به گزارش خبرنگار جماران، به دنبال وقوع حادثه برای رضا امیرخانی، نویسنده مطرح کشورمان، غلامرضا طریقی، معاون شعر و ادبیات خانه کتاب و ادبیات ایران در صفحه تلگرامی اش نوشت:
دو هفته قبل تلفن زدم به او تا بگویم کاری که به خاطرش قرار بود بیاید انجام نشده.
توضیح که دادم گفت:
داشتم با موتور یکی از رفقا میآمدم حالا که اینطور شد برمیگردم.
به سرم زد بگویم سوار موتور نشو رضا جانِ امیرخانی اما نگفتم.
رابطه ما سالهاست دوستانه اما رودربایستیدار پیش می رود. هر چند او چند باری در مشکلات شخصی کمکم کرده اما من روی دخالت کردن در مسأله شخصی اش را نداشتم. از وقتی پاهایم پر از پلاتین شده از موتور میترسم ...
تلفن را که قطع کردم گفتم کاش به او گفته بودم سوار موتور نشود. بعد در تاریکی شب به آسمان نگاه کردم و گفتم:
هر چند کسی که پرواز می کند بعید است روی زمین ترسی از چیزی داشته باشد.
با خودم گفتم اینبار که ببینمش وسط حرفهایم نرم میگویم موتور سوار نشو آقا رضا! پرواز هم نکن.
اما ندیدمش و شد آنچه نباید می شد. حالا خودش خوابیده است و من تصمیم گرفتهام وقتی بیدار شد به او بگویم:
آقا رضا من نذر کردهام به تعداد روزهایی که در خواب بودی و همه روزهایی که باید استراحت کنی تا روی پا بایستی کتاب هدیه بدهم به بچههای سیستان و بلوچستان؛ همان بچههایی که سالهاست تو را از نزدیک می شناسند.
خرجم را زیاد نکن رضا جان امیرخانی زودتر سر پا شو!