شناسهٔ خبر: 76004785 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: فردا | لینک خبر

سعید آجورلو نوشت؛

تحویل یکباره مواد می‌تواند زمینه حمله دوباره به ایران باشد/ هدف آمریکا گرفتن مواد ۶۰ درصد برای کاهش بازدارندگی و خروج ایران از ابهام هسته ای است

در مقطع فعلی، یعنی بعد از این‌که نسخه فروپاشی از طریق جنگ و رژیم‌چنج اتفاق نیفتاد و نه فقط مردم به خیابان نیامدند بلکه انسجام اجتماعی بیشتر شد، آمریکا دو هدف جدی علیه ایران را دنبال می‌کند: این‌که مواد ۶۰ درصد از ایران خارج شود و یکی هم این‌که درواقع همان مراکزی را که حمله کردند، یعنی مراکز هسته‌ای را بازرسی کنند تا ببینند آنجا چه خبر است و آژانس یک برآورد جدید داشته باشد.

صاحب‌خبر -

سرویس سیاسی فردا: سعید آجورلو نوشت: در مقطع فعلی، یعنی بعد از این‌که نسخه فروپاشی از طریق جنگ و رژیم‌چنج اتفاق نیفتاد و نه فقط مردم به خیابان نیامدند بلکه انسجام اجتماعی بیشتر شد، آمریکا دو هدف جدی علیه ایران را دنبال می‌کند:  این‌که مواد ۶۰ درصد از ایران خارج شود و یکی هم این‌که درواقع همان مراکزی را که حمله کردند، یعنی مراکز هسته‌ای را بازرسی کنند تا ببینند آنجا چه خبر است و آژانس یک برآورد جدید داشته باشد.

 این دو هدف را با ترکیبی ازتهدید، بعضی مواقع‌ بامیانجی وگاهی با زبان اجبار و...مطرح می‌کنند و حتی رویه‌های دیپلماتیک، مثل همین داستان اسنپ‌بک را انجام می‌دهند. در بعد فنی هم با قطعنامه آژانس فشار وارد می‌کنند. غرب به‌شدت نگران وضعیت ابهام هسته‌ای ایران است اما نکته مهم این که این ابهام را ما به‌وجود نیاوردیم؛ این وضعیت حاصل عملکرد خود آنهاست. ایران صادقانه در حال مذاکره بود که مذاکره را بمباران کردند و دیپلماسی را از بین بردند و پشت بند آن هم اروپا در اقدامی ناسنجیده‌تر اسنپ‌بک هم اجرا کرد و برجام را هم از بین بردند. 

 بنابراین باید گفت که خود طرف‌های غربی، ایران را وارد دوران ابهام هسته‌ای کردند و ترامپ هم اعلام کرد که مراکز هسته‌ای ایران را «زدیم و همه چیز تموم شد». ایران هم به‌درستی در این شرایط به سخنان خود آنها استناد می‌کند که مگر نمی‌گویید همه‌چیز تمام شده است. پس چرا بازرسی و مواد را می‌خواهید؟ بنابراین اینهادر دور جدید مذاکرات به‌دنبال گرفتن مواد و انجام بازرسی‌ها برای کسب اطلاعات از میزان خسارتی که وارد آورده‌اند، هستند؛ حالا چه با میانجی چه بدون میانجی. قطعا آنها در محاسبات خود این طور فکر می‌کنند که بعد از این‌که توانستند مواد را از ایران بگیرند و ما را از ابهام هسته‌ای خارج کرده و مراکز را بازرسی کردند، باید همچنان سایه جنگ را نگه دارند و در ازای آن هم تحریم چندانی برندارند تا اهداف‌ بلندمدت‌شان، از جمله فروپاشی اجتماعی، ضربه زدن به ایران، ضعیف کردن ایران و در نهایت رژیم‌چنج را محقق کنند. 

 ایران بارها اثبات کرده که مخالف مذاکره و حل اختلافات از طریق دیپلماسی نیست اما چیزی که غرب می‌خواهد، در چارچوب همان دیپلماسی اجبار و زور است. بنابراین تحویل مواد هسته‌ای به غرب، حتی اگر قول رفع همه تحریم‌ها را بدهند، اشتباه است. ایران اگر می‌خواهد وارد مذاکره شود، باید حداقل درباره مواد، در طول زمان درباره مدل‌هایی مثل رقیق‌کردن مواد در داخل بحث کند که بتوانیم به صورت تدریجی از آن مواد مصرف صنعتی خودمان را داشته باشیم و در ازای آنها، نقطه به نقطه و به صورت راستی‌آزمایی‌شده تعهدات خود را در بحث لغو تحریم عملیانی کنند. قطعا تحویل یکباره مواد می‌تواند زمینه حمله دوباره به ایران باشد. 

 در مقابله با تیم خطرناک ترامپ-نتانیاهو، خوش‌بینی عبث است و نمی‌توان به مذاکرات دیپلماتیک و وعده آنها بسنده کرد. باید در این مورد برخوردی رئالیستی داشت. پیام‌های دیپلماتیک را نباید جدی گرفت؛ از نظر من، غرب موقعی آماده مذاکره ‌است که همه مواد را ازما نخواهد و رقیق سازی هم به‌صورت دفعی انجام نشود بلکه فرآیند ترقیق مواد هسته‌ای توسط ایران و برداشتن تحریم‌ها گام‌به‌گام و متناظر باشد. اگر حرف از تحویل یک باره مواد زدند یعنی نمی‌خواهند به ما امتیاز بدهند. ابهام هسته‌ای فقط در ازای حرکت گام به گام در ازای رفع تحریم‌ها و عادی شدن بین‌المللی پرونده ایران قابل بحث است.  ما بمب نمی‌خواهیم اما ابهام هسته‌ای نقش بازدارنده برای ما در مقابل نااطمینانی نظام بین‌الملل دارد.