بحران آب از همیشه بیشتر یقه ایرانمون رو گرفته. چیزی که روز به روز بغرنچتر می شه. من معمولا روزی یه پست فوتبالی می ذارم برای طرح. اما ترجیح دادم امروز بیخیال بشم و تا فاصله حدودا ۲۰ روزی تا جشن یلدا و چله ما ایرانی ها راجع به هندونه و آب بنویسم. چند روز پیش هم یه چیزایی راجع به آب و مسواک نوشته بودم که از اون روز خودم دارم انحام می دم.
قبلا خیلی این جمله رو می شنیدم که تو خارج هندونه رو قاچی می فروشن. ما اینجا کیلو کیلو هندونه می خریم. اون موقع با خودم می گفتم چقدر این خارجی ها بدبختن. اما مثل اینکه مسئله چیز دیگری بود. هندوانه آب رو مثل خوره می خوره. گفتم شاید اطلاعاته غلط باشه. از چت جی پی تی پرسیدم هر کیلو هندونه چقدر آب مصرف می کنه. پاسخش واقعا وحشتناکه بود:
برای تولید هر کیلوگرم هندوانه در ایران حدود ۲۸۶ لیتر آب مصرف میشود.
حالا تو این وضعیت بی آبی چه می شه کرد. من که نمی تونم جلوی کشت هندونه رو بگیرم. یا دیگران رو مجبور کنم نخورن. یا کاری کنم تامین هندونه شیخ نشین های خلیج فارس به عهده آب ایران نباشه.
تصمیم گرفتم این چله هندونه نخرم و نخوردم. در این حد از توانم بر میاد. اگر من سالی ۲۰ کیلو هندونه می خورم و تو قتل ۵۵۰۰ لیتر از آب کشورم سهیم می شم از این به بعد نمی خورم تا که ورق برگرده.
اگر تو هم مثل من موافقی هم خودت انجام بده هم به دیگران بگو. شاید مثل قضیه علی آقا و ماشین اینم فراگیر شد. شاید اینبار حتی تصحیلاتم برای خرید هندونه گذاشتن باز این زنجیره رو نشکست.
با اینکه امیدی ندارم. اما این محال رو فرض می کنم.