شناسهٔ خبر: 76054735 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرنامه دانشجویان ایران | لینک خبر

نگاهی بر ۷ دهه پس از تولد خونین یک جریان تأثیرگذار در دانشگاه‌های ایران؛

جنبش دانشجویی؛ میراثی خونین، چالشی نو/ بازگشت به مردم؛ ضرورت امروز تشکل‌های دانشجویی

از نخستین روز آذر ۱۳۳۲ که سه دانشجوی دانشکده فنی در اعتراض به مداخلات آمریکا به خاک و خون کشیده شدند، فریاد اعتراض دانشجویی خاموش نشد. اما امروز پرسش این است که آیا این صدا همچنان در تحولات سیاسی و اجتماعی کشور اثرگذار است؟ و آیا جنبش دانشجویی توانسته جایگاه گذشته خود را حفظ کند؟

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه تشکل های دانشجویی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛  ۱۶ آذرماه ۱۳۳۲، روزی که کمتر کسی تصور می‌کرد از دل دانشکده فنی دانشگاه تهران، «سیمرغ‌هایی آتشین» سر برآورند؛ جوانانی که خونشان هزینه حضور میهمان آمریکایی محمدرضا پهلوی شود و دانشگاه را در سوگ فرو برد. اما همان واقعه، میراثی ماندگار برای نسل‌های بعدی دانشجویان بر جای گذاشت؛ میراثی از اعتراض به سلطه‌جویی بیگانگان که هنوز نیز ادامه دارد.

با این حال، پرسش‌هایی جدی امروز ذهن بسیاری را مشغول کرده است:
آیا صدای دانشجویان هنوز در روندهای سیاسی و فرهنگی کشور شنیده می‌شود؟ آیا این جریان همچنان نسبت خود را با آرمان‌های انقلاب حفظ کرده است؟ و اساساً مردم تا چه اندازه با جنبش دانشجویی و کارکردهای آن ارتباط دارند؟

بررسی فعالیت‌های اخیر نشان می‌دهد که با افزایش تعداد دانشگاه‌ها و دانشجویان، جنبش دانشجویی دیگر آن مقبولیت سابق را میان مردم ندارد و وزن اثرگذاری‌اش در افکار عمومی کاهش یافته است.

جنبش دانشجویی؛ میراثی خونین، چالشی نو/ بازگشت به مردم؛ ضرورت امروز تشکل‌های دانشجویی

چالش دگرگونی در زیست جنبش دانشجویی

فعالیت جنبش دانشجویی، که روزگاری بیشتر ناظر به تحلیل کلان مسائل کشور بود، امروز به «مسئله‌محوری» و پرداختن به مشکلات عینی جامعه متمایل شده است. دانشجویان همچنان در مسیر آرمان‌های گذشته گام برمی‌دارند، اما رویکرد آنان تخصصی‌تر و متفاوت‌تر شده است.

یکی از آسیب‌های جدی سال‌های گذشته، تمرکز بیش از حد بر سیاست بود؛ در حالی که حوزه‌هایی چون سلامت، آسیب‌های اجتماعی، کشاورزی، اقتصاد، مسکن و مسائل جوانان کمتر مورد توجه قرار گرفت. با این حال، طی سه سال اخیر شاهد تغییر رویکرد هستیم و فعالان دانشجویی با تخصص‌گرایی بیشتر، سهمی پررنگ‌تر در تحلیل مشکلات واقعی جامعه ایفا می‌کنند.

مطالبه‌گری در موضوعاتی مانند عدالت آموزشی، مسائل کارگری (هفت‌تپه، هپکو، هفت‌سنگان، غیزانیه، ده‌ونک)، تسهیل ازدواج جوانان، نقش‌آفرینی زنان در اجتماع و مقابله با شرط‌بندی‌های مجازی از نشانه‌های این تغییر است. دانشجویان امروز بیش از پیش در کنار مردم ایستاده و صدای محرومان شده‌اند. با این حال، در مسیر تحقق عدالت و همزمان حفظ استکبارستیزی، گاه دچار سردرگمی هستند.

ضرورت تغییر شیوه و گفتمان

اگرچه دغدغه‌های دانشجویان نسبت به مسائل مردم واقعی و ارزشمند است، اما جریان دانشجویی نیازمند گفتمان‌سازی جدید، بازنگری در شیوه مواجهه با مسائل و درک دقیق‌تر از نیازهای جامعه است. روش‌های سنتی مانند تجمع، بیانیه و نامه همچنان قالب اصلی فعالیت‌هاست، در حالی که جامعه انتظار ورود ریشه‌ای‌تر به مسائل را دارد.

در گذشته جمعیت اندک دانشجویان به آنان مرجعیت اجتماعی می‌بخشید، اما امروز با گسترش دانشگاه‌ها، دیگر نمی‌توان صرفاً بر «دانشجو بودن» تکیه کرد. لازم است جنبش دانشجویی بیش از پیش به مردم نزدیک شود، در فعالیت‌های میدانی حضور داشته باشد و واقعاً صدای جامعه باشد.

دانشجوی امروز باید از گفتمان‌های شعاری فاصله بگیرد و درک دقیقی از مطالبات واقعی مردم پیدا کند، تا بتواند نقش طبیعی و حرفه‌ای خود را در جامعه ایفا کند.

بازگشت به مردم؛ ضرورت امروز تشکل‌های دانشجویی

اکنون زمان آن رسیده است که تشکل‌های دانشجویی قالب فعالیت‌های خود را تغییر دهند و با زبانی قابل فهم برای مردم سخن بگویند. جنبش دانشجویی، به شرط وابسته نبودن به جناح‌ها و احزاب، می‌تواند دوباره اعتماد عمومی را بازسازی کند.

این جنبش باید از دل مردم برخیزد، با آنان گفتگو کند و در کنار آنان برای بهبود جامعه تلاش کند؛ میراثی که از آذر ۱۳۳۲ آغاز شد، تنها در چنین صورتی زنده خواهد ماند.

گزارش از هادی هدایت زاده