شناسهٔ خبر: 76056974 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: تسنیم | لینک خبر

مولد یا مبلغ؛ مسأله اصلی علم دینی

پس از دو دهه بحث نظری درباره امکان علم دینی، اکنون ضرورت اصلی در عبور از مرحله اثبات به مرحله تولید است؛ جایی که علوم اجتماعی باید بر مبانی حکمت متعالیه صورت‌بندی شوند و از سطح ادعا به عرصه دانش واقعی ارتقا یابند.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه حوزه و روحانیت خبرگزاری تسنیم، حسام وحیدی، پژوهشگر فلسفه و علوم اجتماعی در صفحه مجازی مدرسه علوم انسانی آیه به تبیین ضرورت علم دینی پرداخت و نوشت: پس از گذشت نزدیک به دو دهه از طرح ضرورت علم دینی و بحث‌های نظری درباره تمایز پیامدهای اجتماعی سنت ایرانی ـ اسلامی نسبت به سنت غربی، اکنون به نظر می‌رسد زمان عبور از «مرحله اثبات» به «مرحله تولید» فرا رسیده است. در مرحله نخست، تلاش اصلی بر آن بود که نشان داده شود علم می‌تواند بر مبانی دینی و به‌ویژه بر دستگاه حکمت متعالیه استوار شود و از این حیث، اصل امکان و ضرورت علم دینی دفاع‌پذیر است.

اما مرحله بعدی ـ که امروز اهمیت آن برجسته‌تر شده ـ معطوف به تولید واقعی علم دینی در عرصه‌های اجتماعی است. در این مرحله، سخن از ادعای کلیِ «اقتصاد اسلامی»، «آموزش اسلامی» یا «روان‌شناسی اسلامی» کافی نیست، بلکه باید بر اساس مبانی حکمت متعالیه، دستگاه نظری هر یک از این علوم صورت‌بندی شود؛ به گونه‌ای که چیستی، ساختار مفهومی، روش استنباط و پیامدهای عملی آن‌ها تعریف شود و از سطح ادعا به سطح تولید دانش منتقل گردد.

به بیان دیگر، نقطه گذار امروز این است که پس از اثبات امکان علم دینی، اکنون باید لوازم، بسط و کارکردهای اجتماعی آن در مواجهه با مسائل واقعی جامعه تولید و عرضه شود؛ زیرا تأکید مکرر بر اصل امکان، بدون ارائه صورت‌بندی مشخص از مرحله تحقق، حتی با وجود استحکام برهانی مبانی، نمی‌تواند اقناع علمی و اجتماعی لازم را به‌طور کامل فراهم کند.

مسأله اصلی در این مرحله آن است که چرا بسیاری از اندیشمندان فعال و مدعی در حوزه علم دینی از ورود به مرحله تولید و صورت‌بندی واقعی این علوم پرهیز می‌کنند. به نظر می‌رسد مهم‌ترین علت را می‌توان در شکل‌گیری «روحیه تبلیغی» در مرحله اثبات علم دینی جست‌وجو کرد. ما در سال‌های گذشته در اثبات امکان علم دینی به قلم‌فرسایی، سخنرانی و تکرار مفاهیم کلی خو گرفته‌ایم؛ اموری که نه نیازمند تمرکز عمیق است و نه مستلزم فراغت فکری جدی، زیرا این مرحله عملاً پشت سر گذاشته شده است.

بر این اساس، هرچند ممکن است مدعی تولید علم باشیم، اما در واقعیت بیش از آن‌که نقش «مولد علم» داشته باشیم، به «مبلغ علم» تبدیل شده‌ایم. سخنرانان و مدرسان، با وجود توان بیان در دفاع از اصل علم دینی، غالباً روحیه و الزامات لازم برای ورود به مرحله بعدی را در خود حفظ نکرده‌اند؛ چرا که بریدن از مشغله‌های روزمره و ورود به خلوت سنگین و سختِ تولید علمی، برای بسیاری به تجربه‌ای ناممکن یا دست‌کم دشوار می‌نماید.

در نتیجه، ممکن است فرد روزانه ساعت‌ها کلاس، درس یا سخنرانی داشته باشد؛ اما در مسیر تولید علم و پیشبرد مرحله تکاملی علم دینی هیچ گام واقعی برندارد.

انتهای پیام/