شناسهٔ خبر: 76015343 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: رکنا | لینک خبر

رکنا گزارش می دهد

آلاینده‌ها آزاد، مدارس و ادارات بسته؛ بحران هوای آلوده و سیاست‌های ناکارآمد

هر پاییز در ایران، آلودگی هوا بحران می‌آفریند و تنها واکنش رسمی، تعطیلی مدارس و دورکاری محدود ادارات دولتی است. بخش خصوصی اما بدون هیچ حمایتی کار می‌کند، کودکان در خانه سرگردان می‌شوند و آموزش و اقتصاد زیر فشار مستقیم قرار می‌گیرند. سال‌هاست این چرخه تکراری ادامه دارد؛ نه آلاینده‌ها کاهش یافته‌اند نه متخلفی دادگاهی شده است و نه سیاست مدیریتی وتغییر کرده است.

صاحب‌خبر -

در ایران سال‌هاست نسخه مدیریت آلودگی هوا در پاییز و زمستان به یک الگوی ثابت و ناکارآمد تقلیل یافته است. تعطیلی مدارس، دورکاری محدود ادارات دولتی، و ادامه کار عادی در بخش خصوصی.

این نسخه ساده‌سازی‌شده، به‌جای برخورد با منشأ آلاینده‌ها، تنها «ظاهر بحران» را موقتاً حذف می‌کند و «صورت مسئله» را دست‌نخورده باقی می‌گذارد.

در چنین رویکردی، نه استاندارد سوخت اصلاح می‌شود، نه حمل‌ونقل عمومی نوسازی می‌شود، نه صنایع آلاینده پایش سختگیرانه می‌شوند. آلودگی همچنان تولید می‌شود و مدیریت، به‌جای مهار آن، صرفاً حضور دانش‌آموزان را از خیابان حذف می‌کند تا بحران کمتر دیده شود.

تعطیلی مکرر مدارس اما هزینه‌ای سنگین بر آموزش کشور تحمیل کرده است. روزهای آموزشی از دست می‌رود، کیفیت یادگیری افت می‌کند، و شکاف میان مدارس برخوردار و کم‌برخوردار بیشتر می‌شود.

در شرایطی که زیرساخت آموزش آنلاین پایدار نیست، هر تعطیلی یک «وقفه یادگیری» واقعی ایجاد می‌کند که در آینده به‌سختی جبران خواهد شد.

هم‌زمان، خانواده‌هایی که در بخش خصوصی کار می‌کنند با فشار دوگانه مواجه‌اند، از یک سو کودکانی که مدرسه ندارند، و از سوی دیگر محل کاری که تعطیل نمی‌شود. بسیاری کودکان ناچار همراه والدین به محیط‌های کاری نامناسب برده می‌شوند، یا خانواده‌ها برای مراقبت هزینه‌های اضافی می‌پردازند؛ وضعیتی که نه از منظر تربیتی قابل دفاع است و نه از نظر اقتصادی پایدار.

این سیاست تعطیلی‌محور در نهایت پیامدهای توسعه‌ای گسترده‌تری نیز خلق می‌کند. هوای آلوده بهره‌وری نیروی کار را کاهش می‌دهد و سلامت عمومی را فرسایش می‌دهد؛ اما چون منشأ آلودگی مهار نمی‌شود، هزینه‌ها هر سال تکرار و انباشته می‌شود. اقتصاد شهری آسیب می‌بیند، اعتماد عمومی نسبت به مدیریت محیط‌زیستی کاهش می‌یابد، و آلودگی هوا به‌جای آن‌که یک چالش قابل‌کنترل باشد، تبدیل به یک ویژگی دائمی زندگی شهری می‌شود.

آنچه امروز در سیاست‌گذاری دیده می‌شود، نه یک برنامه برای کنترل بحران، بلکه نوعی «مدیریت فرسایشی» است که در آن تصمیم‌های کوتاه‌مدت جایگزین اصلاحات ساختاری شده‌اند. این چرخه نشان می‌دهد که بحران آلودگی هوا بیش از آن‌که محصول شرایط جوی باشد، نتیجه سال‌ها تأخیر در تصمیم‌گیری، ناهماهنگی بین‌بخشی و غیبت سیاست‌های کاهش واقعی آلاینده‌هاست.

 

 

برچسب‌ها: