به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ نشست علمی شهادت حضرت فاطمۀ زهرا(س) با موضوع: «اعتبارسنجی بخش پایانی خطبهی فدکیه (فراز ثم انکفأت س و امیرالمؤمنین ع یتوقّع و...)» روز چهارشنبه ۵ آذرماه ۱۴۰۴ در سالن نشست معاونت پژوهش دانشگاه مجازی جامعةالمصطفی العالمیة برگزار شد. در این نشست، استاد ارجمند جناب آقای دکتر حسن احمدیان دلاویز سخنران جلسه بودند.
این بحث به اعتبارسنجی بخش پایانی خطبه فدکیه اختصاص داشت؛ بخشی که در برخی منابع نقل شده و اکنون این پرسش بنیادین درباره آن مطرح است که: آیا این فراز، حقیقتاً جزء خطبه فدکیه است یا خیر؟
در این جلسه، تلاش شد با روش تاریخی ـ کلامی و بر اساس قواعد نقد سند و متن، این بخش ارزیابی شود و مشخص گردد ادعای صدور این قسمت تا چه اندازه قابل اثبات است.
اعتبار اصل خطبه فدکیه
برای ورود به بحث، ابتدا لازم است روشن شود که اصل خطبه فدکیه در منابع معتبر روایی، تاریخی و تفسیری انعکاس گسترده دارد و محققان شیعه و سنی، به اعتبار صدور اصل خطبه توجه جدّی نشان دادهاند.
بهطور خلاصه، دستکم سه کتاب مستقل از قرن دوم تا پنجم درباره خطبه حضرت زهرا(س) تألیف شده که هر سه از بین رفتهاند:
۱. خطبة الزهراء از ابومِخنف (قرن دوم)
۲. کلام فاطمة فی فدک از ابوالفرج اصفهانی
۳. کتاب احمد بن عبدالوهاب مشهور به ابنعبد (قرن پنجم)
علاوه بر این آثار مستقل، دستکم ده منبع مهم تا قرن پنجم هجری متن خطبه را در خود آوردهاند، از جمله: بلاغات النساء ابنطیفور؛ شرح الاخبار قاضی نعمان؛ خصال، علل الشرایع شیخ صدوق؛ مقاتل الطالبیین؛ دلائل الامامة؛ الاشراف فی الامامة سید مرتضی و دیگر منابعی که نشان میدهد اصل خطبه، دارای اعتبار مسلم تاریخی است.
از جهت نقل، خطبه از نود و دو راوی و از طریق بیست و پنج طریق مستقل و در یازده طبقه راویان از قرن اول تا پنجم نقل شده است؛ از امام حسین(ع)، حضرت زینب، ابنعباس، عبدالله بن حسن و دیگران در طبقات نخست تا محدّثان و مورخان قرون چهارم و پنجم.
این بخش مقدماتی تنها برای تثبیت این نکته بود که اصل خطبه فدکیه قطعی و غیرقابل تردید است.

نقطه تمرکز: بخش پایانی خطبه
بخش مورد بحث، با این عبارت آغاز میشود: « ثم انکفأت س و امیرالمؤمنین ع یتوقّع و...» این فراز در برخی منابع آمده و در برخی نقل نشده است.
مهمترین پرسش این نشست، چنین است: آیا این فراز، ادامه خطبه است یا افزودهای است که بعداً وارد برخی نقلها شده؟
محورهای اصلی این فراز که محل بحث قرار گرفته، عبارت است از:
۱. سخن درباره سکوت و خانهنشینی امیرالمؤمنین علی (ع)
۲. انتقاد از عملکرد حضرت علی(ع) در برابر حوادث پس از رحلت پیامبر(ص)
۳. نسبتهایی مانند طلب معاش و انگیزه اقتصادی برای دادخواهی
۴. تردید در صحت اقدام حضرت زهرا(س)
۵. عذرخواهی از خداوند بهسبب ایراد چنین سخنانی
این مضامین، با شخصیت و جایگاه معصومان سازگاری ندارد؛ از این رو بررسی صحت انتساب آن ضروری است.
دیدگاههای محققان درباره این بخش (تقسیمبندی چهارگانه)
گروه اول: کسانی که اصلاً این بخش را نقل نکردهاند. این گروه، بخش پایانی را نیاوردهاند و در مورد چرایی حذف آن نیز توضیحی ندادهاند. نمونهها: مرحوم آیتالله مصباح یزدی در رساترین دادخواهی؛ سید جعفر شهیدی (او فقط تردید کرده و قضاوت را به پژوهشگران واگذار کرده)؛ قاضی نعمان در شرح الاخبار که شرح مفصل دارد ولی این فراز را حذف کرده است.
گروه دوم: کسانی که بخش را ذکر کردهاند ولی صریحاً آن را مردود دانستهاند. نمونه شاخص: جمیل حمود العاملی انتساب این قسمت به حضرت زهرا(س) را بهشدت رد میکند.
گروه سوم: کسانی که این بخش را جزو خطبه دانستهاند اما هیچ دلیل و شاهدی ارائه نکردهاند. از جمله: یوسف بن حاتم شامی و مرحوم رحمانی همدانی.
گروه چهارم: افرادی که این بخش را با اصرار پذیرفته و برای پذیرش آن توجیهاتی ارائه کردهاند. این گروه محل بحث اصلی ماست. آنان برای پذیرش این فراز پنج توجیه آوردهاند.
بررسی و نقد پنج توجیه ارائهشده برای پذیرش این فراز
توجیه اول: مصلحتسنجی حضرت زهرا(س)
برخی مانند علامه مجلسی و شماری از معاصران گفتهاند: حضرت زهرا(س) از سر مصلحت چنین سخنانی را گفتند.
پاسخ: این توجیه با مقام عصمت سازگار نیست. معصوم برای بیان حق، نیازی به بیان خلاف واقعیات تحت عنوان مصلحت ندارد.
توجیه دوم: صدور فراز از سر شدت اندوه و مظلومیت
مثلاً غفاری گفته: حضرت زهرا(س) پس از آنکه در مسجد به نتیجه نرسیدند، با اندوه شدید چنین عباراتی فرمودند.
پاسخ: غم و اندوه، رفتار انسانهای معمولی را دگرگون میکند، نه رفتار معصوم دارای علم الهی، عصمت، و تسلط بر نفس. قیاس رفتار معصوم با انسان معمولی از اساس نادرست است.
توجیه سوم: پرخاش مقدس
گروهی مانند حسینی زنجانی گفتهاند این پرخاش مانند پرخاش حضرت موسی(ع) نسبت به هارون «پرخاش مقدس» است.
پاسخ: قیاس با رفتار حضرت موسی قیاسی معالفارق است. پرخاش موسی(ع) برای بیان اهمیت انحراف عقیدتی قوم بود؛ اما در این فراز، سخن از رفتار علی(ع) است؛ کسی که قرآن او را «نفس پیامبر» معرفی کرده است. پرخاش نسبت به معصومِ همرتبه، اساساً منتفی است.
توجیه چهارم: خطاب ظاهری به علی(ع)، خطاب حقیقی به استبداد
یعنی حضرت زهرا(س) رو به علی(ع) سخن گفتند اما در واقع مخاطب آنها ابوبکر و حکومت بود.
پاسخ: اگر قصد خطاب به حکومت بود، مناسبترین مکان همان مسجد بود، نه خلوت خانه. حضرت زهرا(س) در مسجد با صراحت تمام با ابوبکر سخن گفتند و نیازی به رمزگویی در منزل نداشتند.
توجیه پنجم: توضیح سکوت امیرالمؤمنین علی (ع)
گفتهاند این فراز بیان علت سکوت علی(ع) است و بنابراین ممکن است از حضرت صادر شده باشد.
پاسخ: علت سکوت امیرالمؤمنین علی(ع) در منابع معتبر و سخنان خود حضرت کاملاً روشن است و نیازی به نقل این فراز ضعیف و متعارض با اصول عصمت ندارد.
جمعبندی توجیهات:
بر اساس بررسی سندی، محتوایی و مقایسه روش نقلها:
این بخش در مهمترین و کهنترین منابع نیامده است.
توجیهات ارائهشده برای پذیرش آن، یا مبتنی بر قیاسهای نارواست یا با اصول مسلم کلامی ناسازگار است.
مضامین این فراز با مقام عصمت حضرت زهرا(س) و امیرالمؤمنین علی(ع) تعارض جدّی دارد.
محققان جدی و معتبر شیعه غالباً این بخش را نپذیرفتهاند.
بنابراین، احتمال صدور این فراز بسیار ضعیف است و شایسته است از متن خطبه فدکیه تفکیک شود.
دلایل و شواهد رد نفی خطبهبودن این فراز
در پی نقد و بررسی دیدگاههایی که این فراز منسوب به حضرت زهرا(س) را بخشی از خطبه فدکیه دانستهاند، گروهی از پژوهشگران با استناد به ادلّه تاریخی، متنی و کلامی، انتساب آن را مردود شمرده و شواهدی در نفی خطبهبودن آن ارائه کردهاند. مهمترین محورهای این شواهد عبارتاند از:
دلیل اول رد: فقدان نقل در منابع متقدم
یکی از مهمترین مؤلفههای نقد تاریخی، عدم وجود این فراز در منابع معتبر اولیه است. اگر این بخش واقعاً بخشی از خطبه حضرت زهرا(س) بود، انتظار میرفت در آثار برجسته قرون نخست _ که اهتمام ویژهای به گردآوری خطبهها و احادیث زنان اثرگذار صدر اسلام دارند_ انعکاس یابد. حال آنکه: ابنقتیبه در بلاغات النساء (م ۲۸۰ق)، جوهری در السقیفه و فدک (م ۳۲۳ق)، ابوحیان توحیدی مغربی در شرح الأخبار (م ۳۸۳ق)، شیخ صدوق در من لایحضره الفقیه و علل الشرایع (م ۳۸۱ق)، ابن شهرآشوب در مناقب آل ابیطالب (م ۵۸۸ق)، سید مرتضی در الشافی (م ۴۳۶ق)، طبری امامی در دلائل الامامة (قرن پنجم)، هیچیک این فراز را نقل نکردهاند؛ در حالی که برخی از همین منابع متن کامل خطبه فدکیه را آوردهاند.
حتی دلائل الامامة که روایت خطبه را با تفصیل بیشتری ذکر کرده، فاقد این بخش پایانی است و تنها به بازگشت حضرت زهرا(س) به خانه و شهادت ایشان اشاره دارد. نخستین نقلِ همراهِ این فراز، در الاحتجاج احمد بن علی طبرسی (م ۵۴۸ق) دیده میشود و پس از او ابنشهرآشوب آن را بازتاب داده است. با این حال، هیچیک سند معتبری برای این نقل ارائه نکردهاند.
گزارشهای ناهماهنگ منابع متأخر
در قرون بعد نیز این فراز با اضطراب، ناتمام یا بدون نقل کامل ثبت شده است: ابنطاووس در الطرائف (م ۶۶۴ق) خطبه را نقل میکند ولی بخش پایانی را نمیآورد. اربلی در کشفالغمه (م ۶۹۲ق) نیز با وجود اهتمام به نقل خطبهها، این قسمت را ذکر نکرده است. سبطبنجوزی در تذکرة الخواص تنها به اشاراتی بسیار کوتاه اکتفا کرده و استدلالهای حضرت زهرا(س) را در حد چند سطر گزارش نموده است. این پراکندگی و حذف، نشاندهندۀ عدم وثاقت تاریخی این بخش است.
دلیل دوم رد: ناسازگاری با قلمرو عصمت حضرت زهرا(س)
از منظر علم کلام، عصمت شامل پاکی از خطا، نسیان، اشتباه، و رفتارهای خلاف حلم و وقار است. متکلمان برجسته شیعه مانند شیخ صدوق، شیخ طوسی و خواجه نصیر طوسی، قلمرو عصمت را چنان گسترده دانستهاند که حتی رفتاری موجب نفرت مردم یا سخنی برخلاف حکمت امامت را از معصوم منتفی میدانند.
در فراز مورد بحث، لحنی تند و گزنده نسبت به امیرالمؤمنین علی (ع) گزارش شده است؛ لحنی که بر اساس آن حضرت زهرا(س) از یارینکردن امام علی (ع) در احقاق حق گلایه کردهاند. این مضمون با چند اصل قطعی در تعارض است: علم حضرت زهرا(س) به مقام امامت و شرایط زمانه نسبتدادن قضاوت عجولانه یا غفلت از مقام امامت به معصوم، با اصول عصمت ناسازگار است. نفی خطا، نسیان و واکنشهای غیرمتناسب با مقام حجّت الهی فراز یادشده یا نشان از غفلت (که محال است) دارد یا از هیجان و خشم غیرقابلکنترل حکایت میکند (که آن نیز با عصمت در تعارض است). پناهبردن حضرت به خداوند به دلیل «خطایی که بر زبان آمده» عبارت منقول «وَ إِیَّاکَ أَعُوذُ» دلالت بر اعتراف به خطا دارد، و این نیز با مقام عصمت کاملاً منافات دارد.
دلیل سوم رد: تعارض با دیگر سخنان و سیره حضرت زهرا(س) درباره امیرالمؤمنین علی (ع)
سیره و سخنان قطعیالنقل حضرت زهرا(س)، بیانگر نهایت معرفت، احترام و اطاعت نسبت به امیرالمؤمنین علی (ع) است. نمونهها: ۱. معرفی امام بهعنوان امام ربانی و حجت الهی، حضرت در پاسخ به فردی جاهل درباره مقام علی (ع) فرمودند: «او امام ربانی، هدایتگر الهی، مرکز توحید و فرزند خاندان پاکان است و هرگز از راه حق فاصله نمیگیرد.»۲. اطاعت کامل از فرمان امام در سختترین لحظات، در ماجرای هجوم به خانه، هنگامی که پیام امام علی (ع) مبنی بر بازگشت به خانه و خودداری از ادامه اعتراض منتقل شد، حضرت زهرا(س) فرمودند: «اکنون که امامم فرمان داده است، بازمیگردم و سخن او را اطاعت میکنم». این نشانه بالاترین سطح از تبعیت معرفتی و عملی از امیرالمؤمنین علی (ع) است. ۳. گزارش قطعی امام علی (ع) درباره رضایت و هماهنگی کامل حضرت زهرا(س). امام علی (ع) صریحاً میفرمایند: «به خدا سوگند هرگز فاطمه کاری نکرد که مرا به خشم آورد… در هیچ امری با من مخالفت نکرد.» این شواهد تاریخی معتبر، کاملاً با مضمون فراز مورد بحث در تضاد است.
دلیل چهارم رد: ناسازگاری با دیگر بخشهای خطبه فدکیه
در بخشهای معتبر خطبه فدکیه، حضرت زهرا(س)، امیرالمؤمنین علی (ع) را با عالیترین اوصاف میستایند؛ از جمله: ۱. برادر پیامبرq و یگانه پاسدار اسلام؛ حضرت ایشان را کسی میدانند که: «هرگاه شیطان سر بر میآورد، او را در کام خود فرو میبرد و هر زمان که شرّ دشمنان بالا میگرفت، او آن را دفع میکرد».۲. شجاعت، صلابت و مدیریت بینظیر در میدانهای سخت؛ در بیان حضرت زهرا(س)، علی (ع) کسی است که: «در سختترین لحظات، هراس به دل راه نمیدهد و تنها برای رضای خدا میجنگد». این تصویر، کاملاً با محتوای فراز مورد نقد _که ظاهر آن اعتراض به علی (ع) و گلایه از عدم اقدام ایشان است_ ناسازگار است.
جمعبندی
بر اساس مجموعه شواهد تاریخی، رجالی، متنشناختی و کلامی، فراز مورد بحث: در منابع متقدم وجود ندارد، فاقد سند است، با اصول مسلم عصمت سازگار نیست، با سیره و گفتار قطعی حضرت زهرا(س) درباره امیرالمؤمنین علی (ع) تعارض دارد و با محتوای سایر بخشهای خطبه فدکیه نیز ناسازگار است. از این رو پژوهشگران آن را بخشی الحاقی و فاقد اعتبار برای انتساب به حضرت زهرا(س) دانستهاند.
.......
پایان پیام/