شناسهٔ خبر: 76089865 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

تکرار عقب‌ماندگی این بار در انتقال آب

صنایع معدنی در خراسان رضوی به ویژه در منطقه خواف در سال‌های گذشته از آب دشت‌های استان استفاده کرده‌اند.

صاحب‌خبر -

صنایع معدنی در خراسان رضوی به ویژه در منطقه خواف در سال‌های گذشته از آب دشت‌های استان استفاده کرده‌اند. بر اساس آخرین اطلاعات ارائه شده توسط سازمان ملی زمین‌شناسی، شمال‌شرق منطقه خواف از جمله مناطقی است که فرونشست در آن آغاز شده و این پدیده طبیعی نشان از این دارد که برداشت از منابع آبی این منطقه باید بیش از گذشته مدیریت شود.
از سوی دیگر در هفته‌های اخیر توقف پروژه انتقال آب از دریای عمان به سمت استان‌های خراسان به دلیل کمبود منابع مالی عنوان شده و این پرسش مطرح است که با توجه به خشکسالی، تأمین آب این صنایع چگونه خواهد بود، ضمن آنکه نباید سال‌ها بهره‌برداری این شرکت‌های خصولتی را از آب و مواد معدنی موجود در منطقه، بدون انجام شایسته مسئولیت‌های اجتماعی فراموش کرد.

پساب پاسخگوی نیاز صنایع نیست

رئیس دبیرخانه شورای گفت‌وگوی دولت و بخش خصوصی خراسان رضوی در پاسخ به طرح این موضوع عنوان کرد: در اواخر سال ۱۴۰۰ و اوایل ۱۴۰۱، صنایع بزرگ استان؛ از جمله فولاد خراسان و چند واحد فولادی و معدنی در سنگان، همچنین فولاد مبارکه که در سنگان سهام دارد، به این نتیجه رسیدند که موضوع انتقال آب از دریای عمان برای صنایع را پیگیری کنند، صورتجلسه‌هایی در این راستا تنظیم، پیمانکار مشخص و پروژه وارد فاز اجرا شد.
علی‌اکبر لبافی گفت: طبیعی است که انتقال آب هزینه‌های قابل توجهی دارد. تصور اولیه صنایع این بود که کل آب انتقالی برای خود صنایع اختصاص پیدا می‌کند و در ادامه، مباحث انتقال آب به شهرها هم مطرح شد. صنایع ناگزیرند آب مورد نیاز خود را به‌ویژه در مناطق معدنی مانند سنگان تأمین کنند.
وی افزود: یکی از گذاره‌های دیگر، استفاده از پساب است و پروژه‌هایی هم در این موضوع جریان دارند؛ اما اگر واقع‌بین باشیم، پساب به‌تنهایی کافی نیست و زمانی در مورد فولاد خراسان در نیشابور مطرح بود که پساب فقط نزدیک به یک‌سوم مصرف کارخانه را تأمین می‌کند و برای دوسوم دیگر باید فکری کرد. هر چند راهکار شرکت‌های معدنی بیشتر بر پایه پساب است، با این حال، آب انتقالی نیز قراردادی دارد که باید انجام شود.
رئیس دبیرخانه شورای گفت‌وگوی دولت و بخش خصوصی خراسان رضوی تصریح کرد: صنایع بزرگ آب‌بر مانند فولاد چاره‌ای جز استفاده از پساب ندارند. در اصفهان نیز همین روند دنبال شده است. فولاد مبارکه در قالب مسئولیت اجتماعی خود در شهرستان مبارکه قرارداد استفاده از پساب را منعقد کرده و صنایع بزرگ اعتقاد دارند که باید در برابر پیامدهای اقتصادی فعالیت خود در منطقه، به مردم نیز کمک و رضایت آن‌ها را جلب کنند؛ زیرا بقای خود را در رضایت مردم می‌بینند. فرهنگ پیگیری و جدیت در استان‌هایی مانند اصفهان و کرمان بالاست و همین امر موجب پیشرفت سریع‌تر پروژه‌هاست. در استان ما نیز می‌توان همین مسیر را طی کرد؛ اما موانعی وجود دارد. شرکتی مانند فولاد مبارکه در مسئولیت اجتماعی بسیار جدی است و تلاش می‌کند مردم اطرافش راضی باشند و این حس باید در صنایع خراسان رضوی؛ به‌ویژه صنایع فولادی که دارای تونل‌های درآمدی قوی با بیش از ۲میلیارد دلار سرمایه‌گذاری هستند، نیز ایجاد شود.
لبافی با اشاره به عقب‌ماندگی خراسان رضوی در اجرای پروژه‌های بزرگ عنوان کرد: در حال حاضر مشاهده می‌کنیم پروژه انتقال آب در اصفهان به سرعت پیش می‌رود. سیرجان نیز اجرای آن را انجام داده و مسیر انتقال آب به‌ سمت کرمان و سپس یزد و اصفهان در حال تکمیل است؛ اما در منطقه شرق کشور، از پیشرفت لازم برخوردار نیستیم؛ همان‌گونه که در حوزه بزرگراه‌ها، آزادراه‌ها و پروژه‌های ریلی نیز این عقب‌ماندگی وجود دارد. به عبارت دیگر منطقه شرق همواره در پروژه‌های اثرگذار دچار کندی بوده و پیگیری این امور قابل انجام است، به شرط آنکه اراده‌اش وجود داشته باشد. به طور کلی توسعه منطقه‌ای نیاز به یک مدل مشخص دارد و نمی‌توان بدون یک طرح جامع به توسعه پایدار امید داشت.
وی ادامه داد: طبیعی است در چنین پروژه‌ای که آب را از مسیر طولانی و با هزینه‌های زیاد منتقل می‌کند، باید بخشی از آن به مصرف شرب برسد؛ به‌ویژه برای شهری مانند مشهد که یک کلانشهر ملی به شمار می‌آید و سالانه پذیرای مردم از سراسر کشور و حتی خارج از کشور است. تأمین آب مشهد یک ضرورت محسوب می‌شود و کوچک‌ترین تأخیر در شرایط فعلی قابل قبول نیست. همان‌گونه که در غرب و مرکز کشور پروژه‌ها تسریع شده، برای شرق نیز باید چنین اتفاقی بیفتد. مشهد شهری نیست که بتوان موضوع آب آن را ساده تلقی کرد. ورودی آب تقریباً نداریم و اغلب برداشت‌ها از منابع زیرزمینی است و ادامه این روند تبعات خوبی ندارد.

تحلیل فرضیات در توقف پروژه انتقال آب از دریای عمان

یکی از فرضیاتی که در توقف پروژه انتقال آب از دریای عمان مطرح می‌شود، این است که ابتدا مسئله تأمین آب برای صنایع مطرح بود و بسیاری از شرکت‌های بزرگ فولادی مشارکت داشتند؛ اما در حال حاضر می‌گویند، این آب باید برای مصارف غیرصنعتی از جمله شرب استفاده شود و موجب کاهش انگیزه صنایع در تأمین منابع مالی شده و این احتمالاً تغییر رویکرد تا حدودی عقب‌نشینی یا کاهش سرعت مشارکت صنایع را به دنبال داشته است.
در تحلیل این فرضیه، حتی اگر فرض کنیم آب برای مشهد انتقال نیابد و روش‌های ریاضت آبی یا استفاده بیشتر از پساب جایگزین شود، باز هم صنایع آب‌بر باید از برداشت از سفره‌های زیرزمینی دست بردارند و با توجه به کمبود فیزیک آب در منطقه که بتواند پساب تولید کند، انتقال آب برای صنایع یک ضرورت است. فولاد مبارکه و سایر شرکت‌های معدنی همان طور که در سنگان فعالیت دارند، در اصفهان هم فعال‌اند و در پروژه انتقال آب به اصفهان نیز مشارکت می‌کنند. بنابراین اگر صنایع واقعاً منابع مالی کافی نداشته باشند، باید پروژه انتقال آب در اصفهان را نیز متوقف کنند؛ اما اگر منابع دارند، چرا برای تأمین آب مورد نیاز خود در خراسان رضوی هزینه نمی‌کنند؟
بحران آب در خراسان رضوی نه تنها یک مسئله زیست‌محیطی؛ بلکه یک معضل توسعه‌ای و مدیریتی است. توقف پروژه انتقال آب، کمبود منابع مالی صنایع و برداشت بی‌رویه از سفره‌های زیرزمینی، همگی زنگ خطری برای پایداری اکوسیستم و امنیت آبی استان به شمار می‌روند و بهره‌برداری مسئولانه صنایع معدنی، اجرای پروژه‌های انتقال آب و استفاده بهینه از پساب می‌تواند همگرایی میان توسعه اقتصادی و حفظ منابع آب را ممکن کند. بی‌تردید اراده سیاسی و همکاری صنایع، همراه با مدیریت علمی منابع آب، پیش‌شرط جلوگیری از فرونشست و بحران‌های آینده خواهد بود که پیش از آنکه دیر شود، باید در دستور کار قرار بگیرد.