به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم، «رحمانالله لکنوال» پناهجوی 29ساله افغان و نظامی پیشین واحد ویژه موسوم به «واحد صفر» بهاتهام تیراندازی به دو عضو گارد ملی آمریکا در چندقدمی کاخ سفید، در مرکز توجه رسانهها و نهادهای امنیتی آمریکا قرار گرفته است. در این تیراندازی که در نزدیکی میدان «فراگوت» در واشنگتن دیسی رخ داد، سارا بکتروم سرباز 20ساله گارد ملی، کشته و گروهبان اندرو ولف 24ساله، بهشدت زخمی شد.
بر اساس گزارش «نیویورک پست» و دیگر رسانههای آمریکایی، یکی از محورهای اصلی تحقیقات فدرال بررسی این موضوع است که آیا اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و فشارهای روانی ناشی از جنگ، در شکلگیری رفتار خشونتآمیز لکنوال نقش داشته است یا خیر.
لکنوال حدود هشت سال در نیروی ضربت قندهار، یکی از واحدهای موسوم به «صفر» که تحت آموزش و حمایت سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) فعالیت میکرد، خدمت کرده است.
واحدهای موسوم به «قطعات صفر» که تحت آموزش و حمایت عملیاتی سیا در افغانستان فعالیت میکردند، از نیروهای مخفی و پرنفوذ جنگ دو دهه گذشته افغانستان بهشمار میرفتند. این واحدها در قالب گروههایی مانند 01، 02 و 03 عملیاتهای شبانه انجام میدادند و بهدلیل پیوند مستقیم با شبکه اطلاعاتی آمریکا، عملاً خارج از نظارت رسمی دولت افغانستان فعالیت میکردند.
همزمان، گزارشهای معتبر از نهادهایی چون دیدهبان حقوق بشر و رسانههایی مانند تایم و پروبابلیکا، این نیروها را به کشتار غیرنظامیان، بازداشتهای خودسرانه و حملات شبانه مرگبار متهم کردهاند؛ اتهاماتی که برخی آنها را «گروههای مرگ تحت حمایت آمریکا» توصیف کردهاند. با وجود سنگینی این ادعاها، هیچ رسیدگی رسمی یا محاکمه علنی درباره عملکرد این واحدها انجام نشده است و بخش مهمی از فعالیتهایشان همچنان در ابهام باقی مانده است.
یک افسر سابق افغان به «سیبیاس نیوز» گفته است که وی در دوره خدمت «مسئول و حرفهای» بوده و دیدگاههای قوی ضد طالبان داشته است، اما زندگی او پس از خروج از افغانستان تغییر مسیر داد. لکنوال در سال 2021، همزمان با خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، در قالب برنامه «عملیات متحدین خوش آمدید» همراه با همسر و پنج فرزند خردسالش به آمریکا منتقل شد و در شهر بلینگهام در ایالت واشنگتن اسکان داده شد؛ برنامهای که برای انتقال و اسکان افغانهایی طراحی شده بود که با ارتش و دیپلماسی آمریکا همکاری کرده بودند.
بهگفته دوستان، همرزمان سابق و اعضای جامعه محلی؛ لکنوال پس از استقرار در آمریکا با مشکلات جدی روانی و سازگاری روبهرو شد. یک مقام آمریکایی مطلع از روند تحقیقات نیز گفته است که وی از تلفات سنگین در واحدش و کشته شدن یک دوست نزدیک بهشدت تحت فشار روانی قرار گرفته بود.
دوست دوران کودکی مظنون تیراندازی در واشنگتن نیز در گفتگو با نیویورک تایمز اظهار داشت: «با خشونتی که در افغانستان شاهد آن بود، بهشدت تحت تأثیر قرار گرفت. وقتی خون، اجساد و مجروحان را میدید، نمیتوانست تحمل کند، این فشار زیادی بر ذهنش وارد کرد.»
گزارش مفصل «اسوشیتدپرس» نیز تصویری نگرانکننده از سالهای اخیر زندگی لکنوال در آمریکا به دست میدهد. بر اساس ایمیلهایی که به یک سازمان امدادرسان به پناهندگان ارسال شده است، وی از مارس 2023 «بهعنوان فرد، پدر و نانآور خانواده عملکردی نداشته» است؛ شغلش ترک شده بود و در دورههای طولانی انزوا فرو رفته بود همچنین توان ادامه کار ثابت را از دست داده بود.
یک عضو جامعه محلی که با خانوادههای افغان در واشنگتن کار میکند، گفته است که لکنوال هفتهها در اتاق تاریک خود میماند، با هیچکس ـ حتی همسر و فرزندان بزرگترش ـ صحبت نمیکرد و خانواده برای رساندن پیامها ناچار بودند کودکان خردسال را به اتاقش بفرستند.
در ایمیلهای ارسالشده به کمیته پناهندگان و مهاجران آمریکا (USCRI)، از نوسان رفتاری لکنوال میان دورههای انزوای عمیق و دورههای کوتاه «مانیا» (شیدایی) نیز گزارش شده است؛ دورههایی که وی ناگهان با خودروی خانوادگی سفرهای طولانی و بیبرنامه انجام میداد؛ یک بار تا شیکاگو و بار دیگر تا آریزونا رفته بود.
دادستانی آمریکا در واشنگتن اعلام کرده است که لکنوال از بلینگهام، واقع در حدود 130کیلومتری شمال سیاتل، با خودرو به واشنگتن دیسی آمده است تا حمله را انجام دهد. وی اکنون با اتهام قتل درجهیک و سایر اتهامات مرتبط با تیراندازی مسلحانه روبهروست.
این گزارشها درحالی است که ژنرال بازنشسته «سمیع سادات» نیز اظهار داشت در طول دوران خدمت لکنوال در واحد صفر، هیچ نشانهای از ارتباطش با گروههای تروریستی دیده نشده است و پرونده امنیتی لکنوال در دوران خدمت، پاک و تحت نظارت مداوم بوده است.
از سوی دیگر، «تمیم عاصی» کارشناس مسائل نظامی نیز در تحلیلی با اشاره به این حادثه نوشته است: فردی که چنین «جنایت هولناکی» را مرتکب شده، آشکارا بهدلیل «کارهایی که در گذشته انجام داده» دچار مشکلات بسیار شدید روانی بوده است.
وی معتقد است دولتها نباید از این حوادث برای «مجازات جمعی» جوامع مهاجر و پناهجو استفاده کنند.
پرونده رحمانالله لکنوال تنها یک جنایت فردی نیست، بلکه در دل خود چند لایه حساس را نمایان میکند؛ از یک سو، پیامدهای روانی جنگ و حضور طولانیمدت در واحدهای ویژهای که با خشونت عریان، تلفات سنگین و فشار مداوم مواجهاند؛ و از سوی دیگر، سازگاری این نیروها با زندگی عادی در کشورهای میزبان، آن هم بدون حمایت کافی شغلی و رواندرمانی و اجتماعی دشوار است.
واحدهای «صفر» که لکنوال در آن خدمت میکرد، بهعنوان یکی از ستونهای عملیات آمریکا در افغانستان شناخته میشدند؛ نیروهایی که تحت آموزش و پشتیبانی مستقیم سازمان سیا قرار داشتند و اعضایشان از فیلترهای امنیتی سختگیرانه عبور میکردند، همین سابقه باعث شده است اکنون بسیاری در آمریکا میپرسند؛ چگونه فردی با این سطح از بررسی امنیتی و همراه با هشدارهای متعدد درباره وضعیت روانی، به مرحلهای رسید که در چندقدمی کاخ سفید به سربازان آمریکایی شلیک کند؟
در بیش از دو دهه گذشته، آمریکا با شعار «مبارزه با تروریسم» در افغانستان حضور نظامی داشت؛ حضوری که به کشته شدن هزاران غیرنظامی و تخریب گسترده در آن کشور انجامید. اکنون، بخشی از همان جنگِ برونمرزی، با پروندههایی مانند رحمانالله لکنوال بهشکل معکوس به داخل خاک آمریکا و پایتختش بازگشته و واشنگتن را با تبعات انسانی و امنیتی سیاستهای گذشته خود روبهرو کرده است.
انتهای پیام/.+