به گزارش خبرگزاری حوزه، به تازگی از سوی مسئولان رسانه ملی عنوان شده که سریال "چمران" به کارگردانی جلیل سامان در مرحله نگارش فیلمنامه است و این سخن یعنی آنکه به امید خدای متعال به زودی مجموعه نمایشی با محوریت زندگی شهید دکتر مصطفی چمران وارد فاز تولید میشود.
خبر امیدوارکننده برای دوستداران و علاقه مندان به شهید چمران اینکه کارگردان این سریال، فیلمسازی است که در پرداختن به تاریخ معاصر چهره کاربلدی از خود نشان داده و البته از سالها قبل دغدغه جدی برای ساخت چنین اثری داشته است. سامان حتی به همین خاطر در اواسط دهه نود، چندین سفر هم به لبنان داشت اما به دلایلی پروژه شروع نمی شد.
مشخص شدن تکلیف پرونده ۱۰ساله
به دیگر سخن باید گفت که سریال چمران، از جمله مجموعههای بر زمین مانده رسانه ملی در طول یک دهه اخیر بوده که قرار است بالاخره وارد فاز تولید خود شود.
جلیل سامان، نویسنده و یکی از سریالسازان فعال و موفق تلویزیون است که با مجموعه "زیرخاکی" در ۴فصل نشان داد که نبض مخاطب رسانه ملی را می شناسد و در عین حال می تواند به لحاظ فرمی و محتوایی، اثری قابل قبول عرضه کند.
کارگردانی کاربلد با کارنامهای موفق
او البته پیش از سریال زیرخاکی، سه سریال با دستمایه تاریخ معاصر ایران دهه ۶۰ را برای تلویزیون ساخت که به ترتیب عبارتند از؛ "ارمغان تاریکی"، "نفس" و "پروانه" و انصافاً در هر سه کار نیز هوشمندی و کاربلدی خود را در تولید ژانر مربوط به تاریخ معاصر به ویژه ریزه کاری هایی دهه شصت به اثبات رساند.
پرداختن به زندگی و حماسه قهرمانهای ملی همواره یک مطالبه جدی از صداوسیما بوده است با این حال در سالهای اخیر معدود قهرمانهایی بوده اند که توجه به آن ها بیش از سایرین بوده از جمله شهید مصطفی چمران که زندگی او با فراز و نشیب بسیاری نیز توأم بوده است. از حضورش در آمریکا و لبنان تا حضور در ناآرامی های کردستان و حل مسائل منطقه، مقاطعی مهم از زندگی او به شمار می روند.
ادای دِین حاتمیکیا به شهید چمران
سال های پیش البته ابراهیم حاتمی کیا با ساخت فیلم "چ" به بخش بسیار کوتاهی از زندگی دراماتیک این شخصیت والامقام پرداخت و اثر قابل تقدیری در مقیاس هنر هفتم وطنی ساخت که البته بارها از شبکه های تلویزیونی نیز به نمایش درآمده است.
البته مسلم است که به منظور تولید سریالی قوی و جذاب باید به دقت به ریزهکاری های فیلمنامهای و سپس در مرحله فیلمبرداری و اتمام کار برای پخش در تلویزیون توجه لازم را داشت به خصوص این که این اثر قرار است شخصیت و خدمات شهید چمران را در طول چند دهه روایت نموده و نقش مؤثر ایشان را در تحولات فکری و میدانی دوران معاصر به تصویر بکشد.
گفتههای جلیل سامان درباره سریال چمران
چند سال پیش جلیل سامان در گفتگو با یکی از رسانههای حوزه تخصصی سینما به بیان نکاتی درباره این سریال پرداخت که به جهت اهمیت موضوع توجه مخاطبین عزیز و فرهیخته را به بخشهایی از این مصاحبه دعوت میکنم؛
-شهید چمران یک شخصیت دراماتیکی داشته از نظر من و به نظرم اگر چمران خوب ساخته شود کار قابل ارائهای است در قواره یک اثر چندملیتی که جذابیتهای خاص خود را هم دارد
-درباره تولید این سریال از ابتدا چون یک تحقیق جامعی وجود نداشت لذا باید تحقیق میشد و تقریباً ما کار را از صفر شروع کردیم چرا که خیلی از اطلاعات، اطلاعات کامل و دقیقی نبود از کودکی شروع کردیم. آن چیزی که طراحی شد ۴۰ قسمت بود اما معلوم نیست که در نهایت کار چقدر بشود.
-شهید چمران از همان اوایلی که دانشجو بودند و ماجرای ۱۶ آذرماه رخ داد دارای روحیات استکبارستیزی و استبدادستیزی بود. من تصورم این است که در آمریکا این کارهای ایشان با فعالیتهای علمیاش از نظر همکارانشان در آمریکا در تضاد بوده است و کمکم با آنها اختلاف پیدا میکند و بیشتر درگیر سیاست میشوند. به لبنان که میروند یک آدمی در زندگی ایشان وارد میشود به نام امام موسی صدر و تأثیر زیادی در ایشان دارند و در ایران امام خمینی(ره) خود شهید چمران میگویند که من در مبارزات زیادی بودم و بسیاری از رهبران جهان را دیدهام ولی الان میگویم که یک موی امام خمینی(ره) بالاتر از همه آنهاست. شهید چمران تا کیمیای امام موسی صدر را نمیبیند آن اتفاق سیر و سلوک نمیافتد و این دو فعالیتهای همدیگر را خیلی به اوج رساندند یکی از نخستین نبردها با اسرائیل به واسطه شهید چمران بوده است.
-چمران به عنوان یک چریک واجد شخصیت عرفانی و معنوی است و او وقتی به رشد بالا می رسد که از خیلی چیزها برای رسیدن به هدف الهیاش می گذرد...کسی که از مرگ میترسد در صحنه عمل عرفان ندارد وقتی که برای سر شهید چمران جایزه میگذارند و خودش به سراغ آن طرف میرود و میگوید که من چمرانم و آنچنان کاریزمایی دارد که دشمنش عاشق شخصیتش میشود به او میگوید من چمرانم، اگر جان من ارزشی دارد و کشته شدنم به نابودی اسرائیل کمکی میکند همین الان من را بکشید. این عرفان عملی است همه اش که نماز و روزه نیست. من اوج این عاشقی و عرفان را در لبنان میبینم که وقتی همسر و فرزندانش از او درخواست ترک لبنان را دارند، مسئولیت اجتماعیاش را رها نمیکند، این اوج عرفان است.