به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه در مشهد، امیرامین یزدی استاد گروه آموزشی روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد در میزگرد تخصصی کودکان در سایه ترور؛ واکاوی ترومای روانشناختی و راهکارهای حمایتی که امروز سهشنبه۱۱ آذرماه در سالن جلسات کوهستانی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی برگزار شد، با اشاره به پیامدهای تروما در کودکان گفت: تروما انعطافپذیری و سازگاری روانی را تخریب میکند و پیامدهای آن در قالب اختلالات مختلف ظاهر میشود. تحقیقات نشان میدهد مکانیسمهای حافظه تحت تأثیر تروما به جای ثبت روایت منسجم، به شکل قطعات جدا و تکهتکه در مغز فعال میشوند و فرد را وادار به واکنشهای ناخواسته میکنند.
این استاد دانشگاه افزود: اختلالات هورمونی نیز از دیگر پیامدهای تروماست که تأثیرات گستردهای بر عملکرد فرد بر جای میگذارد. در نگاه رایج، کودک در معرض خشونت به عنوان موجودی منفعل در نظر گرفته میشود که محکوم به نشان دادن واکنشهای غیرارادی است؛ مشابه یک رفلکس که در آن فرد کنترلی بر پاسخ خود ندارد.
یزدی تصریح کرد: اما من ترجیح میدهم به جای نگاه انفعالی، هیجانات و رفتار کودک را در چارچوب ساختارگرایی و دیدگاه کلنگر تحلیل کنم. در این نگاه، کودک در فرآیند پردازش روانی فعال است و پاسخها را میسازد، نه اینکه صرفاً واکنش نشان دهد. اگر این لنز را به کار گیریم، نگاه تشخیصی و بالینی ما رنگ دیگری خواهد گرفت.
وی در ادامه به تشریح عملکرد سیستم روانی و مغزی پرداخت و گفت: مغز دستگاهی پیچیده است که برای کمک به تطبیق و تنظیم ما در محیط طراحی شده است. وظیفه اصلی مغز، حفظ بقا و تنظیم رفتارهای سازگارانه است. این سیستم در هر لحظه انبوهی از اطلاعات حسی را از محیط دریافت و پردازش میکند، بر اساس تجربیات گذشته معناسازی میکند و رفتار مناسب را راهنمایی میکند.
این استاد روانشناس خاطرنشان کرد: وقتی سیستم مغزی به درستی کار کند، فرد درک درستی از موقعیت دارد و رفتار سازگارانه نشان میدهد. اما تروما این سیستم را تخریب میکند و باعث میشود پردازش اطلاعات دچار تحریف شود. در نتیجه، فرد حتی در موقعیتهای غیرتهدیدآمیز احساس خطر میکند و واکنشهای اضطرابی نامناسب از خود نشان میدهد.
وی افزود: یکی از مکانیسمهای آسیبزای تروما، ایجاد سوگیری توجه به محرکهای مرتبط با خطر است. به عنوان مثال، کودکی که قربانی خشونت جنسی شده، ممکن است به رنگ لباس، صدا یا بوهای خاصی حساس شود و در مواجهه با آنها حتی در محیط امن، احساس خطر کند و واکنشهای اجتنابی شدید نشان دهد.
یزدی ادامه داد: تروما به تدریج تصویر کودک از خود، دیگران و جهان را تغییر میدهد. دنیا در ذهن او جای ناامن و پرخطری جلوه میکند و دیگران موجوداتی تهدیدکننده به نظر میرسند. این نگاه، به عینک سیاهی تبدیل میشود که تمام تجربیات بعدی را تحریف میکند. حتی تصویر خود فرد نیز مخدوش میشود و احساس بیارزشی، دوستنداشتنی بودن و تنهایی در او شکل میگیرد.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: از دیگر پیامدهای تروما، کاهش انعطافپذیری روانی است. فرد تحت تأثیر تروما توانایی اصلاح پیشبینهای اشتباه خود بر اساس شواهد جدید را از دست میدهد و نگرش منفی او حتی با تجربیات مثبت نیز به راحتی تغییر نمیکند.
وی به راهکارهای حمایتی و درمانی اشاره کرد و گفت: درمان و مداخلات توانبخشی باید بر بازسازی سیستم معناسازی مغز، اصلاح نگرش منفی نسبت به خود و جهان، و بازیابی انعطافپذیری روانی متمرکز شوند. در این مسیر، ایجاد ارتباط ایمن و توأم با اعتماد و گرمی، کلید اصلی تغییر است. رابطه همتنظیمکنندهای که در آن درمانگر یا مراقب با آرامش و امنیت خود، سیستم عصبی برآشوبده کودک را تنظیم میکند، بستر لازم برای تغییرات بعدی را فراهم میسازد.
یزدی خاطرنشان کرد: در شرایط ناامن، حتی استدلالهای منطقی نیز تأثیری ندارند، زیرا سیستم عصبی فرد در حالت بقا قفل شده است. بنابراین، ایجاد امنیت از طریق رابطه، نخستین گام ضروری در فرآیند درمان است و پس از آن میتوان برای بازسازی هیجانات و باورهای فرد استفاده کرد.
انتهای پیام/