به گزارش خبرنگار بین الملل ایسکانیوز، رژیم صهیونیستی در روز دوم آذرماه سال جاری هیثم علی طباطبایی معروف به سید ابوعلی را ترور کرد. منابع عبری زبان اعلام کردند که ابوعلی فرمانده ستاد حزب الله و نفر دوم این جنبش بوده است. در جریان این حمله علاوه بر هیثم علی الطباطبایی، چهار نفر دیگر از نیروهای حزبالله به شهادت رسیدند. رژیم صهیونیستی در یک سال گذشته حداقل ۷۰۰۰ بار آتشبس را در لبنان نقض و به این کشور تجاوز کرده است.
بیشتر بخوانید:
واکنش حزب الله در مواجهه با رژیم صهیونیستی ترکیبی است
حزب الله در منظومه فکری صهیونیستها
رژیم صهیونیستی در میان اضلاع مقاومت به چند دلیل تمرکز ویژهای بر روی حزب الله دارد:
الف) حزب الله بعد از ایران مهمترین و قوی ترین گروه مقاومت است؛
ب) حزب الله یکی از بیشترین مرزهای سرزمینی را با فلسطین اشغالی دارد؛
ج) ضربه پذیری حزب الله منجر به افزایش ضربه پذیری سایر گروه های مقاومت و حتی ایران خواهد شد؛
د) نقش توسعه دهی گفتمان مقاومت توسط حزب الله به مراتب بیشتر است.
بر این اساس صهیونیستها چند راهبرد خاص را در رابطه با حزب الله در دستور کار قرار داده اند:
1. هدف قراردادن زیرساخت های حیاتی حزب الله که به عنوان فلج سازی راهبردی شناخته می شود. در همین حال، صهیونیستها تاکید دارند که باید به دو مفروض اصلی در رابطه با حزب الله توجه ویژه داشت:
الف) نباید در تله تصویرسازی معکوس همچون حماس قرار گرفت. زیرا رژیم صهیونیستی معتقد بود که حماس دیگر با رژیم صهیونیستی وارد جنگ نمیشود، اما حوادث ۷ اکتبر نشان داد که حماس درحال طراحی عملیات علیه رژیم صهیونیستی بوده است.
ب) نباید به وعدههای دولت لبنان در رابطه با حزب الله خوش بین بود. زیرا گذر زمان منجر به افزایش بازسازی حزب الله خواهد شد. این امر منجر به اتخاذ موضع تهاجمیتر و ریسک پذیرتری توسط حزب الله میشود.
2. تقابل دولت با حزب الله و همچنین مردم با حزب الله با کاتالیزور فشارهای بین المللی؛
3. انجام حملات پیش دستانه برای قطع خطوط پشتیبانی حزب الله. بر مبنای این گزاره است که بسیاری احتمال حمله رژیم صهیونیستی به عراق را مطرح می کنند.
4. تغییر رویکرد از بازدارندگی با انکار به بازدارندگی با مجازات؛
5. حفظ فشار نظامی بر حزب الله؛
6. ایجاد یک معماری امنیتی پایدار در جنوب لبنان با مشارکتهای منطقهای.
ترور ابوعلی و معادلات جدید منطقه
ترور هدفمند ابوعلی توسط رژیم صهیونیستی در لبنان نشان داد که این رژیم قصد دارد مرحله جدیدی از جنگ با حزب الله را انجام دهد. در رابطه با مدل تعریف شده در سطح منطقه و اقدامات صورت گرفته در آینده چند نکته لازم و ضروی است:
1. مدل اقدامات رژیم صهیونیستی همچون اقدامات این رژیم بعد از عملیات طوفان الاقصی است که در آن بر ترور هدفمند فرماندهان و پشتیبانان محورها تمرکز دارد. ترور علاء الحدیدی در غزه و ابوعلی در بیروت نشان دهنده این مسئله است و حتی باید این نکته مدنظر قرار گیرد که دایره این ترورها به سایر محورها همچون فرماندهان منطقه ای سایر اضلاع مقاومت تسری پیدا نکند که در دور قبلی با ترورهایی همچون سید رضی و شهید زاهدی این امر اتفاق افتاد.
2. تمرکز رژیم صهیونیستی بر ترور فرماندهان اصلی حزب الله قرار گرفته است. این سناریو مشابه سناریوی جنگ ۶۶ روزه است که رژیم صهیونیستی با ترور فرماندهان اصلی و میدانی و رأس رهبری حزب الله جنگ را آغاز کرد.
3. هدف رژیم صهیونیستی از این ترورها، جلوگیری از هرگونه پاسخ سریع و دقیق حزب الله در برابر این حملات است. به گونهای که شورای آتلانتیک در این رابطه نوشت که گزینه های حزب الله محدود است؛ از یک طرف پایگاه اجتماعی آن فریاد میزند و از طرف دیگر چنانچه حزب الله پاسخ ندهد، رژیم صهیونیستی بسیار سخت پاسخ خواهد داد.
4. صهیونیستها با این ترور به دنبال القای این گزاره بودند که چنانچه خلع سلاح حزب الله به سرانجام نرسد، این رژیم معادلات را تغییر خواهد داد. عملیات ترور در ضاحیه این پیام را به دولت لبنان نیز داده که درصورت عدم خلع سلاح حزب الله، حملات این رژیم عمق لبنان را هم در بر خواهد گرفت. نیویورک تایمز در این زمینه نوشت که این حمله با هدف افزایش تحرکات سیاسی برای دولت لبنان در جهت پیشبرد خلع سلاح بود. رژیم صهیونیستی این پیام را داد که این حملات می تواند در آینده به یک نبرد گستردهتر تبدیل شود.
حزب الله و نوع پاسخ به این ترور
با توجه به ترور صورت گرفته اکنون این سوال مطرح است که واکنش حزب الله در چه سطحی خواهد بود. به بیان دیگر آیا حزب الله به این ترور پاسخ خواهد داد؟
در پاسخ به این سوال باید گفت که حزب الله برای پاسخ دادن به این ترور چند ملاحظه اساسی دارد:
- داخل لبنان: بسیاری از جریانها معتقدند که هرگونه اقدام از سمت حزب الله منجر به جنگ خواهد شد و این جنبش نباید عکس العملی نشان دهد.
- دولت لبنان: دولت لبنان به جای اقدام علیه رژیم صهیونیستی و اتخاذ راهبردی فعال در این زمینه، به سمت و سوی خلع سلاح حزب الله حرکت کرده و مخالف هرگونه اقدام از سمت حزب الله است. مواضع نواف سلام نشان داد که جریان دولت همچنان به جای مقابله با تجاوزهای رژیم صهیونیستی بر خلع سلاح حزب الله تکیه دارند.
- وقوع جنگ: یکی از محدودیت های حزب الله برای پاسخ، وقوع جنگ است. البته حزب الله از جنگ هراسی ندارد و در این راستا بیشتر فشارهایی که از سمت دولت در رابطه با عدم جنگ به این جنبش وارد می شود، مهم است. در واقع حزب الله در وضعیتی از جنگ و عدم جنگ قرار گرفته کههمین مسئله در نوع پاسخ یا عدم هرگونه پاسخ موثر است.
در مجموع به نظر میرسد که رژیم صهیونیستی با افزایش سطح تنشها با لبنان به دنبال حفظ سایه جنگ و تقابل دولت لبنان با حزب الله است تا بدین طریق به سناریوی مطلوب خود یعنی خلع سلاح حزب الله برسد. در این میان سیاست اصلی حزب الله نیز باید مبتنی بر یک پاسخ هوشمندانه باشد که در عین ایجاد بازدارندگی منجر به افزایش سطح تنش به سمت جنگ نشود.
انتهای پیام/