار گمراهی شوند.
کاربران باید بدانند که برخی از اخباری که منتشر میشود، صحت ندارد و چون صحت ندارد، میتواند مسیر فکری کاربر را به سوی دیگری ببرد. اجازه دهید روشنتر توضیح دهم: رئیسجمهور مدتی پیش گفت« قیمت یک بطری آب معدنی چند برابر یک لیتر بنزین است». او میخواست جامعه را به سمت آزادسازی نرخ بنزین هدایت کند. برای این کار لازم بود بر اساس تحلیل دادهای موضوع برای جامعه تبین گردد و با دادهکاوی آثار مثبت و منفی این طرح بیان شود. سپس با استفاده از هوش مصنوعی جریان سازی متناسب صورت گیرد تا بتوان چنین طرحهای ملی را اجرایی نمود. چنین طرحهایی ممکن است ذینفعانی داشته باشد یا ممکن است مخاطراتی را برای قشری ایجاد کند، لذا اگر حاکمیت از ابزار هوش مصنوعی درست استفاده نکند، کسانی که منافع شان به خطر می افتد با بهره مندی از هوش مصنوعی جریان رسانهای راه خواهند انداخت که ممکن است تبعاتی را به همراه داشته باشد. لذا شایسته است با بهرهمندی از ظرفیت هوش مصنوهی و شبکههای اجتماعی، فرایند اقناع درباره درستی هدف به درستی انجام شود تا پس از اقناع، بتوان هدف مطلوب را اجرا کرد. اگر من بازیگر خوبی در این عصر نوین فناوری نباشم، این طرح میتواند به شکست منتهی شود. پس ضمن آنکه مردم بهعنوان شهروند باید سواد رسانهای داشته باشند، حکمرانان نیز باید این سواد را درک کنند. ما باید اقتضائات عصر هوش مصنوعی را بدانیم و دریابیم که امروز برای حکمرانی باید بهسهم خود از این دادهها استفاده کنیم.
روابطعمومی باید دستیار مبتنی بر هوش مصنوعی داشته باشد
افکار مخاطبان باید با کمک دستیارهای هوشمند ساماندهی شود
نقش و مسئولیت حکمرانان در مدیریت رفتار کاربران چیست؟
آنچه حکمرانان باید انجام دهند، شفافیت است. امروزه روابطعمومی دستگاهها باید هوشیاری بیشتری داشته باشند و ابزارهای هوش مصنوعی را بشناسند و از آن برای هدایت فکری جامعه استفاده کنند. یعنی بدانند اگر امروز شبههای در پدیده قیمت تمامشده بنزین وجود دارد، روابطعمومی دستگاه مربوطه باید پاسخگو باشد. لذا روابطعمومی نیز باید با استفاده از LLM (مدلهای زبانی بزرگ) یک سیستم دستیار مبتنی بر هوش مصنوعی داشته باشد تا بتواند افکار مخاطبان خود را ساماندهی کند.
هوش مصنوعی با الگوریتمهای ریاضی و مدلهای یادگیری ماشین، رفتار کاربران را تحلیل میکند
با تحلیل دادههای بزرگ میتوان درباره زمان اجرای تصمیمات کلان تجدیدنظر کرد
چه روش هایی برای تحلیل کاربران با استفاده از هوش مصنوعی وجود دارد؟
هوش مصنوعی با بهرهگیری از یادگیری ماشین، داده کاوی و پردازش زبان طبیعی (NLP)و استفاده از الگوریتمهای ریاضی و مدلهای مختلف یادگیری ماشین مثل خوشهبندی و سایر الگوریتمها، دادههای (بیگدیتا) موجود در فضای مجازی از قبیل رفتارهای کاربران را تجزیه و تحلیل (تحلیل دادههای بزرگ) می نماید و حتی آنها را هدایت می کند.
البته با بهرهمندی از تکنیکهای پردازش زبان طبیعی، یادگیری ماشین و تحلیل دادههای بزرگ، میتوان به پیشبینی رفتار کاربران نیز دست یافت. برای مثال، در موضوع آزادسازی قیمت بنزین، جامعه در وضعیت مشخصی قرار دارد و هنوز که قیمت بنزین تغییر نکرده است. مدیران و صاحبنظران باید رفتار کاربران را تحلیل کنند و بر اساس این تحلیلها تصمیم بگیرند ممکن است لازم باشد اجرای این تصمیم با تحلیل های صورت گرفته به تعویق بیفتد یا برای جلوگیری از تعویق، مجموعهای از اقدامات رسانهای انجام شود.
هوش مصنوعی یک شتابدهنده است؛ اگر هدف غلط باشد آن را سریعتر پیش میبرد
حکمرانان باید از ابزارهای هوش مصنوعی بهصورت بهینه و مسئولانه استفاده کنند
آینده هوش مصنوعی در شکلدهی رفتار کاربران چه چالشها و فرصتهایی برای جامعه ایجاد خواهد کرد؟
ما میتوانیم از هوش مصنوعی، پردازش زبان طبیعی و مدلهای زبانی بزرگ و ایجاد دستیارهای هوشمند برای پیشبینی رفتار کاربران بهره بگیریم. یکی از مزایای استفاده از هوش مصنوعی در تحلیل رفتار کاربران، بهبود تجربه مشتری و افزایش وفاداری آنان است. هنگامی که بپذیریم در عصر حکمرانی داده زندگی میکنیم، طبیعی است که صاحبان شبکههای اجتماعی نیز تمایل دارند تعداد کاربران بیشتری را جذب کنند تا بتوانند دادههای گستردهتری در اختیار داشته باشند و حکمرانی مؤثرتری اعمال کنند؛ از این رو ایجاد وفاداری کاربران برای آنان ضروری است. از سوی دیگر، پیشبینی رفتار کاربران به کمک هوش مصنوعی میتواند به کاهش برخی هزینهها نیز منجر شود.
در دولتهای پیشین نیز بحث افزایش قیمت بنزین مطرح بوده است. حتی اگر بپذیریم که تصمیم از نظر اقتصادی درست است، عدم پیشبینی رفتار کاربران میتواند هزینههایی برای نظام ایجاد کند. اتخاذ یک تصمیم اقتصادی درست بدون همراهی و اقناع مردم به نتیجه نمیرسد. بنابراین امروزه با بهرهگیری از تحلیلهای مبتنی بر هوش مصنوعی و استفاده از ابزارها و امکانات آن، میتوان از این فرصت برای اتخاذ تصمیمهای صحیح بهره برد.
از سوی دیگر، برخی صاحبنظران تعریف دیگری از هوش مصنوعی ارائه میکنند که نادرست نیست. آنان معتقدند هوش مصنوعی یک «پیشران» یا «شتابدهنده» است؛ بدین معنا که اگر هدف غلط باشد، هوش مصنوعی میتواند بهعنوان شتابدهندهای قوی آن هدف غلط را سریعتر پیش ببرد و اگر هدف صحیح باشد، آن را مؤثرتر و کارآمدتر تقویت کند. بنابراین، همانگونه که هوش مصنوعی میتواند فرصت ایجاد کند، امکان تهدید را نیز فراهم میآورد.
به همین دلیل، افراد میتوانند با استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی و تولید دادههای نادرست، دیدگاه کاربران را منحرف کنند و این انحراف ممکن است تبعات خاصی برای کشور به همراه داشته باشد. ازاینرو حکمرانان باید از این ابزار بهصورت بهینه و مسئولانه استفاده کنند.
بهطور کلی میتوان گفت حکمرانی بدون بهرهگیری از هوش مصنوعی نادرست و ناکارآمد است. بهعنوان فردی تحصیلکرده در این حوزه، امیدوارم دولت در کنار شعارهای زیبایی که درباره استفاده از فناوریهای هوش مصنوعی و نیز بهرهگیری از نخبگان و آرای خرد جمعی در فرایند تصمیمگیری مطرح میکند، در مرحله اجرا نیز با استفاده از ظرفیت نخبگان علمی و فناوریهای نوین از جمله هوش مصنوعی، بتواند زمینهساز بهبود وضعیت کشور و ارتقای کیفیت حکمرانی شود.
استفاده از دستیار هوش مصنوعی برای هیأت وزیران اقدامی امیدوارکننده است
اگر دولت قصد دارد وارد عرصه رقابت هوش مصنوعی شود، باید گامهای مؤثر و ساختاری بردارد
آموزشهای مرتبط با هوش مصنوعی باید به خروجی مثبت و اثربخش منتهی شود
برای تحقق این نوع حکمرانی مبتنی بر داده و هوش مصنوعی، چه الزامات، پیشنیازها و زیرساختهایی لازم است؟
لازمه تحقق این امر آن است که دولت به صاحبنظران این حوزه اتکا کند و باور داشته باشد که در عصر هوش مصنوعی، هر تصمیم درستی در صورت ناآگاهی از این حوزه میتواند به نتیجهای نادرست منتهی شود.
امروز شاهد آن هستیم که دولت درصدد استفاده از دستیار هوش مصنوعی برای هیأت وزیران است. این اقدام در سطح شعار، ارزشمند و امیدوارکننده است، اما همچنان در ساختار حکمرانی هوش مصنوعی کشور با وضعیت بلاتکلیفی مواجهیم. هنوز مشخص نیست ستاد یا سازمان هوش مصنوعی و عناوین مشابه دقیقاً کجا مستقر است و چه نقشی ایفا میکند. اگر دولت قصد دارد همانند کشورهای منطقه و جهان وارد عرصه رقابت هوش مصنوعی شود، باید بهجای اقدامات شعاری، در عمل گامهای مؤثر و ساختاری بردارد.
همچنین مشاهده میشود که دولت با صدور بخشنامههایی، کارمندان دستگاههای دولتی را ملزم به فراگیری آموزشهای مرتبط با هوش مصنوعی کرده است، اما آیا الزامی برای آن وجود دارد؟ آیا این دورهها درست تبیین شده است؟ یا اینکه به استناد برنامه پیشرفت هفتم تغییراتی در ساختار هوشمند سازی مطرح است، آیا باور برای عملیاتی شدن آن وجود دارد؟ آیا از متخصصان این حوزه برای چنین اهدافی استفاده میگردد یا متاسفانه گونه ای دیگر عملی می شود؟ با وجود این، اجرای چنین سیاستی نیازمند نظارت دقیق و سختگیرانه است تا اطمینان حاصل شود که این آموزشها به خروجی مثبت و اثربخش منتهی میشود.