زهرا وجدانی: آلودگی هوا طی دو دهه اخیر به یکی از جدیترین بحرانهای زیستمحیطی و سلامت عمومی در ایران تبدیل شده است؛ بحرانی که هر ساله شهرهای مختلف کشور از تهران، اصفهان و اهواز تا تبریز، ارومیه، مشهد و کرج را تحتتاثیر قرار میدهد و پیامدهای گستردهای بر سلامت، اقتصاد، حملونقل، زیرساختهای شهری و حتی کیفیت زندگی روزمره برجای میگذارد. ترکیبی از عوامل طبیعی مانند وارونگی دما، خشکسالی و ریزگردهای ناشی از کانونهای داخلی و خارجی به همراه منابع انسانی نظیر ناوگان حملونقل فرسوده، سوختهای غیراستاندارد، صنایع آلاینده و رشد بیبرنامه شهری، آلودگی را به بحرانی پیچیده و چندلایه تبدیل کرده است.
در این گزارش، با تکیه بر پژوهشهای علمی به بررسی جامع راهکارهای علمی مقابله با آلودگی هوا در ایران میپردازیم.

شناخت دقیق بحران آلودگی هوا در ایران
بحران آلودگی هوای ایران ویژگیهایی دارد که آن را از بسیاری از کشورها متمایز میکند. ساختار جغرافیایی شهرهای بزرگ ایران از جمله محصور بودن تهران میان کوهستان البرز و دشت جنوبی شرایط را مستعد تجمع آلایندهها کرده است. این وضعیت در فصلهای سرد با پدیده وارونگی دما (Temperature Inversion) تشدید میشود و لایهای از هوای سرد مانع جابهجایی آلایندهها میشود.
آلایندههای اصلی در هوای ایران
بر اساس مطالعات دانشگاهی و دادههای سازمان محیطزیست مهمترین آلایندههای غالب عبارتاند از:
• ذرات معلق PM₂. ₅ و PM₁₀
• اکسیدهای نیتروژن (NOₓ)
• دیاکسید گوگرد (SO₂)
• مونوکسیدکربن (CO)
• ازن سطح زمین (O₃)
ذرات معلق بهویژه PM₂. ₅ در بسیاری از روزهای سال در تهران، اصفهان، مشهد، کرج، همدان، اهواز و یزد از حد استاندارد بالاتر است. این ذرات کوچکتر از ۲.۵ میکرون میتوانند وارد ریه شده، در جریان خون نفوذ کنند و موجب بیماریهای قلبی و عروقی، سرطان ریه، آسم و حملات تنفسی شوند.

منابع اصلی آلودگی در ایران
ازجمله منابع اصلی آلودگی هوا در ایران را میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
• حملونقل (حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد آلودگی در کلانشهرها)
• خودروهای بنزینی غیراستاندارد
• موتورسیکلتهای کاربراتوری (که حدود ۷ تا ۱۰ برابر خودرو آلودگی تولید میکنند)
• ناوگان دیزلی فرسوده (اتوبوسها، کامیونها)
• صنایع آلاینده
• پالایشگاهها، پتروشیمیها، نیروگاهها
• صنایع فولاد، سیمان و کارخانههای اطراف شهرها
• سوختهای غیراستاندارد
• استفاده از مازوت (Fuel Oil) در برخی نیروگاهها در فصل سرد
• کیفیت پایین گازوئیل
• ریزگردها و طوفانهای گردوغبار
• منشا داخلی: خشک شدن تالابها، بیابانزایی
• منشا خارجی: عراق، سوریه، عربستان و آسیای مرکزی
با این شناخت علمی از بحران میتوان راهکارها را دقیقتر تحلیل کرد.
فناوریهای پایش هوا در ایران
اکنون صدها ایستگاه پایش کیفیت هوا در ایران فعالاند. این ایستگاهها غلظت آلایندهها را با فناوریهایی مانند حسگرهای لیزری (برای ذرات)، الکتروشیمیایی (برای گازها) و روشهای استاندارد EPA اندازهگیری میکنند. با این حال مشکلاتی نظیر پوشش ناکافی در برخی استانها، قدیمی بودن بخشی از تجهیزات، عدم دسترسی آزاد به دادهها برای محققان همچنان وجود دارد.
نقش مدلسازی در پیشبینی آلودگی
مدلهایی مانند AERMOD و WRF-Chem در برخی دانشگاهها و مراکز پژوهشی استفاده میشوند و برای پیشبینی ساعات آینده آلودگی در شهرهای بزرگ کاربرد دارند. توسعه این مدلها و اتصال آنها به دادههای ماهوارهای میتواند دقت تصمیمگیری را افزایش دهد.
راهکارهای علمی کاهش آلودگی در ناوگان حملونقل ایران
حملونقل بزرگترین عامل آلودگی هوای ایران است و اصلاح آن باید در اولویت باشد.
۱. نوسازی ناوگان دیزلی: اتوبوسهای شهری و کامیونها در ایران عمدتا عمر بالا، استاندارد آلایندگی پایین، مصرف سوخت بالا دارند. استفاده از اتوبوسهای برقی، هیبریدی یا CNG سوز یکی از مهمترین اقدامات برای کاهش NOₓ و ذرات معلق است.
۲. حذف موتورسیکلتهای کاربراتوری: طبق پژوهشهای تخصصی در ایران، یک موتورسیکلت کاربراتوری حدود ۱۰ برابر یک خودرو بنزینی آلودگی تولید میکند؛ بنابراین ممنوعیت کامل تولید موتور کاربراتوری، تسهیلات جایگزینی موتورهای برقی، ساماندهی موتورهای کاربر پیک موتوری اقدامات ضروری هستند.
۳. توسعه حملونقل عمومی: همچنین شهرهای ایران نیازمند خطوط جدید مترو، اتوبوسهای تندرو (BRT) با موتورهای هیبریدی یا برقی، سیستم حملونقل یکپارچه هوشمند هستند تا وابستگی شهروندان به خودرو شخصی کاهش یابد.
۴. استانداردسازی سوخت و خودرو: اجرای کامل استاندارد یورو ۶ (Euro ۶ یک معیار بینالمللی برای میزان مجاز انتشار آلایندهها از اگزوز خودروهاست؛ بهطور ویژه محدودیتهایی برای NOₓ، ذرات معلق و منوکسیدکربن تعیین میکند)، منوط به کیفیت سوخت در پالایشگاههاست. هرگونه تاخیر در این بخش، تلاشها را ناکارآمد میکند.

کنترل آلودگی صنایع و نیروگاهها
کنترل آلودگی در صنایع و نیروگاهها هم نیاز به مدیریت درستی دارد.
۱. استفاده از فیلترهای صنعتی: نیروگاهها و صنایع باید از سیستمهای: ESP، Bag Filters، SCR استفاده کنند. اما برخی صنایع به دلیل هزینههای بالا یا موانع فنی از اجرای استانداردها بازماندهاند. صنایع باید سیستمهای فیلتراسیون پیشرفته شامل فیلترهای کیسهای با مواد مقاوم، فیلترهای الکترواستاتیک (ESP) با بازده بالا و فناوریهای غشایی (membrane) برای حذف آلایندههای گازی طراحی و نصب کنند که استفاده از فناوری نانو (به دلیل پیشینه و عملکرد خوب این فناوری در ایران) میتواند یکی از بهترین گزینه ها باشد.
در ایران شرکتهای دانشبنیان زیادی هستند که توانایی انجام پروژههای علمی و عملی را دارند. بهرهگیری از توان داخلی نه تنها هزینههای واردات و نگهداری را کاهش میدهد، بلکه امکان بومیسازی نگهداری و ارتقا سیستمها را نیز فراهم میسازد.
علاوه بر این توسعه چنین فناوریهایی در چارچوب اقتصاد دانش بنیان میتواند اشتغال فنی و تخصصی ایجاد کند و وابستگی به تکنولوژی خارجی که غالبا گران و دشوار را کم کند. با تکیه بر این ظرفیت دولت و صنایع میتوانند ضمن اجرای استانداردهای زیستمحیطی، بهبود کیفیت هوا را از درون سیستم تامین انرژی و صنعت آغاز کنند.
۲. جلوگیری از مصرف مازوت: استفاده از مازوت در نیروگاهها یکی از عوامل افزایش SO₂ و ذرات معلق است.
در سالهای اخیر مصرف سوخت سنگین (مازوت) در نیروگاهها و صنایع ایران دوباره افزایش یافته و این نگرانی افزایش یافته است. سوخت مازوت غالبا دارای گوگرد و ناخالصی زیاد است و سوزاندن آن باعث انتشار گسترده ذرات معلق، دیاکسید گوگرد و ترکیبات سمی میشود؛ بنابراین کاهش وابستگی به مازوت و جایگزینی آن با سوخت پاک یا گاز طبیعی (با استاندارد سوخت مناسب)، یک گام حیاتی و فوری است نه گزینهای بلندمدت.
راهکارهای علمی شامل تامین گاز پایدار در زمستان، ارتقای راندمان نیروگاهها، استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر است.
۳. انتقال صنایع آلاینده: قرار گرفتن برخی صنایع بزرگ در حاشیه کلانشهرها مانند واحدهای فولاد و سیمان سبب تشدید آلودگی شده است. انتقال این صنایع به خارج از محدوده شهری و ایجاد کمربند سبز اطراف شهرها از راهکارهای تاثیرگذار است.
بحران ریزگردها؛ چالش همیشگی جنوب و غرب ایران
بحران ریزگردها همیشه یکی از چالش همیشگی جنوب و غرب ایران است که منشاهای آن را میتوان به منشا داخلی و خارجی اشاره کرد.
منشا خارجی: بیثباتی سیاسی، جنگها، خشک شدن تالابها و بیابانزایی در کشورهای همسایه، کانونهای ریزگرد را فعالتر کرده است.
منشا داخلی: خشک شدن تالابهایی مانند هورالعظیم، جازموریان و بختگان، کاهش بارندگی، بهرهبرداری بیرویه از منابع آب، تخریب پوشش گیاهی است.
از راهکارهای علمی این بخش میتوان به احیای تالابها بهعنوان فیلتر طبیعی هوا، ایجاد بادشکنهای زیستی، مالچپاشی استاندارد (نه مالچ نفتی)، همکاری منطقهای و دیپلماسی محیطزیستی اشاره کرد.
اقدامات فردی برای کاهش اثرات سلامت آلودگی در ایران
- استفاده از ماسکهای استاندارد: ماسکهای N۹۵ و N۹۹ موثرترین ابزار برای کاهش ورود PM₂. ₅ به دستگاه تنفسی هستند.
- کاهش حضور در هوای آزاد: افراد آسیبپذیر شامل کودکان، سالمندان، بیماران قلب و ریوی باید در روزهای قرمز و بنفش از حضور در فضای باز اجتناب کنند.
- تصفیهکنندههای هوای خانگی: دستگاههای دارای فیلتر HEPA بهترین عملکرد را دارند و میتوانند تا ۹۹.۹۷٪ ذرات را حذف کنند.
ضرورت سیاستگذاری بلندمدت
بحران آلودگی هوای ایران نتیجه برهمکنش عوامل متعدد است؛ از ساختار شهری و صنعتی گرفته تا ضعف سیاستگذاری و تاثیرات تغییرات اقلیمی. برای مقابله با این بحران رویکردهای علمی باید محور اصلی تصمیمگیری باشند. اصلاح ناوگان حملونقل، مدیریت اصولی صنایع، کنترل ریزگردها، شهرسازی علمی و بهکارگیری فناوریهای نوین پایش هوا تنها بخشی از اقدامات ضروریاند. اجرای این راهکارها نیازمند همکاری دولت، مجلس، دانشگاهها، نهادهای محیطزیستی و مشارکت فعال مردم است.
حل بحران آلودگی هوا در ایران تنها با تصمیمهای مقطعی و واکنشی امکانپذیر نیست؛ چراکه ریشههای این بحران در ساختارهای فرسوده مدیریت شهری، وابستگی به سوختهای سنگین، ضعف استانداردگذاری و نبود یک چارچوب عملیاتی پایدار قرار دارد. تجربه کشورهای موفق نشان میدهد که مقابله موثر با آلودگی هوا نیازمند سیاستگذاری بلندمدت، برنامهریزی بیننسلی و اجرای مداوم است؛ رویکردی که از یکسو مبتنی بر دادههای علمی و از سوی دیگر قابل پایش و ارزیابی دورهای باشد.
در ایران نیز کارشناسان معتقدند که برای مهار این بحران، لازم است یک برنامه جامع ملی با افق حداقل ۱۰ تا ۲۰ سال تدوین شود؛ برنامهای که در آن تکلیف صنعت، انرژی، حملونقل، تولید خودرو، سوخترسانی، توسعه شهری و فناوریهای کنترل آلایندهها به صورت دقیق مشخص شده باشد. در چنین چارچوبی نهتنها اهداف کاهش آلایندگی باید کمیسازی شود، بلکه سازوکارهای الزامآور برای پایبندی صنایع، شهرداریها و نهادهای دولتی نیز تعریف گردد.
همچنین ضروری است سیاستهای بلندمدت از ثبات مدیریتی برخوردار باشد؛ یعنی تغییر دولت یا مدیران باعث تغییر جهتگیریها و توقف برنامهها نشود. شکلگیری نقشه راه ملی کاهش آلودگی هوا به همراه نظام بودجهریزی پایدار، مراکز رصد و پایش علمی و سازوکارهای قانونی برای جلوگیری از مازوتسوزی و تردد خودروهای فرسوده از مهمترین عناصر این سیاستگذاری محسوب میشود.
در نهایت پایداری این برنامهها تنها با شفافیت، مشارکت جامعه علمی، حضور بخش خصوصی و شرکتهای دانشبنیان و نیز پاسخگویی منظم نهادهای مسئول میسر خواهد شد. تنها با چنین رویکرد بلندمدتی است که میتوان امید داشت ایران از چرخه تکراری بحران آلودگی هوا فاصله گرفته و به سمت مدیریت پایدار کیفیت هوا حرکت کند.
انتهای پیام/
