شناسهٔ خبر: 75998037 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

پیاده‌روی طولانی کواکبیان روی اعصاب مردم 

برخلاف بسیاری از نماینده‌های فعلی و سابق و اسبق که حتی گاهی توسط مردم حوزه انتخابیه خود هم به یاد آورده نمی‌شوند، مصطفی کواکبیان از آن دسته وکلایی (بوده) است که به لطف چند ویژگی مثبت و منفی، معمولاً معرف حضور همگان بوده و هست!

صاحب‌خبر -

برخلاف بسیاری از نماینده‌های فعلی و سابق و اسبق که حتی گاهی توسط مردم حوزه انتخابیه خود هم به یاد آورده نمی‌شوند، مصطفی کواکبیان از آن دسته وکلایی (بوده) است که به لطف چند ویژگی مثبت و منفی، معمولاً معرف حضور همگان بوده و هست! «خنده‌رویی» شاید مهم‌ترین خصیصه پسندیده او و سخنان «شاذ» و «نسنجیده» چه آنجا که ریشه در واقعیت دارد و چه آن ‌گاه که از اساس محل اشکال است هم، شاید اصلی‌ترین شناسه منفی و ناشایستی است که هنوز او را در فهرست شخصیت‌های خبرساز فضای سیاست ایرانی نگه داشته است.
لازم نیست زیاد دور شویم؛ طی همین ماه‌ها و روزهای اخیر، از ادعاهای محیرالعقول در رابطه با موضوع «کاترین شکدم» تا ادعای نامه رئیس‎جمهور به ترامپ با «بن‌سلمان اکسپرس!». موضوع نخست که با ورود دستگاه قضایی، صدور رأی، عذرخواهی آقای کواکبیان و یک موج دامنه‌دار رسانه‌ای در خارج و داخل کشور مختومه به‌نظر می‌رسد؛ اما این مقدار حاشیه گویا اسباب رضایت و کفایت را فراهم نکرده و موضوع دوم، که حتی بر فرض بعید «صحت»، می‌توانست یک مقوله تا اطلاع ثانوی مکتوم و محرمانه باشد، گویا صدایی صاف‌تر و بیانی فصیح‌تر از آقای نماینده سابق پیدا نکرده و لاجرم این بزرگوار را به زحمتی جدید انداخته است.
سخنگوی وزارت خارجه در چند نوبت هر گونه مطلبی در رابطه با مذاکرات را در نامه رئیس جمهور به طرف سعودی رد کرده و اساساً وجود نامه‌ای خطاب به ترامپ را تکذیب می‌کند و دادستانی تهران هم در رابطه با آنچه ادعای کذب نامیده شده، علیه کواکبیان اعلام جرم کرده و احتمالاً در آینده‌ای نزدیک، باید منتظر یک ویدئو یا مصاحبه جدید از ایشان و توضیحاتی با این مضمون که «سوءبرداشت» شده و... باشیم و البته یک پیاده‌روی طولانی روی ذهن و اعصاب مردمی که به لطف کم‌تدبیری مسئولان، از فعلی تا سابق و اسبق، کمّ و کیف اولیات زندگیشان هم به موضوع بی‌ربطی به اسم «مذاکره» گره خورده است.بیایید با آقای کواکبیان و هم‌صنفی‌های ایشان در هر جناح و حزبی (که کم هم نیستند) صادق باشیم؛ راستش در خوشبینانه‌ترین حالت، دلِ خوشی از آن‌ها نداریم! یعنی اصولاً از افشاگر و افشاگری، از گوینده رازهای مگو، از آن که به اطلاعات سرّی دسترسی دارد و فردا خودش را تکذیب می‌کند، از همه این‌ها بیزاریم؛ چرا که در این جنگ نابرابر اقتصادی، رسانه‌ای و روانی که بر این مردم صبور و مقاوم تحمیل شده است، به بهای گزاف اعتماد عمومی، متاع «توجه» را برای خود می‌خرند و بعدها که کار به جای باریک کشید، با یک بیانیه، عذرخواهی و در نادرترین حالت، چند صباحی دوره آموزشی با حضور اساتید فن در شمال تهران، به زندگی غیرعادی خود برمی‌گردند و این ما مردم عادی هستیم که در نبود یک سازوکار شفاف و صریح در مقابله با ناراستی‌ها و ناروایی‌های سیاسی، باید دندان بر جگر گذاشته و نظاره‌گر این نمایش لوس و بی‌مزه باشیم.