خبرگزاری مهر - مجله مهر: تهران، این روزها با مجسمهها و المانهای شهری خود قصهای تازه از اسطورهها روایت میکند. ایستگاه «مریم مقدس» و مجسمههای «والرین» و «آرش» نمونههایی هستند که علاوه بر زیبایی بصری، پلی میان تاریخ، فرهنگ و زندگی روزمره شهروندان برقرار میکنند. مدیریت شهری این دوره با تمرکز بر بازآفرینی هویت تهران از طریق نصب آثار اسطورهای و تاریخی، تلاش کرده است تجربهای متفاوت و ملموس از فضای شهری به مردم هدیه دهد؛ تجربهای که در آن اسطورهها و نمادهای تاریخی، جان تازهای به تهران مدرن میبخشند.
این آثار نه تنها چشماندازهای شهری را زنده و زیبا کردهاند، بلکه فضایی برای تعامل اجتماعی و فرهنگی نیز ایجاد میکنند. شهروندان کنار این مجسمهها فرصتی برای تأمل، عکس گرفتن و آشنایی با تاریخ و اسطورهها پیدا میکنند. حضور این المانها در میادین و مسیرهای پرتردد، شهر را به نوعی موزه زنده تبدیل کرده و امکان تجربهای روزمره از فرهنگ و هنر را برای همه فراهم میکند.
مهدی یسری، رئیس گروه مطالعات هنری مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران با اشاره به رویکرد اخیر مدیریت شهری در استفاده از مجسمهها و المانهای اساطیری و تاریخی به «مهر» میگوید: این موضوع ماهیتی تحلیلی و مفهومی دارد و باید با رویکردی بیطرفانه مورد بررسی قرار گیرد.
او ادامه میدهد: شهرها از طریق بازنمایی هویت در فضاهای عمومی، روایت فرهنگی مشترک ایجاد میکنند و بهرهگیری از مفاهیم اساطیری، تاریخی و ادبی در شهری مانند تهران میتواند به احیای حافظه جمعی، افزایش حس تعلق و ارتقای زیباییشناسی شهری کمک کند. به گفته وی، حضور آثار هنری باکیفیت در فضاهای عمومی تجربه زیسته شهروندان را بهبود میبخشد و کیفیت زندگی را افزایش میدهد.
اسطورهها زمینه گفتوگو و همزیستی را تقویت میکند
رئیس گروه مطالعات هنری مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران در خصوص تأثیر این اقدامات بر کاهش دوگانهسازی و تنشهای اجتماعی میگوید: اسطورهها بهدلیل ریشه داشتن در فرهنگ ایرانی میتوانند بهعنوان نقاط اشتراک میان گروههای مختلف عمل کنند و وزن یافتن روایت فرهنگی نسبت به رویکرد سیاسی، زمینه گفتوگو و همزیستی را تقویت میکند. وی افزود تحقق این اهداف وابسته به پیششرطهایی نظیر تنوع و جامعیت انتخاب موضوعات، توجه به کیفیت هنری و پیوند این اقدامات با سایر سیاستهای فرهنگی مشارکتمحور است.
او در ادامه افزود: بهرهگیری از نمادهای اساطیری و تاریخی ظرفیت بالایی برای تقویت هویت مشترک و کاهش شکافهای اجتماعی دارد، به شرط آنکه روایتها فراگیر و متنوع باشند و فرایند تولید آثار با مشارکت هنرمندان و متخصصان مستقل تهیه شود. وی تأکید کرد که مجسمهها و المانها ابزارهای قدرتمندی هستند اما بهتنهایی قادر به حل شکافهای اجتماعی نیستند و صرفاً میتوانند زمینه همفهمی و انسجام فرهنگی را افزایش دهند.
پیوند شهر مدرن و میراث فرهنگی با نمادهای اساطیری
رئیس گروه مطالعات هنری مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران در ادامه درباره نقش نمادهای اساطیری در احیای هویت تاریخی تهران میافزاید: هویت تاریخی این شهر اگر ری را مستثنی کنیم عمدتاً در دورههای معاصر قاجار و پهلوی شکل گرفته است. با این حال فرهنگ ایرانی که اسطورههای شاهنامهای بخشی از آن است، زیرساخت هویتی همه شهرهای کشور محسوب میشود. وی افزود استفاده از این نمادها میتواند پیوستگی تاریخی ایجاد کند و فاصله میان «شهر مدرن» و «میراث فرهنگی» را کاهش دهد و حتی نسل جوان را با میراث کمتر دیدهشده آشنا سازد.
خلق حافظه جمعی نو و روایتهای تازه تاریخی در تهران
او با اشاره به ظرفیت «خلق حافظه جمعی نو» میگوید: تهران قادر است روایتهای تاریخی تازهای بسازد؛ روایتهایی که صرفاً وابسته به بناهای موجود نیستند و بر فرهنگ مشترک ایرانی تکیه دارند. به گفته وی، استفاده هنرمندانه و هوشمندانه از شخصیتهای اساطیری میتواند به احیای هویت تاریخی شهر کمک کند، اما نه بهصورت مکانیکی بلکه بهعنوان بخشی از یک روایت شهری جدید.
کارکرد این نمادها کاملاً وابسته به شیوه اجراست. اگر این نمادها بدون تحلیل فرهنگی و بدون پیوند با بافت شهری صرفاً برای پر کردن فضا نصب شوند، خروجی کار صرفاً تزئینی خواهد بود و مردم با آن ارتباط برقرار نخواهند کرد. اما اگر انتخاب و طراحی آثار با نگاهی خلاق، تفسیری و پژوهشی انجام شود، این نمادها میتوانند به پلی میان گذشته و امروز تبدیل شوند و امکان بازتعریف شخصیتهای اسطورهای در زندگی معاصر را فراهم کنند. وی نمونههایی همچون بازنمایی رستم بهعنوان نماد ایستادگی یا سیمرغ بهعنوان مفهوم دانایی و شفابخشی را از مصادیق این نگاه دانست.
تعادل میان هویت تاریخی و نیازهای زیباییشناختی امروز شهر
او درباره تعادل میان هویت تاریخی و نیازهای زیباییشناختی امروز شهر بیان میکند: این موضوع یکی از چالشهای اصلی معماری و طراحی شهری است. ایجاد این تعادل بر پایه طراحی معاصر با الهام از گذشته و نه تقلید مستقیم، توجه به بافت و مقیاس و عملکرد فضا و مشارکت همزمان مردم و متخصصان امکانپذیر است. وی افزود شهرهایی که در این حوزه موفق بودهاند، نظرات شهروندان را در انتخاب نمادها و نقاط نصب جمعآوری کردهاند و طراحی آثار را به هنرمندان حرفهای سپردهاند و از تصمیمهای صرفاً اداری پرهیز کردهاند.
رئیس گروه مطالعات هنری مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران بر اهمیت مشارکت هنرمندان و متخصصان ذیصلاح میگوید: نمادهای اساطیری در صورتی که خلاقانه و با نگاه معاصر استفاده شوند میتوانند به غنیتر شدن هویت فرهنگی تهران کمک کنند. این نمادها زمانی ارزشمند هستند که صرفاً جنبه تزئینی نداشته باشند و بخشی از یک فرایند بازخوانی معاصر باشند. در آینده نزدیک با افزایش مشارکت هنرمندان، شاهد بهبود هرچه بیشتر وضعیت هنر شهری در تهران باشیم.