شناسهٔ خبر: 75987098 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: آنا | لینک خبر

در گزارش آنا بخوانید:

«بسیج»؛ ستون استوار مردم‌باوری در ایران/ آینده بسیج در عصر فناوری و معناست

در کوچه‌پس‌کوچه‌های شهر و در روستا‌های دورافتاده، جایی که گاهی نگاه‌ها به آن نمی‌رسد، بسیجی‌ها سال‌ها است بی‌هیاهو مشغول ساختن‌اند؛ مدرسه، خانه، درمانگاه و مهم‌تر از همه، ساختن سرمایه اجتماعی یک ملت.

صاحب‌خبر -

گروه فرهنگ خبرگزاری آنا ـ آزاده لرستانی: آنچه امروز جامعه ما را بیش از هر چیز تهدید می‌کند، تنها تهدید‌های سخت و نظامی نیست؛ رخوت اجتماعی، بی‌تفاوتی عمومی، احساس ناتوانی جمعی و جنگ روایت‌ها خطرناک‌تر هستند. زیرا دشمنان ملت سال‌ها است تلاش می‌کنند این احساس را در افکار عمومی تزریق کنند که «هیچ کاری از ما ساخته نیست» و سرنوشت ما در بیرون از مرز‌ها تعیین می‌شود؛ یعنی «پیشرفت» تنها با چشم‌دوختن به دست بیگانگان ممکن است. این در حالی است که تجربه‌های دقیقاً برعکس، در برابر چشمان مردم ایستاده‌اند و نامش «بسیج» است.

در این میان «بسیج مستضعفین» روایتی زنده از توانستن است؛ از اینکه مردم چگونه می‌توانند بدون بودجه‌های نجومی و ساختار‌های پیچیده، مسئله‌ای را حل کنند که شاید ماه‌ها در صف اداری مانده باشد. همین ویژگی، بسیج را برای برخی جریان‌ها «غیرقابل‌تحمل» می‌کند؛ زیرا ثابت می‌کند پیشرفت از مسیر مردم می‌گذرد، نه از مسیر نخبگانی که گاهی از واقعیات کف جامعه فاصله گرفته‌اند.

«بسیج» از ایده امام تا نهاد جامعه‌محور

در واقع «بسیج» برخاسته از ایده‌ای بود که امام خمینی (ره) آن را در قالب «تجلی اراده مردم برای دفاع از انقلاب» صورت‌بندی کرد. فلسفه وجودی «بسیج» در ایمان فردی به کنش اجتماعی سازمان‌یافته خلاصه می‌شود. این نهاد نشان داده است که با تکیه بر اعتماد، داوطلبی و هویت مشترک، می‌توان ظرفیت‌های خام اجتماعی را به نیروی کارآمد ملی بدل کرد. 

از سویی دیگر بسیج پاسخی بود به این پرسش بزرگ که چگونه می‌توان میان خودجوشی اجتماعی و نظم نهادی توازن برقرار کرد. از نگاه جامعه‌شناختی هم «بسیج» نوعی سرمایه اجتماعی ساخت‌یافته است؛ شبکه‌ای از پیوند‌های عاطفی، فرهنگی و هدف‌محور که حول ارزش‌های ملی و دینی شکل گرفته و توانسته در بزنگاه‌های تاریخی، کارکردی انسجام‌بخش ایفا کند. 

عدالت از شعار تا تجربه زیسته

البته در حوزه عدالت اجتماعی، بسیج توانسته معنای عدالت را از سطح نظریه به سطح «پروژه» و «کنش اجتماعی» بیاورد. عدالت وقتی واقعی است که آثارش روی زندگی مردم دیده شود. آنگاه که یک دانشجوی بسیجی، بیل به دست می‌گیرد و مسجدی متروک را به مدرسه‌ای زنده تبدیل می‌کند یا وقتی پزشکان جهادی سالانه هزاران نفر را در مناطق فراموش‌شده معاینه می‌کنند، عدالت شکل عینی به خود می‌گیرد و از قید شعار رها می‌شود. در همین سایه است که عدالت ملموس، اعتماد می‌آفریند و سرمایه اجتماعی را احیا می‌کند.

زنان بسیجی؛ پیشران هویت و اصلاح فرهنگی

هر چند در این میان، باید به نقش زنانی اشاره کرد که در قالب بسیج، هم مدافع خانواده و هم کنشگر اجتماعی هستند. بی‌اغراق امروز بخش مهمی از گروه‌های جهادی، فرهنگی و خدمات اجتماعی را بانوان بسیجی هدایت می‌کنند؛ زنانی که تصویرشان در خط مقدم جنگ نرم، برخلاف تصویر تحریف‌شده غربی، تصویری از اعتمادبه‌نفس، اصالت هویتی و مهارت اجتماعی است. این ظرفیت زنانه در بسیج، بخشی از آینده‌سازی ایران را بر دوش دارد.

بسیج و مقاومت ملی؛ نظریه مردم در امنیت

ضروری است از نقش بسیج در مقاومت ملی نیز سخن بگوییم. در نظام مردم‌سالاری دینی ایران، مشارکت سیاسی مردم یک اصل است، اما حفاظت از امنیت و وحدت کشور نیز اصلی مهم‌تر. «بسیج» توانسته میان مشارکت سیاسی و جلوگیری از هرج‌ومرج، توازن ایجاد کند. آن هم وقتی که دشمنان تلاش کردند صدای خیابان را مصادره کنند و اعتراض را به اغتشاش پیوند بزنند، این مردمِ سازمان‌یافته بودند که اجازه ندادند دعوای سیاسی، به ویرانی اجتماعی تبدیل شود. از این زاویه «بسیج»، یاری‌رسان مردم در مطالبه‌گری است؛ اما خط قرمز آن، اصول مشترک ملت است: استقلال، امنیت، و انسجام ملی.

آینده بسیج در عصر فناوری و معنا

حال اگر به آینده نگاه کنیم، نقش بسیج باید فراتر از گذشته باشد. امروز مسائل کشور تنها نظامی و امنیتی نیستند؛ بلکه جنگ، جنگ فناوری است؛ جنگ روایت و محتوا است؛ جنگ عدالت و کارآمدی است. پس بسیجی آینده، باید مهندس باشد، پژوهشگر باشد، فعال رسانه‌ای باشد، کارآفرین باشد و صد البته همچنان خادم مردم. ناگفته نماند این تحول به معنای تغییر هویت بسیج نیست، بلکه تداوم منطقی همان فلسفه اولیه است.

ایمان جمعی، تداوم حیات ملی

در نتیجه «بسیج» باید همچنان با همان روحیه آغازین عمل کند: ساده، صادق، مردمی، پیشرو و بی‌ادعا. هر جا بوروکراسی و فاصله‌گیری از میدان رخنه کند، باید اصلاح شود؛ هرجا مردم احساس کنند بسیج از آنان دور شده، باید دوباره دست‌ها را به هم گره زد. چرا که آینده بسیج را مردم تعیین می‌کنند؛ همان‌هایی که باور دارند اگر دست به دست هم دهیم، سخت‌ترین راه‌ها نیز پیمودنی است.

پس «بسیج» اگر همچنان «روح مردم‌باوری» داشته باشد، تاریخ ایران را ادامه می‌دهد. از سویی دیگر بسیج نام دیگرش «ایمان جمعی» است؛ همان ایمانی که از کوچه‌های خاکی جنگ تحمیلی تا بیمارستان‌های بحران کرونا، از کلاس‌های نهضت سوادآموزی تا کارگاه‌های کارآفرینی جوانان و حضور پررنگ در جنگ ۱۲ روزه ما را به‌عنوان یک ملت سربلند نگاه داشته است.

انتهای پیام/