شناسهٔ خبر: 75998385 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: رسا | لینک خبر

یادداشت؛

فاطمه و فلسفه مقاومت؛ بازخوانی مفهوم جهاد کبیر در سیره فاطمی

در منظومه معرفتی اسلام، حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها نماد بارز «جهاد کبیر» و فلسفه مقاومت است؛ جهادی آگاهانه و عقلانی در برابر تحریف حقیقت و انحراف از ولایت که با خطبه فدکیه و سلوک عالمانه‌اش نه تنها پاسدار حقیقت و عدالت، بلکه مبدع الگویی تمدنی برای مقاومت در همه اعصار شد.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، در منظومه معرفتی اسلام، مقاومت تنها واکنشی به ظلم نیست، بلکه فعلی آگاهانه و غایتمند در مسیر تحقق حق و اقامه عدل است. در این معنا، مقاومت ریشه در ایمان دارد و از عقل قدسی، بینش توحیدی و شناخت نظام ولایی هستی برمی‌خیزد. اگر بخواهیم در تاریخ اسلام الگوی ناب و تام این مقاومت را بیابیم، بی‌تردید، نام فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها چون خورشیدی بر فراز این معنا می‌درخشد.

حضرت فاطمه(س) در روزگار غربت حقیقت، زمانی که خط انحراف پس از رحلت رسول اکرم(ص) درصدد قبضه‌ حق و محو ولایت بود، با عقلانیت، صبر و کلام به میدان آمد. زهرا سلام الله علیها مفسر و مجاهدِ مفهوم قرآنیِ «جهاد کبیر» بود؛ همان جهادی که خدای متعال در قرآن فرمود:

«فَلا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ جاهِدهُم بِهِ جِهاداً کَبیراً» جهادی که بزرگ‌تر از هر نبرد نظامی است، زیرا میدان آن «عقل و اراده‌ انسان» است.

فاطمه(س) در همین میدان کبیر، علم و ایمان را به سلاح بدل ساخت. خطبه فدکیه‌اش، سندی ماندگار از جهاد کبیر زنی است که عقلانیت، بلاغت و ولایت را در یک قامت جمع کرده است. این خطبه صرفاً مطالبه‌ فدک نیست؛ منظومه ای است معرفتی برای پاسداری از حقیقت ولایت، از هستی سیاسی اسلام و از تداوم مسیر نبوت.

از منظر فلسفی، «جهاد کبیر» در سیره فاطمی، مبارزه‌ای معرفتی و تمدنی است. جهادی که در آن، دشمن نه فقط شمشیر به دست، که اندیشه‌ای است که می‌خواهد وحی را از متن جامعه حذف کند. در چنین شرایطی، فاطمه زهرا(س) می‌داند که باید از جبهه «فهم» آغاز کرد، زیرا هر سقوطی، پیش از آنکه نظامی یا سیاسی باشد، فکری و معرفتی است. او در برابر تحریفِ حقیقت، ساکت نمی‌ماند، چون می‌داند که سکوت در برابر باطل، یعنی تسلیم در برابر جهل و سلطه.

در حکمت فاطمی، مقاومت مساوی با حیات است. همان‌گونه که قرآن می‌فرماید: «اسْتَجیبوا لِلّهِ وَ لِلرَّسولِ إِذا دَعاكُم لِما یُحییكُم» پاسخ به ندای حق، حیات حقیقی است. فاطمه(س) با ایستادن خود در برابر انحراف، حیات امت را حفظ کرد. او زنِ تاریخ‌ساز بود؛ که از خانه، خاستگاه تمدن ساخت.

در منطق اسلام، جهاد کبیر، رسالت اصلی اهل علم، اندیشه و ایمان است. فاطمه زهرا(س) پیش از هر چیز، عالمه‌ای بود که دفاع او از ولایت، از معرفت می‌جوشید. از این منظر، مقاومت فاطمی، نوعی جهاد معرفت‌شناسانه بود؛ جهادی که با بیان، استدلال و افشای تحریف، حقیقت را زنده نگه داشت.فلسفه‌مقاومت در سیره‌ فاطمه(س)، سه رکن بنیادین دارد: عقلانیت، عفاف و ولایت.

عقلانیت فاطمی، عقل قدسی است؛ عقلی که در پرتو وحی معنا می‌یابد و از عقل ابزاریِ دنیاطلب به‌کلی فاصله دارد. عفاف او حفظ طهارت معنوی در متن میدان است؛ و ولایت، جهت‌دهنده‌ این دو است. در حقیقت، عقل قدسیِ فاطمی در خدمت ولایت قرار دارد.در این منظومه، مقاومت نه انفعال است و نه واکنش، بلکه «کنش آگاهانه‌ ایمانی» است.

فاطمه(س) نشان داد که زن مسلمان می‌تواند در عین پوشیدگی، حضوری تاریخ‌ساز داشته باشد. او در میان غوغای قدرت‌طلبی، با زبان منطق و ایمان سخن گفت و معیاری برای تشخیص حق از باطل در تاریخ برجای نهاد.فاطمه(س) با سلوک خویش، «نظام معرفت ولایی» را در برابر «نظام معرفت سلطه» بنیان گذاشت. او نشان داد که جامعه‌ دینی بدون امامت، دچار فروپاشی معنا می‌شود. آنجا که فرمود:«جعل الله طاعتنا نظاماً للملّة و امامتنا أماناً للفرقة»،در واقع بیان کرد که اگر ولایت، محور جامعه نباشد، عقل‌ها پراکنده، دل‌ها جدا، و حقیقت فراموش می‌شود. این جمله، اعلان تمدنی است؛ زیرا امامت، در حقیقت نظام معرفتی و ضامن انسجام تاریخی امت است.از این منظر، جهاد کبیر در سیره فاطمی یعنی پاسداری از عقلانیت ولایی در برابر عقلانیت سلطه. او با خطبه‌اش، در واقع عقل مسلمانان را از خواب غفلت بیدار کرد.

مقاومت فاطمی تنها یک واقعه‌ تاریخی نیست، بلکه یک قاعده‌ تمدنی است؛ قاعده‌ای که در همه اعصار جاری است.امروز، در روزگار نبرد روایت‌ها، بازخوانی جهاد کبیر فاطمی یعنی احیای عقلانیت دینی در برابر هیاهوی رسانه‌ای و سلطه‌ فرهنگی مدرن. اگر فاطمه(س) در آن زمان با سخن حق ایستاد، امروز پیروانش باید با علم، ایمان، پژوهش و تبیین، در برابر تحریف‌ها مقاومت کنند.

فاطمه(س)، مبدأ جریان مقاومت در تاریخ اسلام است. او با زیست عالمانه و عفیفانه‌اش، نشان داد که زن می‌تواند ستون خیمه‌ دین باشد و در عین حضور اجتماعی، پاسدار حریم قدس و طهارت بماند.

سلام و درود خدا بر فاطمه ، حبیبه‌ خدا، صدیقه‌ طاهره، شهیده‌ راه ولایت، کوثر جاودان وحی، أمّ أبیها و أمّ‌الائمه علیهم السلام.

محمدصادق تقی زاده طبری 

به گزارش گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، در منظومه معرفتی اسلام، مقاومت تنها واکنشی به ظلم نیست، بلکه فعلی آگاهانه و غایتمند در مسیر تحقق حق و اقامه عدل است. در این معنا، مقاومت ریشه در ایمان دارد و از عقل قدسی، بینش توحیدی و شناخت نظام ولایی هستی برمی‌خیزد. اگر بخواهیم در تاریخ اسلام الگوی ناب و تام این مقاومت را بیابیم، بی‌تردید، نام فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها چون خورشیدی بر فراز این معنا می‌درخشد.

به گزارش گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، در منظومه معرفتی اسلام، مقاومت تنها واکنشی به ظلم نیست، بلکه فعلی آگاهانه و غایتمند در مسیر تحقق حق و اقامه عدل است. در این معنا، مقاومت ریشه در ایمان دارد و از عقل قدسی، بینش توحیدی و شناخت نظام ولایی هستی برمی‌خیزد. اگر بخواهیم در تاریخ اسلام الگوی ناب و تام این مقاومت را بیابیم، بی‌تردید، نام فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها چون خورشیدی بر فراز این معنا می‌درخشد. گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا

حضرت فاطمه(س) در روزگار غربت حقیقت، زمانی که خط انحراف پس از رحلت رسول اکرم(ص) درصدد قبضه‌ حق و محو ولایت بود، با عقلانیت، صبر و کلام به میدان آمد. زهرا سلام الله علیها مفسر و مجاهدِ مفهوم قرآنیِ «جهاد کبیر» بود؛ همان جهادی که خدای متعال در قرآن فرمود:

حضرت فاطمه(س) در روزگار غربت حقیقت، زمانی که خط انحراف پس از رحلت رسول اکرم(ص) درصدد قبضه‌ حق و محو ولایت بود، با عقلانیت، صبر و کلام به میدان آمد. زهرا سلام الله علیها مفسر و مجاهدِ مفهوم قرآنیِ «جهاد کبیر» بود؛ همان جهادی که خدای متعال در قرآن فرمود:

«فَلا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ جاهِدهُم بِهِ جِهاداً کَبیراً» جهادی که بزرگ‌تر از هر نبرد نظامی است، زیرا میدان آن «عقل و اراده‌ انسان» است.

«فَلا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ جاهِدهُم بِهِ جِهاداً کَبیراً» جهادی که بزرگ‌تر از هر نبرد نظامی است، زیرا میدان آن «عقل و اراده‌ انسان» است.

فاطمه(س) در همین میدان کبیر، علم و ایمان را به سلاح بدل ساخت. خطبه فدکیه‌اش، سندی ماندگار از جهاد کبیر زنی است که عقلانیت، بلاغت و ولایت را در یک قامت جمع کرده است. این خطبه صرفاً مطالبه‌ فدک نیست؛ منظومه ای است معرفتی برای پاسداری از حقیقت ولایت، از هستی سیاسی اسلام و از تداوم مسیر نبوت.

فاطمه(س) در همین میدان کبیر، علم و ایمان را به سلاح بدل ساخت. خطبه فدکیه‌اش، سندی ماندگار از جهاد کبیر زنی است که عقلانیت، بلاغت و ولایت را در یک قامت جمع کرده است. این خطبه صرفاً مطالبه‌ فدک نیست؛ منظومه ای است معرفتی برای پاسداری از حقیقت ولایت، از هستی سیاسی اسلام و از تداوم مسیر نبوت.

از منظر فلسفی، «جهاد کبیر» در سیره فاطمی، مبارزه‌ای معرفتی و تمدنی است. جهادی که در آن، دشمن نه فقط شمشیر به دست، که اندیشه‌ای است که می‌خواهد وحی را از متن جامعه حذف کند. در چنین شرایطی، فاطمه زهرا(س) می‌داند که باید از جبهه «فهم» آغاز کرد، زیرا هر سقوطی، پیش از آنکه نظامی یا سیاسی باشد، فکری و معرفتی است. او در برابر تحریفِ حقیقت، ساکت نمی‌ماند، چون می‌داند که سکوت در برابر باطل، یعنی تسلیم در برابر جهل و سلطه.

از منظر فلسفی، «جهاد کبیر» در سیره فاطمی، مبارزه‌ای معرفتی و تمدنی است. جهادی که در آن، دشمن نه فقط شمشیر به دست، که اندیشه‌ای است که می‌خواهد وحی را از متن جامعه حذف کند. در چنین شرایطی، فاطمه زهرا(س) می‌داند که باید از جبهه «فهم» آغاز کرد، زیرا هر سقوطی، پیش از آنکه نظامی یا سیاسی باشد، فکری و معرفتی است. او در برابر تحریفِ حقیقت، ساکت نمی‌ماند، چون می‌داند که سکوت در برابر باطل، یعنی تسلیم در برابر جهل و سلطه.

در حکمت فاطمی، مقاومت مساوی با حیات است. همان‌گونه که قرآن می‌فرماید: «اسْتَجیبوا لِلّهِ وَ لِلرَّسولِ إِذا دَعاكُم لِما یُحییكُم» پاسخ به ندای حق، حیات حقیقی است. فاطمه(س) با ایستادن خود در برابر انحراف، حیات امت را حفظ کرد. او زنِ تاریخ‌ساز بود؛ که از خانه، خاستگاه تمدن ساخت.

در حکمت فاطمی، مقاومت مساوی با حیات است. همان‌گونه که قرآن می‌فرماید: «اسْتَجیبوا لِلّهِ وَ لِلرَّسولِ إِذا دَعاكُم لِما یُحییكُم» پاسخ به ندای حق، حیات حقیقی است. فاطمه(س) با ایستادن خود در برابر انحراف، حیات امت را حفظ کرد. او زنِ تاریخ‌ساز بود؛ که از خانه، خاستگاه تمدن ساخت.

در منطق اسلام، جهاد کبیر، رسالت اصلی اهل علم، اندیشه و ایمان است. فاطمه زهرا(س) پیش از هر چیز، عالمه‌ای بود که دفاع او از ولایت، از معرفت می‌جوشید. از این منظر، مقاومت فاطمی، نوعی جهاد معرفت‌شناسانه بود؛ جهادی که با بیان، استدلال و افشای تحریف، حقیقت را زنده نگه داشت.فلسفه‌مقاومت در سیره‌ فاطمه(س)، سه رکن بنیادین دارد: عقلانیت، عفاف و ولایت.

در منطق اسلام، جهاد کبیر، رسالت اصلی اهل علم، اندیشه و ایمان است. فاطمه زهرا(س) پیش از هر چیز، عالمه‌ای بود که دفاع او از ولایت، از معرفت می‌جوشید. از این منظر، مقاومت فاطمی، نوعی جهاد معرفت‌شناسانه بود؛ جهادی که با بیان، استدلال و افشای تحریف، حقیقت را زنده نگه داشت.فلسفه‌مقاومت در سیره‌ فاطمه(س)، سه رکن بنیادین دارد: عقلانیت، عفاف و ولایت.

عقلانیت فاطمی، عقل قدسی است؛ عقلی که در پرتو وحی معنا می‌یابد و از عقل ابزاریِ دنیاطلب به‌کلی فاصله دارد. عفاف او حفظ طهارت معنوی در متن میدان است؛ و ولایت، جهت‌دهنده‌ این دو است. در حقیقت، عقل قدسیِ فاطمی در خدمت ولایت قرار دارد.در این منظومه، مقاومت نه انفعال است و نه واکنش، بلکه «کنش آگاهانه‌ ایمانی» است.

عقلانیت فاطمی، عقل قدسی است؛ عقلی که در پرتو وحی معنا می‌یابد و از عقل ابزاریِ دنیاطلب به‌کلی فاصله دارد. عفاف او حفظ طهارت معنوی در متن میدان است؛ و ولایت، جهت‌دهنده‌ این دو است. در حقیقت، عقل قدسیِ فاطمی در خدمت ولایت قرار دارد.در این منظومه، مقاومت نه انفعال است و نه واکنش، بلکه «کنش آگاهانه‌ ایمانی» است.

فاطمه(س) نشان داد که زن مسلمان می‌تواند در عین پوشیدگی، حضوری تاریخ‌ساز داشته باشد. او در میان غوغای قدرت‌طلبی، با زبان منطق و ایمان سخن گفت و معیاری برای تشخیص حق از باطل در تاریخ برجای نهاد.فاطمه(س) با سلوک خویش، «نظام معرفت ولایی» را در برابر «نظام معرفت سلطه» بنیان گذاشت. او نشان داد که جامعه‌ دینی بدون امامت، دچار فروپاشی معنا می‌شود. آنجا که فرمود:«جعل الله طاعتنا نظاماً للملّة و امامتنا أماناً للفرقة»،در واقع بیان کرد که اگر ولایت، محور جامعه نباشد، عقل‌ها پراکنده، دل‌ها جدا، و حقیقت فراموش می‌شود. این جمله، اعلان تمدنی است؛ زیرا امامت، در حقیقت نظام معرفتی و ضامن انسجام تاریخی امت است.از این منظر، جهاد کبیر در سیره فاطمی یعنی پاسداری از عقلانیت ولایی در برابر عقلانیت سلطه. او با خطبه‌اش، در واقع عقل مسلمانان را از خواب غفلت بیدار کرد.

فاطمه(س) نشان داد که زن مسلمان می‌تواند در عین پوشیدگی، حضوری تاریخ‌ساز داشته باشد. او در میان غوغای قدرت‌طلبی، با زبان منطق و ایمان سخن گفت و معیاری برای تشخیص حق از باطل در تاریخ برجای نهاد.فاطمه(س) با سلوک خویش، «نظام معرفت ولایی» را در برابر «نظام معرفت سلطه» بنیان گذاشت. او نشان داد که جامعه‌ دینی بدون امامت، دچار فروپاشی معنا می‌شود. آنجا که فرمود:«جعل الله طاعتنا نظاماً للملّة و امامتنا أماناً للفرقة»،در واقع بیان کرد که اگر ولایت، محور جامعه نباشد، عقل‌ها پراکنده، دل‌ها جدا، و حقیقت فراموش می‌شود. این جمله، اعلان تمدنی است؛ زیرا امامت، در حقیقت نظام معرفتی و ضامن انسجام تاریخی امت است.از این منظر، جهاد کبیر در سیره فاطمی یعنی پاسداری از عقلانیت ولایی در برابر عقلانیت سلطه. او با خطبه‌اش، در واقع عقل مسلمانان را از خواب غفلت بیدار کرد.

مقاومت فاطمی تنها یک واقعه‌ تاریخی نیست، بلکه یک قاعده‌ تمدنی است؛ قاعده‌ای که در همه اعصار جاری است.امروز، در روزگار نبرد روایت‌ها، بازخوانی جهاد کبیر فاطمی یعنی احیای عقلانیت دینی در برابر هیاهوی رسانه‌ای و سلطه‌ فرهنگی مدرن. اگر فاطمه(س) در آن زمان با سخن حق ایستاد، امروز پیروانش باید با علم، ایمان، پژوهش و تبیین، در برابر تحریف‌ها مقاومت کنند.

مقاومت فاطمی تنها یک واقعه‌ تاریخی نیست، بلکه یک قاعده‌ تمدنی است؛ قاعده‌ای که در همه اعصار جاری است.امروز، در روزگار نبرد روایت‌ها، بازخوانی جهاد کبیر فاطمی یعنی احیای عقلانیت دینی در برابر هیاهوی رسانه‌ای و سلطه‌ فرهنگی مدرن. اگر فاطمه(س) در آن زمان با سخن حق ایستاد، امروز پیروانش باید با علم، ایمان، پژوهش و تبیین، در برابر تحریف‌ها مقاومت کنند.

فاطمه(س)، مبدأ جریان مقاومت در تاریخ اسلام است. او با زیست عالمانه و عفیفانه‌اش، نشان داد که زن می‌تواند ستون خیمه‌ دین باشد و در عین حضور اجتماعی، پاسدار حریم قدس و طهارت بماند.

فاطمه(س)، مبدأ جریان مقاومت در تاریخ اسلام است. او با زیست عالمانه و عفیفانه‌اش، نشان داد که زن می‌تواند ستون خیمه‌ دین باشد و در عین حضور اجتماعی، پاسدار حریم قدس و طهارت بماند.

سلام و درود خدا بر فاطمه ، حبیبه‌ خدا، صدیقه‌ طاهره، شهیده‌ راه ولایت، کوثر جاودان وحی، أمّ أبیها و أمّ‌الائمه علیهم السلام.

سلام و درود خدا بر فاطمه ، حبیبه‌ خدا، صدیقه‌ طاهره، شهیده‌ راه ولایت، کوثر جاودان وحی، أمّ أبیها و أمّ‌الائمه علیهم السلام.

محمدصادق تقی زاده طبری 

محمدصادق تقی زاده طبری