به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ ویژگیهای اخلاقی، سیاسی و تاریخی خطبه ۳۲ نهجالبلاغه، بهگونهای است که مورد توجه محدثین مختلف قرار گرفته است. این حدیث قبل از تدوین نهجالبلاغه، در منابع مختلف مانند «اصول کافی» و «توحید شیخ صدوق» نقل شده است. همچنین برخی دیگر از کتابها مانند «امالی شیخ مفید» و «تفسیر برهان» نیز این حدیث را از امام علی(ع) نقل کردهاند. بخشهای منتخب نکات اخلاقی یا تاریخی این سخنان نیز در منابع مختلف روایت شده است.
بر اساس برخی از منابع تاریخی، این سخنان امام علی(ع) در سال ۳۷ هجری قمری بیان شده است، سالی که در آن نبرد صفین و ماجرای حکمیت شکل گرفت. از مضامین این سخنان نیز اینگونه به نظر میرسد که این خطبه در زمان مذاکرات حکمیت و قبل از اعلام نتایج آن بوده است، به دلیل آنکه مذمت مردم در هنگام نبرد با دشمن، از تدبیر و حکمت به دور است و امام علی(ع) در این سخنان به مذمت و توبیخ مردم پرداختهاند.
امام علی(ع) در بخش منتخب این سخنان که توسط سید رضی در خطبه ۳۲ از ایشان نقل شده، ضمن توصیف ویژگیهای مردم در دوران خویش و تقسیمبندی آنها، خصوصیاتی را بیان میکند که آن صفات میتواند در هر دوران و در هر جامعه مسلمان وجود داشته باشد. بنابراین بازخوانی این سخنان، باید با نگاهی عبرت آموز و با تاکید بر درسآموزی از امام(ع) در تشریح علل زوال حکومتها و مردم سرزمینها بررسی شود.
امام علی(ع) در بخش اول این نامه، ویژگی دوران خویش که میتواند در هر دوران نشانههایی از آن را دید، اینگونه بیان میکنند:
«ایُّهَا النَّاسُ إِنَّا قَدْ أَصْبَحْنَا فِی دَهْرٍ عَنُودٍ وَ زَمَنٍ کَنُودٍ، یُعَدُّ فِیهِ الْمُحْسِنُ مُسِیئاً وَ یَزْدَادُ الظَّالِمُ فِیهِ عُتُوّاً. لَا نَنْتَفِعُ بِمَا عَلِمْنَا وَ لَا نَسْأَلُ عَمَّا جَهِلْنَا وَ لَا نَتَخَوَّفُ قَارِعَةً حَتَّی تَحُلَّ بِنَا. ای مردم، در روزگاری کینهتوز و پر از ناسپاسی و کفران نعمتها، صبح کردهایم که نیکوکار، بدکار به شمار میآید، و ستمگر بر تجاوز و سرکشی خود میافزاید. نه از آن چه میدانیم بهره میگیریم و نه از آن چه نمیدانیم، میپرسیم، و نه از حادثه مهمّی تا بر ما فرود نیاید، میترسیم.»
اوصاف بیان شده در این عبارت را میتوان به شکل کوتاه در ۷ صفت «کینهتوزی»، «ناسپاسی»، «بدکار شمردن نیکوکار»، «گسترش یافتن ظلم ظالمان»، «بیتوجهی به دانستهها» و عمل نکردن به آنها، «نپرسیدن» از آنچه نمیدانند و «بیتوجهی به آینده» و نداشتن عاقبتاندیشی خلاصه کرد. روشن است که اگر مردم هر سرزمینی اینگونه باشند، بدون شک مسیر تکامل آن جامعه مسدود و سیر تحول آن مردم به سمت انحطاط و گمراهی است.
امیرالمومنین(ع) در ادامه افراد جامعه را به چهار دسته کلی تقسیم میکنند:
- «ناتوان برای گناه و ایجاد فساد»
- «دشمنان خداوند که شمشیر کشیده و آماده نبرد هستند در حالی که دین را بهانه ریاستطلبی یا جوسازی رسانهای کردهاند»
- «متواضعان دنیاطلب» که دین را با تواضع دروغین آموختهاند تا سهمی از دنیا به دست آورند
- و «زاهدان دروغین» که چون توانی برای به دست آوردن قدرت ندارند، «زیست زاهدانه» را برگزیدهاند.
به نظر میرسد این دستهبندی، فراتر از وصف مردمان، توصیف حاکمان در نظام کنونی جهان نیز باشد. در جهان امروز، گروهی از کشورها، ناتوان از هرگونه اثرگذاری، نظارهگر جریانهای «حق و باطل» در جهان هستند، گروهی نیز در مقابل با حق، مستکبرانه، با ابزار رسانه اهداف باطل خویش را دنبال میکنند و افرادی مانند متواضعان دنیاطلب و زاهدان دروغین نیز چون توانی برای کسب دنیا ندارند، متواضعانه، در قالب افراد خیرخواه جامعه، تسلیم در مقابل دشمن را توصیه میکنند و زاهدان دروغین نیز در مقابل ظلمها سکوت میکنند، مبادا آنان را به دنیاطلبی متهم کنند.
اما در میان همین جامعه افرادی هستند که یا توانی، ولو اندک، برای انجام تکالیف خود نسبت به مردم و جامعه اسلامی دارند یا آنکه منتظر یک فرصت مناسب برای انجام این تکالیف خود هستند اگرچه به ظاهر هماکنون امکان انجام آن وظایف را ندارند. امام علی(ع) در بخش آخر این خطبه، به معرفی این گروهها پرداخته اند.
سید علی اصغر حسینی/ ابنا
---
پایان پیام