شناسهٔ خبر: 76019550 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

ضرورت‌ها و فرصت‌های خانه ادبیات و فرهنگ- ۱۴

فریاد خاموش زیر سایه غفلت/ «خانه فرهنگ و ادب» ارومیه را دریابید!

آذربایجان‌غربی- پژوهشگر و روزنامه‌نگار ارومیه‌ای، با انتقاد از ساختار فرهنگی مرکز استان گفت: نبود زیرساخت‌هایی چون «خانه فرهنگ و ادب» و موزه شایسته در ارومیه، نمادی از بی‌توجهی مسئولان به سابقه تاریخی و فرهنگی شهر است و این خانه‌ها، نه یک امکان، بلکه راهی برای امیدبخشی به جوانان و پاسداری از گویش‌های محلی هستند.

صاحب‌خبر -

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): ادبیات معاصر ایران، با وجود استعدادهای فراوان، در تنگنای ساختاری عمیقی گرفتار شده است. این وضعیت، نه تنها مسیر ترویج کتاب‌خوانی و پرورش نویسندگان را دشوار کرده، بلکه میراث زبانی و گویش‌های غنی مناطق تاریخی کشور را نیز در معرض خطر قرار داده است.

استان آذربایجان غربی و شهر ارومیه به طور خاص، نه تنها یک منطقه جغرافیایی، بلکه یک کانون تمدنی عمیق در تاریخ ایران است. ارومیه به عنوان یکی از شهرهای این استان همواره پلی میان فرهنگ‌های مختلف بوده است. همچنین، ارومیه به عنوان نمادی از همزیستی مسالمت‌آمیز اقوام و گویش‌ها، از جمله آذربایجانی، کردی و آشوری، منبعی غنی برای مطالعات زبان‌شناسی و فرهنگی محسوب می‌شود.

بنابراین، حفظ و احیای ساختارهای فرهنگی در این منطقه، نه تنها یک اقدام محلی، بلکه تلاشی ملی برای پاسداری از تنوع و غنای میراث فرهنگی ایران زمین است.

این گزارش به بررسی نقش «خانه‌های فرهنگ و ادبیات» به عنوان حلقه‌ای حیاتی برای پیوند هنرمندان با مخاطبان و حفظ اصالت‌های زبانی، به‌ویژه در کانون‌هایی مانند ارومیه، می‌پردازد.

فریاد خاموش زیر سایه غفلت/ «خانه فرهنگ و ادب» را دریابید!

مصطفی قلیزاده علیار در گفت‌وگو با خبرنگار ایبنا در ارومیه با اشاره به پیشینه غنی تاریخی شهر ارومیه و استان آذربایجان غربی، گفت: تأسیس خانه فرهنگ و ادب را در این منطقه فراتر از یک الزام، یک ضرورت حیاتی دانست.

وی با بیان اینکه استان آذربایجا غربی با داشتن مرزهای طولانی و همسایگی با سه استان دیگر، همواره دارای اهمیت راهبردی بوده، افزود: متأسفانه در مرکز استان، یعنی شهر فرهنگی تاریخی ارومیه، ما نه یک موزه شایسته داریم، نه «خانه فرهنگ و رسانه»، نه «خانه فرهنگ و ادب»، نه «خانه فرهنگ و هنر». این کمبودها نشان می‌دهد که مدیران و مسئولان استان تاکنون در هویت‌سازی فرهنگی موفق نبوده‌اند.

انتقاد از بیگانگی مسئولان با میراث فرهنگی

این پژوهشگر ارومیه‌ای با یادآوری نام مفاخر علمی و فرهنگی برخاسته از این استان، از جمله آیت‌الله خوئی، صفی‌الدین اُرموی و شهید باکری، از این وضعیت ابراز تأسف کرد و گفت: بزرگترین مانع، عدم درک فرهنگی مسئولان است؛ چه در سطح مدیریت استانی و چه در نمایندگان. اقدامات فرهنگی موقتی هم که صورت گرفته، بر اساس دغدغه افراد بوده و پس از رفتن آن‌ها محو شده است.

قلیزاده علیار بیان کرد: ایجاد امیدواری و افتخار جوانان هنرمند و ادیب، همواره راهی برای پیشرفت و تثبیت هویت تاریخی برای ارومیه و دیگر شهرهای استان از جمله دستاوردهای مهم چنین خانه‌های هویتی هستند.

وی همچنین بر اهمیت حفظ زبان‌های مادری تأکید کرد و افزود: قطعاً باید در حفظ گویش‌ها و لهجه‌های ایرانی در همه استان‌ها کارهای رسانه‌ای و علمی کرد و گویش‌های مختلف اقوام ایرانی در کنار زبان فارسی، نه تنها لازم، بلکه برای حفظ هویت ایرانی یک ضرورت است.

فریاد خاموش زیر سایه غفلت/ «خانه فرهنگ و ادب» را دریابید!

خانه‌های فرهنگ؛ حلقه اتصال ضروری

سعید عضدالدینی ملکی رئیس بنیاد ایران‌شناسی ارومیه نیز گفت: موانع ساختاری نظام آموزشی و فقدان سیاست‌های فرهنگی پایدار، شکوفایی استعدادها و کتاب‌خوانی عمومی را در کشور مختل کرده است.

وی افزود: اکنون شاهد غیاب یک سیاست فرهنگی مستمر هستیم. حمایت از نویسندگان، پایداری در برگزاری جشنواره‌ها و تداوم برنامه‌های ترویج کتاب‌خوانی، اغلب مقطعی و وابسته به افراد است، که فرصت‌های اجرایی نهادهای استانی را به شدت محدود ساخته است.

رئیس بنیاد ایران‌شناسی ارومیه راه‌حل عملی برای این وضعیت را در تأسیس و تقویت «خانه‌های فرهنگ و ادبیات» با ساختار تعریف‌شده عنوان کرد و افزود: این مراکز می‌توانند به عنوان حلقه وصل استراتژیک میان خالقان اثر، مخاطبان و نهادهای رسمی منطقه‌ای عمل کنند.

ملکی در خصوص ساختار این مراکز نیز گفت: تعیین تکلیف ماهیت این خانه‌ها، چه به‌عنوان نهاد دولتی و چه به‌عنوان نهاد مردم‌نهاد، برای تخصیص بودجه هدفمند برای آموزش و حمایت از نویسندگان در زمینه نشر آثار، امری حیاتی است.

وی بر نقش حیاتی این خانه‌ها در حفظ میراث زبانی تأکید کرد و گفت: این مراکز در خط مقدم پاسداری از گویش‌ها و ادبیات منطقه‌ای قرار می‌گیرند. شهر مهمی چون ارومیه، که پیش از این مهد شاعرانی چون طرزی افشار و کانون ادبیات فارسی و ترکی آذربایجانی بوده، اکنون بیش از هر زمان دیگری نیازمند وجود چنین کانون‌های فرهنگی است تا اصالت زبانی منطقه حفظ شده و نسل جدیدی از پرورش‌یافتگان فرهنگی ظهور کنند.