جوان آنلاین: مهدی سجادیامین، عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده در گفتوگو با «جوان» میگوید: از طریق مشاورههای پیش از ازدواج، خطبههای عقد، رسانهها و حتی متنهای رسمی عقدنامه میتوان این نکته را جا انداخت که «مهریه باید هم محترم باشد، هم قابل پرداخت»؛ نه بیاثر و تشریفاتی، نه نجومی و بحرانآفرین. مشروح گفتوگو با وی را در ادامه میخوانید.
فلسفه اصلی مهریه در منابع اسلامی چیست؟
در فقه اسلامی، عقد ازدواج دارای اثر مالی و غیرمالی است. اثر مالی مثل لزوم پرداخت نفقه همسر و سایر اعضای خانواده، پرداخت مهریه به زن از سوی مرد و نیز ارث بردن زن و شوهر از یکدیگر است و اثر غیرمالی مثل لزوم حسن معاشرت زن و شوهر با یکدیگر، همکاری زن و شوهر در تحکیم مبانی خانواده و تربیت فرزندان خواهد بود. در قرآن کریم و روایات معصومین (ع)، مهریه اولاً «نشانه صدق اراده مرد بر ازدواج و محبت به همسر» و ثانیاً «حق مالی تکریمی برای زن» است. از نظر فقهی، مهریه از لحظه عقد ثابت و زن، مالک آن است و میتواند آن را مطالبه کند. در روایات اسلامی، تأکید زیادی بر پرداختن مهریه در همان ابتدای زندگی زناشویی شده است و آیات قرآن نیز تصریح کردهاند، پس از پرداخت مهریه، اگر مشکلی پیش آمد یا خواستید جدا شوید، حق ندارید آن را از زن، پس بگیرید. اگر بخواهیم به سنت صحیح اسلامی نگاه کنیم، مهریه باید به اندازهای باشد که مرد، توان پرداختش را داشته باشد.
مهریه «بهای خرید زن» است یا «هدیه تکریمی»؟
از نگاه اسلامی، زن «قابل خریدن» نیست؛ انسان و کرامت او موضوع معامله قرار نمیگیرد. تعبیر قرآن از مهریه «صَدُقات» و «نِحلة» است؛ یعنی عطیه و بخششی که از سر میل و تکریم داده میشود. اگر مهریه قیمت زن بود، هرچه بیشتر، بهتر محسوب میشد؛ در حالیکه در روایات، از مهریههای سنگین، نکوهش شده و بهترین زنان کسانی معرفی شدهاند که مهریهشان سبکتر است. این نشان میدهد، مهریه «هدیه تکریمی الزامآور» است که هم بار عاطفی و هم ضمانت حقوقی دارد.
چرا در صدر اسلام مهریهها کم و نمادین بود؟
زندگی پیامبر (ص) و اهلبیت (ع) بر سادهزیستی و ازدواج آسان استوار بود. مهریه همسرانودختران پیامبر معمولاً در حد چند صد درهم (آنچه بعدها به «مهرالسُّنّة» معروف شد) بود (یعنی معادل چند سکه نقره). روایات متعدد، سبک بودن مهریه را سبب برکت زندگی معرفی میکنند. پیامبر (ص) در عمل نیز با ازدواجهایی مثل ازدواج حضرت فاطمه (س) و امام علی (ع)، الگوی مهریه کم و متناسب با وضعیت اقتصادی جامعه را جا انداخت. با توجه به اینکه در گذشته، مهریهها در ابتدای زندگی پرداخت میشد و زن میتوانست در طول زندگی مشترک از منافع آن استفاده کند، مهریهها به اندازه توان بالفعل مرد تعیین و پرداخت میشد.
حکم شرعی مهریههای سنگین چیست؟
از نظر فقهی، هر مهریهای که «مالیت عقلایی» داشته باشد، حتی اگر زیاد باشد، در اصل، صحیح و لازمالوفاست و شریعت و حقوق اسلامی در قراردادهای خصوصی افراد، محدودیتی ایجاد نکرده است؛ اما در بعد ارزشی و اخلاقی، روایات بسیاری، مهریههای سنگین را مکروه و مایه کدورت میدانند و از آن نهی کردهاند.
آیا مهریه باید نقش بازدارنده و تضمینکننده دوام زندگی را داشته باشد؟
فلسفه اولیه مهریه «بازدارندگی کیفری» نیست؛ یعنی مهریه در اصل برای تهدید مرد و زندانی کردن او در آینده وضع نشده است. با این حال، چون مهریه دین قطعی و حال بر ذمه شوهر است، طبیعی است که در عمل میتواند مانعی برای ظلم، سوءاستفاده و طلاقهای بیدلیل باشد و نوعی پشتوانه برای زن ایجاد کند، اما اگر این کارکرد به حد افراط برسد و مهریه عملاً به «چک زندان» تبدیل شود، هم روح حکم شرعی نقض میشود، هم ازدواج برای جوانان سخت و هم زندانیهای مهریه زیاد میشود.
آیا میتوان مبنای مهریه را از سکه و پول به نمادهای معنوی یا خدمات غیرمالی تغییر داد؟
در فقه، شرط مهریه این است که «مال» یا «منفعت قابل تملک و مطالبه» باشد. بنابراین، حتماً لازم نیست سکه یا وجه نقد باشد؛ میتواند تعهد به یک خدمت مشخص (مثلاً آموزش قرآن، سفرحج، تهیه مسکن در متنی مشخص) یا یک حق مالی روشن باشد. حتی روایات صریحی داریم که مهریه را «تعلیم یک سوره قرآن» قرار دادهاند. نکته مهم این است که مهریه مبهم، غیرقابل اجرا یا صرفاً یک شعار معنوی غیرقابل مطالبه نباشد. در شرایط اقتصادی امروز، کاهش وابستگی به سکههای طلا و رفتن به سمت مهریههای متنوع، ترکیبی و واقعبینانه (مالی + معنوی)، هم با فقه سازگار است، هم فشار اقتصادی و قضایی را کم میکند؛ طرح اخیر مجلس هم با پذیرش اصل مهریه، بیشتر به شیوه اجرا، تقسیط و تعدیل آن در اثر نوسانات قیمت
میپردازند.
«نِحلة» بودن مهریه در آیات چه معنایی دارد؟
«نِحلة» در زبان عربی به معنای «بخشش خالصانه و بدون منّت» است. اگر این روح «نحله بودن» در فرهنگ ما زنده شود، هم از مهریههای تحقیرآمیز و پایینِ غیرمتناسب جلوگیری میکند، هم از مهریههای نجومی که ماهیتش را از هدیه تکریمی به ابزار فشار تبدیل میکند.
نقش خانوادهها در سادهسازی مهریه از نظر اسلام چیست؟
پدر و مادرها و بزرگترها موظفاند، مهریه را متناسب با توان مالی و موقعیت واقعی داماد تعیین کنند. به تعبیر دیگر، مهریه بر اساس توان بالفعل یا قریب به فعلیت، تعیین شود. به این معنا که اگر در ابتدای زندگی، توان مالی مرد، کم است، مهریه را با عدد کمتری تعیین کنند ولی مرد در سند ازدواج متعهد شود که مثلاً اگر در آینده، منزلی خریداری کرد، نصف آن را به تملیک همسرش درآورد.
ثانیاً از چشموهمچشمی و تبدیل مهریه به ابزار فخر فروشی پرهیز کنند و بهجای تمرکز بر رقم مهریه، روی ایمان، اخلاق و مسئولیتپذیری داماد سختگیر باشند. تحقیقات درست و واقعی انجام دهند تا خود داماد قابل اعتماد و متعهد باشد نه اینکه بخواهند او را با ابزار مهریه، متعهد کنند!
باید مراقبت کرد که فضای احساسی و عاطفی حاکم بر زمان تعیین مهریه و گفتوگوهای قبل از عقد ازدواج، باعث نشود پسران تصمیمی احساسی گرفته و برای نشان دادن محبت خود به دختر، مهریههای سنگین و غیرقابل دستیابی را قبول کنند.
چگونه مفهوم واقعی مهریه را برای نسل جوان توضیح دهیم تا از برداشتهای غلط فاصله بگیرد؟
باید چند سوءتفاهم رایج را صریحاً برای جوانها توضیح داد. ابتدا اینکه «مهریه کم یعنی دختر کمارزش است»؛ درحالیکه در منطق قرآن و روایات، کرامت زن به ایمان، عقل، اخلاق و شخصیت اوست، نه به عدد سکه. دوم «مهریه بالا تضمینکننده خوشبختی است»؛ در واقع، تجربه قضایی نشان میدهد مهریههای غیرواقعی بیشتر به دعوا و زندان و فرار از مسئولیت منجر میشود تا خوشبختی. سوم «مهریه فقط یک عدد تشریفاتی است»؛ در شریعت، مهریه دین واقعی و قابل مطالبه است و اگر در حد توان واقعی مرد تنظیم نشود، هم به او ظلم میشود، هم به زن که سالها باید برای وصولش در دادگاه بدود. از طریق مشاورههای پیش از ازدواج، خطبههای عقد، رسانهها و حتی متنهای رسمی عقدنامه میتوان این نکته را جا انداخت که «مهریه باید هم محترم باشد، هم قابل پرداخت»؛ نه بیاثر و تشریفاتی، نه نجومی و بحرانآفرین.
نهادهای دینی و مراجع تقلید چه نقشی در بازتعریف فرهنگی مهریه دارند؟
مراجع تقلید و نهادهای دینی چند نقش کلیدی دارند. اول. بیان صریح اینکه اصل مهریه حق شرعی زن است و بهمحض خواندن عقد، زن مالک آن میشود و میتواند آن را مطالبه کند. ولی افزایش افراطی آن نه مطلوب شرع است و نه به نفع خود زنان. دوم. حمایت از اصلاحات منطبق با شرع است. گزارش کارشناسی مرکز تحقیقات اسلامی مجلس نشان میدهد هدف طرح اخیر، هم حبسزدایی از محکومان مهریه، هم اصلاح حق حبس و توسعه راههای عقلایی طلاق در موارد عسر و حرج است و در عین حال سعی کرده با فتوای مشهور فقها و رهبری هماهنگ باشد. سوم بازطراحی دورههای مشاوره قبل از ازدواج، خطبههای عقد و محتواهای رسانهای دینی بهگونهای است که مهریه را نه «قیمت زن»، بلکه «حق تکریمی معقول و قابل پرداخت» معرفی کند.
اگر این تلاش فرهنگی در کنار اصلاحات حقوقی ادامه یابد، هم نگرانی بانوان نسبت به تضییع حقوقشان کاهش مییابد –، چون اصل حق مهریه و امکان مطالبه آن بهطور صریح در قانون حفظ شده – و هم راه برای مهریههای عقلایی، ازدواج آسانتر و کاهش زندانهای مهریه باز میشود.