قرار بود این ارکستر شکلبگیرد که متاسفانه بهدلیل بروز بیماری کرونا به فرجام نرسیدیم؛ هرچند هنوز در پی محققشدن آن هستیم. بااینحال بیماری کرونا باعث شد تا از یکدیگر دور بیفتیم. زندهیاد مسعودی یکی از کسانی بود که بهدرستی میتوان او را صدای مردم گیلان دانست؛ صدایی که نهتنها مردم گیلان، که سراسر ایران پذیرای آن بودند. این شانس و اقبال بزرگی است که یک هنرمند در زمان خودش آنچنان نامدار و محبوب شود که تمام مردم یک خطه، یک اقلیم و یا فراتر از آن یک کشور، او را بشناسند و با صدای او زندگی کنند، شاد شوند و گاه اشک بریزند و از صدایش لذت ببرند. شکی نیست ایشان در شمار آخرین هنرمندان این نسل باشد که دیگر در تاریخ موسیقی ایران تکرار نخواهد شد. صدای او از دل مردم برآمد و نهتنها بر دلهای مردم کوچه و بازار، که بر دل اهل هنر هم نشست و درخاطرهها جاودانه شد.
وداع با بلبل گیلان
بیگمان هرکسی که در ایران زندگی میکند، بهویژه کسانی که کار موسیقی میکنند با صدای بسیار دلنشین و تاثیرگذار زنده یاد ناصر مسعودی آشنا هستند. نخستین بار که من از نزدیک با ایشان ملاقات داشتم، زمانی بود که به دعوت دوست هنرمندم آقای صفرپور برای تشکیل ارکسترملی گیلان به رشت رفتم.خاطرم هست با ایشان در کافه کتاب قرار گذاشتیم و با یکدیگر چای و قهوه نوشیدیم.
صاحبخبر -
∎