سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - کوروش دیباج: اصفهان، شهری که تاریخش با ادبیات و فرهنگ پیوند خورده است، امروز با وضعیتی روبهروست که برای علاقهمندان به نشر و کتاب چالشهای جدی ایجاد کرده است. در حالی که این شهر روزگاری قطب مطبوعات و نشر کشور بود و آثار منتشرشده در آن به شکلدهی به گفتمان فرهنگی ایران کمک میکرد، اکنون محدودیتهای ساختاری، ضعف شبکههای حرفهای و نگاه سنتی در حوزه نشر، بسیاری از ظرفیتهای بالقوه آن را بلااستفاده گذاشته است. این مسائل، محور نخستین بخش از میزگرد تخصصی خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اصفهان با عنوان «اصفهان و بحران دیدهنشدن آثار؛ واکاوی ریشهها» بود که با حضور با حضور مهدی تمیزی نویسنده و هنرمند هنرهای تجسمی، فرهاد بردبار نویسنده و مستندساز، مرضیه گلابگیر اصفهانی نویسنده و پژوهشگر و مصطفی حیدری مدیر نشر اقنوم برگزار شد (متن کامل بخش نخست میزگرد را از اینجا بخوانید). در آن بخش، شرکتکنندگان به بررسی جایگاه تاریخی اصفهان در نشر، ضعف روایت در آثار پژوهشی، محدودیتهای رسانهای و ضرورت بازتعریف نقش شهر در نشر ملی و بینالمللی پرداختند و تصویری چالشبرانگیز از وضعیت فعلی ارائه کردند.

بحثهای بخش نخست نشان داد که احیای جایگاه اصفهان در نشر تنها نیازمند بازخوانی تاریخ و میراث ادبی نیست، بلکه مستلزم تغییر نگاه حرفهای، تقویت شبکههای ارتباطی میان نویسندگان و ناشران، و تمرکز بر کیفیت محتوا و روایتمحوری است. همچنین، روشن شد که برای رسیدن به استانداردهای ملی و فراملی، باید نگاهی همزمان به ساختارهای نهادی، محدودیتهای اداری و رسانهای داشت و از فرصتهای محلی برای ارتقای ظرفیتهای فرهنگی بهره برد.
در بخش دوم این میزگرد، گفتوگو وارد مرحله عملی و راهبردی میشود؛ این بار تمرکز بر تجربههای واقعی نشر در اصفهان، چالشهای ممیزی و مجوزدهی، محدودیتهای برگزاری جلسات رونمایی، تعامل با کتابفروشیها و حمایت از ناشران خصوصی است. بخش دوم، نقشه راهی برای احیای نشر و ارتقای جایگاه فرهنگی شهر ارائه میدهد و با ارائه تحلیلها و راهکارهای تخصصی، به دنبال بازگشت اصفهان به جایگاه تاریخی و شایستهاش در عرصه ادبیات و فرهنگ است.
نشر، بخشی از هویت فرهنگی اصفهان است
مهدی تمیزی نویسنده و هنرمند هنرهای تجسمی اظهار کرد: واقعیت این است که اصفهان شهر ماست و همه ما باید برای بازگرداندن آن به دوران طلایی خود در حوزه نشر و تولید کتاب تلاش کنیم. وی افزود: ما نمیخواهیم آنچه روزگاری مایه افتخار اصفهان بوده، امروز از دست برود. همانگونه که نباید اجازه دهیم از مولانا و بوعلی سینا تا چوگان و لنجسازی را کشور دیگری مصادره کند. در مورد میراث فرهنگی، ادبی و علمی نیز باید ایستادگی کنیم. نشر در اصفهان جزئی از هویت شهری ما بوده است.
وی با اشاره به گذشته پرافتخار اصفهان در مطبوعات و نشر کتاب گفت: روزگاری اصفهان به روزنامهها و انتشاراتیهایی که ایران را به حرکت درمیآوردند افتخار میکرد، ولی امروز در این شهر حتی یک روزنامه نداریم که در شهری جز اصفهان شهره باشد و خوانده شود. حتی خبرگزاریهایی که دفتر اصلیشان در اصفهان است، توانایی عرضاندام در سطح ملی را ندارند و به فعالیت در محدوده شهری بسنده کردهاند و به همین چهارگوشه اصفهان، رضایت دادهاند. در حالیکه میتوانند و باید بتوانند که جهانی یا دستکم ملی فعالیت کنند.
این نویسنده و هنرمند هنرهای تجسمی ادامه داد: بسیاری از مطبوعات و رسانههای اصفهان خود را در همین قالب کوچک و محدود میبینند و حاضر نیستند با جریانهای نو رقابت کنند. برای این دسته از افراد، پیشرفت اهمیتی ندارد و تنها به دنبال پر کردن رزومهای هستند؛ رزومهای که برای خودشان و دایره تنگ جریان فکریشان کفایت میکند.
ایستادگی در برابر دشواریهای نشر در اصفهان
وی به تجربه شخصیاش در حوزه نشر پرداخت و گفت: بنده تاکنون بیش از ۱۴ کتاب منتشر کردهام، که بخش زیادی از آنها درباره اصفهان است. به طور ویژه بگویم، چهار کتاب اخیرم با موضوع اصفهان است و با وجود دشواریهای فراوان، آگاهانه تصمیم گرفتم که آنها را در اصفهان منتشر کنم.
تمیزی اظهار کرد: میدانم این کار سختیهای خود را دارد، ولی برایم مهم است که وقتی موضوع کتابم اصفهان است، در اصفهان منتشر شود. با وجود چالشها، امیدوارم بتوانیم دوباره به دوران طلایی نشر در اصفهان بازگردیم و جایگاه شایسته این شهر در عرصه فرهنگ و کتاب را احیا کنیم.
روایت در پژوهش؛ حلقه مفقوده آثار پژوهشی اصفهان
در ادامه میزگرد فرهاد بردبار، نویسنده و مستند ساز با اشاره به ضعف روایی در آثار پژوهشی منتشرشده در اصفهان اظهار کرد: مسئله اصلی در کارهای پژوهشی این است که روایت در آنها نادیده گرفته میشود. بسیاری از این آثار، همانگونه که مهدی تمیزی گفته، صرفاً پوشههایی از اطلاعات گردآوریشده هستند و فاقد نگاه و جهانبینی مشخصاند.
وی ادامه داد: من اخیراً کتابی میخواندم که بخشی از آن به روسای اداره معارف اصفهان میپرداخت. در همان آغاز فصل، جملهای آمده بود با این مضمون که «آقای فلانی در فلان تاریخ در خانوادهای مذهبی در محله بیدآباد به دنیا آمد.» این نوع آغاز برای دوره قاجار شاید پذیرفتنی بود، اما در دوران معاصر، چنین نثری نه جذاب است و نه روایتمحور. نویسنده باید بتواند شخصیت، زمانه، جغرافیا و اتمسفر فرهنگی را در کنار هم مجسم کند تا تاریخ زنده بماند.
محدودیتهای نهادی و ساختاری نویسندگان اصفهان
این نویسنده و مستندساز با اشاره به محدودیتهای موجود در مسیر فعالیت نویسندگان اصفهانی گفت: بهصورت طبیعی نویسندگی در حوزه داستان و ادبیات به تخیل و قلم نویسنده وابسته است و در مرحله تولید، کمتر نیازمند ساختارهای بیرونی است، اما در مراحل بعدی یعنی انتشار، نویسنده ناچار است با ساختارهایی چون ممیزی، مجوز چاپ و نهادهای فرهنگی در تعامل باشد.
وی تأکید کرد: در حوزه پژوهش این وابستگی بیشتر است، چرا که پژوهشگر ناگزیر از تعامل با ادارات، مراکز آرشیوی و نهادهای رسمی است و این مسئله خود محدودیتهایی را بهویژه در اصفهان ایجاد میکند.
سنتگرایی فرهنگی؛ مانع خلاقیت و معاصربودن
وی با تحلیل زمینه فرهنگی اصفهان بیان کرد: اصفهان شهری سنتی است و این سنت در ذهن و رفتار مردم و حتی نویسندگان آن ریشه دارد. البته سنتگرایی در ذات خود منفی نیست، اما مشکل از جایی آغاز میشود که نویسندگان از معاصر بودن فاصله میگیرند.
بردبار افزود: اصفهان در ذات خود ظرفیت بالایی برای سوژهسازی دارد. برخلاف برخی شهرها مانند اراک که تا حدودی دچار سوژهزدایی شدهاند، اصفهان همچنان دارای تاریخ، جغرافیا، رودخانه، بناهای تاریخی و مردمی با هویت متمایز است. اما نویسندگان و پژوهشگران باید بتوانند با نگاهی امروزی و نو، این سوژهها را بازآفرینی کنند.
این نویسنده و مستندساز تأکید کرد: احمد اخوت یا احمد گلشیری بهدلیل آشنایی با زبان و ادبیات روز، نمونههای بارز نویسندگان معاصر اصفهان هستند. معاصر بودن یعنی درگیر مسائل امروز بودن، شکستن قالبهای سنتی و پیوند دادن روایت محلی با نگاهی جهانی.

معاصر بودن؛ شرط بقا در ادبیات و مستندسازی
وی برای توضیح بیشتر درباره ضرورت معاصربودن نویسندگان، به کتابی از سایمون، نویسنده و مدرس فلسفه اشاره کرد و گفت: سایمون کریچلی نویسندهی کتاب «طاس، ۳۵ جستار کوتاه فلسفی» با نگاهی فلسفی به موضوعات روز میپردازد و همین ویژگی او را از دیگر نویسندگان متمایز میکند. در واقع، معاصر بودن به معنای درک زیست امروزی است. به همین ترتیب، وقتی در مورد اصفهان مینویسیم یا مستند میسازیم، نباید فقط پلها، مساجد و آثار تاریخی را ببینیم، بلکه باید شهر امروز، سیتیسنتر، خیابانها و زندگی روزمره را نیز روایت کنیم.
بردبار افزود: نگاه توریستی به اصفهان ناقص است. نویسنده یا مستندساز باید کوچههای پشت مسجد جامع را ببیند، صدای زندگی مردم را بشنود و میان سنت و مدرنیته پیوندی زنده ایجاد کند.
درخواست برای ملیسازی اخبار حوزه کتاب اصفهان
وی با اشاره به ضرورت تغییر رویکرد رسانهای در انعکاس اخبار حوزه کتاب گفت: گاهی در صفحات خبری میبینم که معرفی کتاب یا خبرهای مربوط به شهرهایی مانند اصفهان، بوشهر یا تبریز در بخش استانها منتشر میشود، در حالی که این آثار میتوانند در سطح ملی مطرح شوند. این نویسنده و مستندساز پیشنهاد کرد: خبرگزاریهای تخصصی حوزه کتاب، از جمله خبرگزاری کتاب ایران، باید در بازنشر اخبار مربوط به نویسندگان شهرستانی نگاه ملیتری داشته باشند، چرا که نویسندگان این شهرها نه تنها روایتگر زیست محلی خود هستند، بلکه با رویکردی جهانی و فرهنگی به تولید محتوا میپردازند.

ایدهای تازه در نشر اصفهان که نادیده گرفته شد
مهدی تمیزی در تکمیل صحبتهای فرهاد بردبار مبنی بر ملیسازی اخبار حوزه کتاب، با اشاره به یکی از آثار اخیر خود گفت: کتاب چهل روایت ناتمام از یک مکان تمام، با موضوع آرامستان باغ رضوان در اصفهان، به کوشش مصطفی حیدری و از سوی نشر اُقنوم منتشر شده است؛ کتابی که از نظر ایده و ساختار، مشابهی در ایران نداشته است. در این کتاب، از ۴۰ نویسنده خواسته شده تا با موضوع مرگ، گور و گورستان باغ رضوان، داستان یا جستاری بنویسند و این نخستینبار است که چنین کانسپتی در میان کتابهای فارسی میبینیم.
وی ادامه داد: با این حال، این کتاب با وجود نوآوری و اهمیت فرهنگیاش در سطح ملی، درست دیده و معرفی نشد. در حالی که اگر در تهران، کتابی بیاعتبار هم منتشر شود، به دلیل انتشار خبر آن در بخش ملی خبرگزاریها، چندینبار بازنشر میشوند و حتی در فضای بینالمللی نیز دیده میشود.
ضعف در دیدهشدن آثار پژوهشی اصفهان
این نویسنده و هنرمند هنرهای تجسمی تصریح کرد: من بهصورت مستمر کتابهایی را که در پنج سال گذشته در اصفهان منتشر شده رصد میکنم و با آثار منتشرشده در تهران مقایسه میکنم. نتیجه این است که بسیاری از آثار ارزشمند اصفهان، از جمله آثار تاریخی و پژوهشی، در رسانههای ملی بازتابی ندارند، در حالی که برخی کتابهای ضعیف، چون در تهران منتشر شدهاند، در بخش ملی مطرح و دیده میشوند.
وی تأکید کرد: وقتی اخبار فرهنگی و ادبی شهرهای بزرگ کشور توسط رسانههای تهرانی به بخش شهرستانها محدود میشود، عملاً چرخه اطلاعرسانی فرهنگی ناقص میماند، زیرا هیچ خبرگزاری دیگری از اخبار شهرستانها بازنشر نمیکند و این مسئله، شکاف فرهنگی میان پایتخت و سایر استانها را عمیقتر میکند.
ضرورت بازتعریف جایگاه اصفهان در نشر ملی
تمیزی گفت: اصفهان در تاریخ معاصر ایران، یکی از خاستگاههای اصلی نشر و مطبوعات بوده است و شایسته نیست که در تقسیمبندی رسانهای کشور به عنوان یک شهر حاشیهای در حوزه فرهنگ قلمداد شود.
وی تأکید کرد: باید با بازنگری در نحوه انعکاس اخبار فرهنگی شهرها، از تمرکزگرایی رسانهای جلوگیری کرد تا ایدهها و آثار نویسندگان و پژوهشگران شهرهایی مانند اصفهان نیز در سطح ملی و بینالمللی دیده شود.
این نویسنده و هنرمند هنرهای تجسمی تأکید کرد: نشر در اصفهان نیازمند بازنگری در چند سطح است؛ نخست در حوزه روایت و نثر پژوهشی، دوم در ساختار ممیزی و نظام مجوزدهی، سوم در نگرش سنتی و چهارم در بازنمایی رسانهای. اگر نویسندگان اصفهانی بتوانند معاصر، روایتمحور و جهاننگر باشند، اصفهان بار دیگر میتواند به جایگاه تاریخی خود در عرصه ادبیات و فرهنگ بازگردد.
ممیزی سلیقهای و نبود قانون روشن در نشر
در ادامه میزگرد مرضیه گلابگیر اصفهانی، نویسنده و پژوهشگر درباره مشکلات ممیزی در حوزه نشر اظهار کرد: مشکل عمدهای که اکنون بسیاری از نویسندگان با آن مواجه هستند قضیه ممیزی است که کاملاً سلیقهای اجرا میشود. وی مثال زد: دو سال پیش مجموعه کتابی را با پنج نفر دیگر چاپ میکردیم که قرار بود فرمت و تصاویر همه کتابها یکسان باشد. من پانزده تصویر طراحی کرده بودم که در همه شش کتاب تکرار میشد. در نهایت سه کتاب تمامی تصاویرش مجوز گرفت، یک کتاب دو تصویر حذف شد و یک کتاب دیگر تمام تصاویرش حذف شد، در حالی که تصاویر هیچ تفاوتی با یکدیگر نداشتند. این مثال به نظر من روشنترین نمونه سلیقهای بودن ممیزی است.
وی افزود: این شرایط نشان میدهد که هیچ قانون مشخصی برای ممیزی وجود ندارد و تصمیمات کاملاً بر اساس دیدگاه فردی مسئولان گرفته میشود.
سختگیری بیشتر در برگزاری جلسات رونمایی و معرفی کتاب
این نویسنده و پژوهشگر با اشاره به محدودیتهای برگزاری جلسات کتاب در اصفهان اظهار کرد: اصفهان نسبت به دیگر شهرها سختگیری بیشتری دارد.
وی توضیح داد: دوستی داشتم که کتابش در خارج از کشور چاپ شده بود و جلسات رونمایی آن در رشت و دو شهر دیگر بدون مشکل برگزار شد، اما در اصفهان همان روز جلسه تعطیل شد. این در حالی است که کتاب هیچ محتوای خلاف قانون یا توهینآمیز نداشت و تنها به دلیل قوانین و مقررات سختگیرانه محلی این اتفاق افتاد.
کملطفی نسبت به بزرگان ادبیات اصفهان
گلابگیر اصفهانی درباره حمایت و بزرگداشت بزرگان ادبیات اصفهان اظهار کرد: متأسفانه نسبت به بزرگان ادبیات شهر کملطفی میشود.
وی گفت: من چند بار قصد داشتم برای یکی دو نفر از داستاننویسان برجسته اصفهان بزرگداشتی برگزار کنم اما با برگزاری آن موافقت نشد در صورتیکه بزرگداشت این بزرگان نه تنها احترام به آنهاست بلکه باعث جذب مخاطب و توسعه فرهنگ و ادبیات محلی میشود.
مشکلات مجوز کتاب در اصفهان
این نویسنده و پژوهشگر درباره مشکلات صدور مجوز نیز اظهار کرد: در برخی موارد کتابهایی که در تهران مجوز گرفتهاند، در اصفهان به دلیل مسائل غیرشفاف و سختگیریهای محلی اجازه چاپ یا معرفی نمییابند.
وی افزود: حتی کتابهایی که محتوای آنها هیچ مشکلی ندارد و به لحاظ فکری و هنری معتبر است، ممکن است در اصفهان محدودیت بگیرند، در حالی که در سایر شهرها بدون مشکل منتشر و معرفی میشوند.
گلابگیر اصفهانی گفت: برای رشد و توسعه ادبیات اصفهان، توجه به بزرگداشت بزرگان، کاهش سلیقهای بودن ممیزی و ایجاد شبکههای حمایت و پخش منسجم ضروری است. ضمن اینکه نویسندگان اصفهان توانمند هستند و تنها نیازمند فرصت برابر و محیط حرفهای برای عرضه آثارشان هستند.
مشکلات بنیادین نشر و کتاب در اصفهان
در ادامه میزگرد مصطفی حیدری، مدیر نشر اقنوم اظهار کرد: به اعتقاد من از مسائل موجود در حوزه نشر اصفهان که بسیار مهم هستند ناشی از ضعف شبکه ارتباطی میان نویسندگان، نبود هماهنگی با کتابفروشیها و عدم حمایت کافی از ناشران خصوصی است. وی با اشاره به تجربه شخصی خود، راهکارهایی برای بهبود وضعیت نشر در استان ارائه کرد.
ضرورت شبکه ارتباطی میان نویسندگان اصفهان
وی بر اهمیت ایجاد شبکه ارتباطی میان نویسندگان و مترجمان اصفهان تأکید کرد گفت: یکی از مشکلات اصلی ما نبود تعامل و آشنایی کافی میان نویسندگان مطرح و فعال در اصفهان است. حتی نویسندگان اصفهانی که جوایز معتبر ادبی را دریافت کردهاند، برای برخی از نویسندگان هم نسل خود و بویژه نسل جدید شناخته شده نیستند که این ضعف شبکه باعث شده است بسیاری از ظرفیتهای ادبی و پژوهشی استان شناسایی و بهرهبرداری نشود.
مدیر نشر اقنوم ادامه داد: ایجاد یک شبکه منسجم ارتباطی میان نویسندگان اصفهان، امکان تعامل، همکاری، تبادل تجربه و انتشار آثار با کیفیت را فراهم میکند و باعث ارتقای سطح ادبی و پژوهشی استان میشود.
وی یادآور شد: نبود این شبکه همچنین مانع ایجاد کتابخانههای تخصصی و مکانهای مناسب برای معرفی و فروش کتاب شده است.
چالش رونماییها و تعامل با کتابفروشیها
حیدری درباره فرآیند رونمایی کتابها در اصفهان اظهار کرد: برگزاری رونماییها در فضای کتابفروشیهای مختلف شهر، گاهی به سوءاستفاده از نویسندگان و آثار منجر میشود. برخی کتابفروشیها از جمله برخی شهر کتابها از حضور نویسندگان برای ارتقای وجه اقتصادی خود استفاده میکنند و نه برای ارتقای سطح فرهنگی.
وی با اشاره به جزیرهای بودن شهر کتابها در اصفهان افزود: این فضای پراکنده باعث شده است ناشران و نویسندگان نتوانند از امکانات و ظرفیتهای موجود به شکل بهینه بهرهبرداری کنند و حتی کتابهای ارزشمند به مخاطب مناسب خود نرسد.
مدیر نشر اقنوم تصریح کرد: ارتباط مستقیم ناشران با صاحبان کتابفروشیها برای حمایت از آثار محلی ضروری است و برگزاری رونمایی بدون هماهنگی دقیق با کتابفروشیها آن طور که باید نتیجهبخش نخواهد بود.
اهمیت حمایت از ناشران نوپا و خصوصی
وی بر لزوم حمایت از ناشران نوپا تأکید کرد و اظهار کرد: یکی از چالشهای اصلی در اصفهان، عدم درک صحیح سرمایهگذاران و کتابفروشیها از نقش ناشران نوپا است. بسیاری از آنان تنها به دنبال سود اقتصادی هستند و ارزش فرهنگی آثار را به اندازه کافی مد نظر قرار نمیدهند. اینکه باید با کتاب به شکل کالای نمایشی و تزئینی یا اساساً کالا برخورد شود خود بحث مفصلی میطلبد ولی حداقل برای من کتاب اساس فرهنگ است که این درک به گمانم برای بسیاری از سرمایهگذاران و حتی برخی از فروشندگان کتاب نیست.

اهمیت رونمایی کتاب در فضای فرهنگی و آموزشی
مدیر نشر اقنوم به اهمیت برگزاری رونمایی کتاب در تقویت فرهنگ مطالعه اشاره کرد و اظهار کرد: در نشر ما این مسأله مدنظر بود که رونمایی کتاب نباید تنها یک نمایش تبلیغاتی باشد بلکه باید فرصتی برای ارتقای سطح فرهنگی، معرفی نویسندگان و تشویق مخاطبان به مطالعه فراهم کند. برگزاری مناسب این رویدادها نیازمند هماهنگی با کتابفروشیها، رسانهها و انجمنها و پاتوقهای فرهنگی است.
وی ادامه داد: تجربه نشان داده است که وقتی رونمایی کتاب تنها برای جلب توجه اقتصادی برگزار میشود، آثار فرهنگی ارزشمند کمتر مورد توجه قرار میگیرند و نویسندگان فرصت معرفی کامل آثار خود را از دست میدهند.
حیدری بر لزوم ایجاد زیرساختهای حمایتی برای رونماییهای حرفهای و آموزشی و متناسب با نیاز مخاطب در اصفهان تأکید کرد.
چشمانداز توسعه نشر خصوصی در اصفهان
حیدری در بخش دیگری از صحبتهای خود اظهار کرد: گرچه معتقدم کتاب خوب در وقت خودش، خودش را صدا میزند هر چند دیر و شاید در زمانی که نویسنده مأیوس از همه جا به گذران عمر ادامه می دهد یا حتی نمی دهد، و از طرفی کار کردن با ناشران غیرخصوصی هم مسائل و مصائب خود را دارد که خارج از حوصله این نشست است، ناشران خصوصی در اصفهان میتوانند در تعامل با یکدیگر و با برنامهریزی دقیق، سرمایهگذاری هوشمند و ایجاد شبکه ارتباطی میان نویسندگان و مخاطبان، مسیر مستمری برای نشر ایجاد کنند، گرچه مسیر سخت و ناهموار است.
وی افزود: تمرکز بر کیفیت محتوا، حمایت از نویسندگان محلی و تعامل حرفهای با کتابفروشیها و پخشکنندهها از ضروریات موفقیت نشر است.

حال چه باید کرد؟
از مباحث مطرح شده در میزگرد میتوان این استنباط را کرد که نشر در اصفهان امروز در نقطهای حساس قرار دارد؛ شهری که روزگاری خاستگاه مطبوعات و کتابهای اثرگذار ملی بود، حالا میان میراث فرهنگی غنی و محدودیتهای ساختاری، سلیقهای بودن ممیزی و ضعف شبکههای ارتباطی معلق مانده است. بازگرداندن جایگاه تاریخی این شهر در حوزه کتاب و فرهنگ تنها با روایتمحوری، نگاه معاصر، ایجاد شبکه حرفهای میان نویسندگان و ناشران و دیدهشدن آثار در سطح ملی و بینالمللی ممکن است.
∎